۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۱۵
عقیق: جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه ۲۲ خردادماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللَّهُمَّ إِلَى مَغْفِرَتِكَ وَفَدْتُ، وَ إِلَى عَفْوِكَ قَصَدْتُ، وَ إِلَى تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِكَ وَثِقْتُ، وَ لَيْسَ عِنْدِي مَا يُوجِبُ لِي مَغْفِرَتَكَ، وَ لَا فِي عَمَلِي مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَكَ، وَ مَا لِي بَعْدَ أَنْ حَكَمْتُ عَلَى نَفْسِي إِلَّا فَضْلُكَ، فَصَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ»
ترجمه: خدایا! به سوی آمرزشت آمدم و به جانب بخششت روی کردم و به گذشتت مشتاقم و به احسانت اعتماد کردم؛ چیزی نزد من نیست که به خاطر آن سزاوار آمرزش تو شوم و عملی که به خاطر آن مستحق بخششت شوم؛ و پس از اینکه بر ضد خود داوری کردم، به این نتیجه رسیدم که چیزی جز احسانت برایم نیست؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و به من احسان کن.
دهه اول ماه ذیالحجه دریای بیکران حقایق توحیدی است و خیلی آمادگی لازم دارد. در روایات هست محبوبترین ایام نزد خداوند دهه اول ذیالحجه است. روزهایش از نظر ظرفیت به شبهای قدر پهلو میزند و چنین ظرفیتی دارد. قله آن عید سعید قربان است. آمادگیها در ماه ذیالقعده فراهم میشود و بعد، در ماه ذیالحجه بهرهمندی از سفره پربرکت عنایات الهی و برداشتهای ناب توحیدی میسر میشود. جمعبندی این معارف را در مناجات عرفه سیدالشهداء(ع) مشاهده میکنید. در این میان روزهای پایانی ماه ذیالقعده هم احتمال شهادت حضرت رضا(ع) است و هم روز دحوالارض در این ماه قرار گرفته که از روزهای خدایی است و ظرفیت معنوی فوقالعاده دارد.
همانطور که مکرر در این جلسه عرض کردیم خود حجخواهی موضوعیت دارد و تمنای حج موضوعیت دارد. تا قبل از آنکه انسان به ماه حج برسد باید حالش این باشد و در موسم حج باید سر و پایش از جهتی شوق باشد و از جهتی حسرتزده باشد. خود این تمنای حج اهمیت دارد و باید سراپای مومنین در اشتیاق به بیت الله بسوزد و حالشان حال خاصی باشد و دل خودشان را با حجاج بیت الله الحرام همراه کرده باشند. خوب است در این ایام مقداری درباره حج مطالعه کنند، آیات قرآنی در این باب مطالعه شود، حسش را هم داشته باشند. این در ماه ذیالقعده و ذیالحجه غنیمت است.
شما در ایام حج یقین دارید در قطعه مشخصی از زمین و زمان این افراد در جایی هستند که امام زمان(عج) حضور دارد. واقعا عرفات و مشعر از این جهت خیلی شگفتانگیز است و حس غریبی دارد مخصوصا عرفه. فکر میکنم برای درک همین احساس و همین بهجت معنوی و حس قریب و دلهایی که میلرزد و بیقراری که در عرفات برای مومنین پیش میآید میارزد انسان یک عمر بسوزد تا به چنین حسی دست پیدا کند. این حال اصلا قابل توصیف و توضیح نیست و فقط درک کردنی است. دیدم کسانی که بعد از ظهر عرفه در حالات غیر قابل توضیحی در میان چادرها سرگشتگی خاصی داشتند و از حوالی اذان مغرب حالت دلتنگی و گریه پیدا میکنند.ما یک کلمه حرم نبوی میگوییم ولی اینکه این مسجد چه جایگاهی دارد نمیدانیم. این چه قطعهای از زمین است و چه ظرفیتی دارد و چه باطن عجیبی دارد. این هم خودش عالم دیگری است.
درخواست عفو از خدا جزء آداب بندگی است، ربطی هم به مراتب شخص ندارد. انسان در هر مرتبهای از مراتب قرب الهی باشد و حتی انسان کامل باشد خواستن مغفرت و عفو از برنامه زندگی او جدا نمیشود، استغفار سحرگاهی از انسان جدا نمیشود چون هر چه معرفت انسان بیشتر شود در هر قدمی که بالاتر برود این معنا بیشتر برایش معلوم میشود چقدر در انجام مراسم بندگی قصور و تقصیر داشته است. لذا حالت استغفار و پوزشخواهی از ساحت قدس ربوبی هست و هست و هست و هرگز تمام نمیشود.
اینکه میگویند حسنات الابرار سیئات المقربین و اینکه عفو هر انسان متناسب با رتبه خودش است در جای خودش محفوظ است ولی معنای مشترکش ادب بندگی است و همه در پیشگاه خداوند سرشان پایین است. نقص باطنی از انسان برداشته نمیشود لذا استغفار هست و هست و انسان را پیش میبرد و خیلی ادب بزرگی است. این حالت شکستگی و خشوع و خضوع خیلی ارزش دارد و هر کس این مسیر را طی کرده هر چه جلوتر رفته این جهت خضوع و خشوع در او بیشتر است و جلوه بیشتری دارد.
عرض کردیم در این قطعه از دعای مکارم، حضرت پنجره مناجاتی باز میکند و میفرماید من میخواهم مهمان آمرزش تو باشم و عفو تو مقصد من است و اشتیاق من به گذشت تو است و اعتماد من به فضل تو است. در ادامه حضرت میفرمایند پیش من چیزی که موجب مغفرت تو باشد وجود ندارد، در عمل من چیزی که من را مستحق عفو تو کند وجود ندارد و من با این حکمی که درباره خودم کردم راهی جز پناهندگی به فضل تو ندارم.