کد خبر : ۱۲۵۰۲۶
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۴
حاج غلامرضا سازگار:

تبلیغات می‌تواند جای شمر و امام‌حسین(ع) را عوض کند

رسانه KHAMENEI.IR در گفتگو با استاد حاج غلامرضا سازگار از ذاکران و شاعران باسابقه اهل‌بیت علیهم‌السلام به بررسی محورهای مطرح‌شده در این دیدار پرداخته است.

عقیق: آقای سازگار معتقد است که مداحی باید در خدمت منبر باشد و در برابر آن عرض ادب کند.

جناب آقای سازگار شما از جمله ذاکران اهل‌بیتی بوده‌اید که از سال‌های اولیه شکل‌گیری دیدار مداحان با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدارها حضور داشته‌اید برای شروع گفتگو از خاطرات خود از این دیدارها و تاریخچه این رویداد و حال و هوای آن بگویید.

بسم الله الرّحمن الرّحیم. در دوره ریاست جمهوری ایشان قرار شد که جامعه‌ی مداح و اعضای مجمع الذاکرین بروند دیدار آقا، اولین کسی هم که در این دیدار خواند من بودم. قریب به چهل سال بیشتر است که از این قضیه می‌گذرد. بعد از آن هم که ایشان به مقام رهبری رسیدند من را هم به این مجلس دعوت می‌کردند. این افتخار از اول برای من بود و هست.

نکته دیگر این‌که آقای خامنه‌ای در همان سال‌های اول انقلاب در مجلس مجمع‌الذاکرین که نزدیک مسجد لاله‌زار برگزار می‌شد، حاضر شدند.

از همان دیدارهای قدیم هم سرودهای همخوانی این دیدار را شما می‌سرودید؟

بله هر سال سرود را می‌گفتیم و آقا تعریف می‌کردند. یک سال یک نفر دیگر این سرود را سرایید؛ شاعر خوب، زبردست و ادیبی است. بعد آقا من را خواستند. گفتند که سرود را چرا شما نساختید. گفتم آقا می‌خواستیم این بار ایشان بسازد. فرمودند نه این حق شماست. سرود را باید هر سال شما بسازید. دیگر ما هم هرسال می‌سرودیم تا این سال‌ها که دیگر از دستمان برنمی‌آید.

در یکی دیگر از دیدارها من خدمت حضرت آقا شعر شهریار را خواندم: «علی علیه‌السلام به باغ فدک بیل زارعان بر دوش؛ چنان‌که چوب شبانان عصاست با موسی». قصیده خیلی بلندبالایی است. شعری از این بهتر نداشتم در آن مجلس بخوانم. وقتی این قصیده را خواندم رهبری فرمودند این قصیده، خوب قصیده‌ای است اما مردم شعر خود شما را می‌خواهند. شعری که امروز به درد مردم بخورد، شعر خود شماست.

در دیدار اخیر مداحان با رهبر انقلاب هم شما حضور داشتید. این دیدار را هم برای ما توصیف کنید.

ایشان در این دیدار هنر مداحی را یک هنر ترکیبی دانستند که اگر یک مداح از لحاظ خواندن، اجرای برنامه و محتوا همه را با هم ترکیب کند آن‌وقت می‌شود یک مداح کامل. گاهی اوقات شعر خوب است اما اجرای مداح خوب نیست. گاهی اجرا خوب است اما مضامین و مطالب خوب نیست. گاهی هم خود خواننده شعر را درست نمی‌شناسد. این‌ها همه لازم و ملزوم یکدیگر است که مداح واقعاً باید روی تک‌تک آن‌ها کار کرده باشد. همین بیتی که آقا از صائب خواندند (نسازد لن‌ترانی چون کلیم از طور مأیوسم، نمک‌پرورده‌ی عشقم زبانِ ناز میدانم...) بنده که ۵۰ سال است شعر می‌گویم عیب شعر را نفهمیدم. آقا از همه جمع مداحان و شاعران سؤال کردند این شعر درست است؟ همه گفتند بله، آقا فرمود نه درست نیست و علت غلط بودن آن را شرح دادند.

بحث دیگر ایشان بحث آهنگ مداحی بود. خب بعضی از مداح‌های نوجوان که من دوست‌شان دارم و مثل فرزندم هستند اما خب متأسفانه بعضی آهنگ‌ها را در مداحی استفاده می‌کنند که مناسب نیست و طرب‌انگیز است؛ مربوط به موسیقی مطرب است. این‌ها را می‌خواهند با مداحی مخلوط بکنند. باید مواظب باشند. ما نباید با هر موسیقی‌ای مداحی کنیم.

شعری که در مدح اهل‌بیت سروده و خوانده می‌شود، چه خصوصیاتی باید داشته باشد که شأن و جایگاه آن ساحت قدسی مضمون موردنظر خودش را حفظ کند؟

امروز هر جا انجمن شعر می‌روید می‌بینید که در انجمن ادبی ایراد ادبی شعر را می‌گیرند اما ایراد مذهبی شعر را نمی‌گیرند. در صورتی که شعر اهل‌بیت یک چارچوبی دارد. باید قوانین شعری با شرع جور باشد. بعضی از شعرها را که می‌خوانند یک‌وقت می‌بینید امیرالمؤمنین را این‌قدر می‌برند بالا که دوشادوش خدا قرار می‌گیرد. یا گاهی این‌قدر می‌آورند پایین بعضی‌ها که می‌بینیم که علی علیه‌السلام را از یک فرد عادی هم کمتر حسابش می‌کنند. مداح‌ها باید خیلی حواسشان جمع باشد. شعری که می‌خواهند بخوانند اول ببینند این شعر با روایت وفق دارد. اگر هم وارد نیستند باید پیش یک عالم برود. این اشکالی ندارد.

اگر در یک مداحی شعر از نظر قافیه یا از نظر وزن و ادبیات اشتباه داشته باشد شرعاً‌ اشکالی ندارد اما اگر از نظر شرعی و فقهی شعر مشکل داشت ما مسئولیم. شاعر باید حتماً در ابتدا مطالعه و تحقیق کند و خط قرمز شرع را دنبال کند.

خرد را یافتم گفتم علی (علیه‌السلام) کیست بگفت آن‌کس که وصفش حد کس نیست

علی حسنی‌ست در آیینه غیب که وصفش از زبان ما بود عیب

گه از اوج فلک بر خاک بیینش گهی از خاک بر افلاک بینیش

نه لوح و نه سپهر و نه قلم بود علی عبد خدا پیش از عدم بود

همه در هر زمان وصفش شنیدند نمی‌دانم ورا کی آفریدند

این‌ها همه فضائل علی علیه‌السلام است که با روایات وفق دارد. ما هم تا آنجایی که بتوانیم سعی می‌کنیم که جوری بگوییم که با حکم خدا و گفتار ائمه جور دربیاید. امیدوارم ان‌شاءالله که بتوانیم این‌جوری باشیم.

برای خودتان پیش آمده که شعری سروده باشید و بعد احساس کنید در این چارچوب‌ها نبوده؟

بله حتی شعری من گفتم که چاپ هم شده و بعد فهمیدم اشتباه بوده. یک نفر از من ایراد گرفت دیدم ایرادش به‌جاست، گفتم افسوس که این شعر چاپ شده. امکان ندارد هیچ شاعری اشتباه نگوید. ما باید حواسمان جمع باشد و با علما و با بزرگانمان مشورت کنیم؛ یک‌وقتی می‌بینی یک‌چیزی ما متوجه نیستیم.

رهبر انقلاب در همین دیدار به این موضوع اشاره کردند که هرچند مداحی، استفاده از عنصر احساس است اما نباید از معرفت‌اندوزی هم غافل شد. چه راهکارهایی را برای رسیدن به این هدف به دیگران توصیه می‌کنید؟

به نظر من سه راهکار برای درمان آفت‌های مداحی‌ هست. اول استاد دیدن، دوم مطالعه کردن و سوم تقوا پیشه کردن است؛ که این خیلی مهم‌تر از آن دوتاست. یک‌چیزی که من می‌خواهم بگویم روی منبر اول فکر کنم ببینم که تقوای من اجازه می‌دهد؟ خدا اجازه می‌دهد؟ مداحان باید حتماً مقاتل صحیح را بخوانند. از شاعری شعر بخوانند که این شاعر متعهد بوده است. این آفت‌های مداحی از رعایت نکردن این سه چیز به‌وجود می‌آید.

بعضی از مداحان متوسل می‌شوند به مطالب دروغ یا مطالبی که زیاد سندیت ندارد؛ این درست نیست. ما یک مداحی‌ای می‌خواهیم که آن ذوق مداحی و ذوق شعری و ذوق روضه‌ای را دارا باشد. بعضی‌ها دیده‌اید از بعضی از مضامینی که در کتاب‌ها هست جوری مطلب جمع می‌کنند و کنار هم می‌گذارند که آن‌وقت می‌بینید که روضه‌ای هم که می‌خوانند هم خداپسندانه است هم مردم می‌پسندند، هم خودش می‌پسندد. به قول آقای فلسفی «کار ما خیلی سخت است. باید ما منبری برویم که هم خودمان بپسندیم، هم خدا بپسندد هم مردم بپسندند.» این خیلی مطالعه و حواس‌جمع می‌خواهد.

به‌نظر شما رابطه و نسبت منبر و مداحی چیست؟ منبر باید بر مداحی اولویت داشته باشد یا مداحی بر منبر سبقت بگیرد یا اینکه این‌ها هرکدام کارویژه‌ و خصوصیت خودشان را دارند و از هم مستقل‌اند؟

مداحی گاهی باید بیاید مجلس را آماده کند، برای منبری. گاهی از اوقات هم که بعد از منبری مجلس را دست می‌گیرد؛ مداحی که بعد از واعظ می‌خواهد بخواند دیگر منبر نباید برود. باید مصیبت آن واعظ را دنبال کند. مثلاً آقای فلسفی منبر می‌رفت و یک ساعت سخنرانی می‌کردند. حالا مداح می‌خواهد از آقای فلسفی منبر را بگیرد. نمی‌تواند بگوید بسم الله الرّحمن الرّحیم و سخنرانی دیگری را شروع کند. دیگر این توهین به منبری و مجلس است. باید این‌قدر مهارت داشته باشد که از همان‌جا دنباله‌ی مصیبت را بگیرد و ادامه دهد و همان مطالبی که سخنران گفته را هم تکرار نکند.

مداح در خدمت منبری است. من یک‌وقت گفتم منبری درجه‌دار ارتش امام حسین است، مداح سرباز است، سرباز باید در مقابل درجه‌دار عرض ادب کند. منتهایش نه هر منبری و نه هر مداحی. ببینید ما مداح داریم که مداح در خدمت منبری است. گاهی مداحی داریم که از یک منبری سوادش خیلی بیشتر است. منبری‌ای هم داریم که سوادش بالاست؛ مثل آقای فلسفی که جمیع الجهات ایشان یک منبری بودند.

حضرتعالی بعد از حدود ۵۰ سال فعالیت در این حوزه چه فهم و تبیینی از رابطه نسبت مداح و مسئولیت اجتماعی‌اش دارید؟

مداح باید مداح روز باشد. یک‌زمانی انقلاب نشده بود مردم در خیابان‌ها ریخته بودند و مداح‌ها نوحه می‌خواندند. وقتی ریختند در فیضیه قم و طلبه‌ها را کشتند، مرحوم شاه‌حسین مداح خوانده بود:

قم گشته کربلا، فیضیه قتلگاه

شد موسم یاری، مولانا الخمینی

یا مثلاً نوحه می‌خواندند ای شاه خائن آواره گردی... وقتی هم انقلاب پیروز شد مداح‌ها جور دیگری در خدمت جامعه و انقلاب بودند.

امروز هم مداح‌ها باید ببینند جامعه چه نیاز دارد. مسیر درست همین است که بدانند امروز اسلام و انقلاب چه نیازهایی دارد.

نکته دیگری که رهبر انقلاب در مورد اهمیت و ضرورت مداحی به آن اشاره کردند این بود که بخشی از بار و مسئولیت فرهنگ‌سازی جامعه متوجه مداحان است. این نکته را هم لطفاً تبیین کنید.

من می‌خواهم بگویم که تبلیغات امروز می‌تواند در ذهن جامعه امام حسین علیه‌السلام را شمر ‌کند و شمر را امام حسین ‌کند. الان با تبلیغات بیگانه، دشمن تبدیل به دوست می‌شود و بسیج و سپاه را می‌کنند دشمن. سپاهی و بسیجی‌ای که در جبهه‌ها این‌جور بدنش تکه‌تکه و شهید شد. یکی از اصول مداحی این است که آدم بصیرت داشته باشد و دوست را در جای دوست ببیند و دشمن را به‌صورت دشمن ببیند.

امروز دشمنان و بیگانگان ادعای دوستی با ما می‌کنند؛ خدا می‌داند که همین کار را با امام حسین کردند. چرا مردم کوفه به امام حسین نامه دادند؟ چرا امام حسین را که به دعوت خودشان آمده بود کشتند؟ به خاطر تبلیغات مسموم، گفتند حسین هشتم ذی‌حجه از مکه آمده بیرون و به حج پشت کرده و از دین خارج‌شده. کلمه خارجی را به امام حسین علیه‌السلام بستند. کلمه کفر را به سیدالشهداء بستند. خون امام حسین را ریختند و بعد هم ایستادند به نماز.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین