کد خبر : ۱۲۴۸۱۹
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۲
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی:

آیت‌الله مصباح تلاش می‌کرد از قیام کربلا عبرتی برای انقلاب بگیرد

آیت الله مصباح یزدی معتقد بود که در یک جامعه‌ای اگر مطالبه‌ی حق باشد، حق در آن جامعه نمی‌میرد و فرهنگ حق باقی می‌ماند.

عقیق: محمد ابراهیم یزدانی: فردا ۱۲ دی، سالروز رحلت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی است.مرحوم آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در زمینه علمی و فرهنگی، از دیر باز، خدمات شایانی را ارزانی داشته‌اند و هر دوره بنا به مقتضیات آن دوره حرکت فرهنگی متناسبی را آغاز نمودند. جدیّت ایشان و نیز نظم و واقع‌بینی ممتاز ایشان، باعث می‌شد که اغلب حرکت‌های فرهنگی ایشان، نتایج مثبتی را به همراه آورد. آیت الله مصباح، از ابتدای ورود خود به حوزه علمیه قم، متوجه کاستی‌های موجود در این حوزه شده بودند و آن گونه که خود نقل می‌کردند، در انتظار فرصتی بودند تا بتوانند برای آن، راه‌حلی مناسب پیدا کنند. ایشان نارسایی‌های موجود را در سه حوزه نظام آموزشی، مسائل اخلاقی و روند تبلیغی بازشناخته بودند.

ایشان آثار متعددی درباره علوم اسلامی از جمله تفسیر، فلسفه، اخلاق و معارف اسلامی دارد. «آموزش فلسفه» و «آموزش عقاید» متن درسی مراکز حوزوی و دانشگاهی است و به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. «معارف قرآن»، «اخلاق در قرآن»، «نظریه سیاسی اسلام» و «نظریه حقوقی اسلام» از جمله آثار ایشان است. برای تبیین کارنامه مجاهدت علمی آن عالم بزرگوار به سراغ یکی از شاگردان آیت الله مصباح یزدی رفتیم. آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی ما با حجت الاسلام جواد سلیمانی امیری است و به تبیین عاشورا پژوهی علامه محمد تقی مصباح یزدی خواهیم پرداخت:

*لطفاً توضیحی در مورد نحوه ورود آیت الله مصباح یزدی به بحث عاشورا و همچنین ویژگی‌های عاشورا پژوهی ایشان ارائه دهید؟

مبدأ و آغاز شروع عاشورا پژوهی حضرت آیت الله مصباح یزدی را می‌توان کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا دانست. ایشان برای نخستین بار، در این کتاب یک طرح بحث جالبی را در مورد تبیین نهضت سید الشهدا علیه السلام داشتند. از جمله ویژگی‌های کاری ایشان، تبیین نو و عمیقی است که بر اساس قرآن و سنت و فقه شیعی ارائه می‌دهد. یعنی بحث ایشان هم استنادات قرآنی و حدیثی دارد و هم مبانی قیام را مطرح می‌کند و به فقه شیعه اشاره دارد. یکی‌دیگر از وجوه تمایز کار علامه مصباح، تطبیق دادن زمینه‌های قیام امام حسین و زمانه‌ی ایشان با زمانه‌ی ما و شرایط انقلاب اسلامی است. ویژگی دیگری که در عاشورا پژوهی ایشان وجود دارد، جامعیت نسبی می‌باشد که اثر ایشان دارد.

*علت پدید آمدن وجوه تمایز در عاشورا پژوهی آیت الله مصباح و جامع بودن نسبی آن چیست؟

آیت الله مصباح یزدی در عاشورا پژوهی خودشان، در پنج مرحله قیام عاشورا را بررسی می‌نمایند. اول راز ماندگاری قیام عاشورا، دوم زمینه‌های قیام، سوم فلسفه قیام، چهارم روش قیام و پنجم پیامد قیام را طرح و بررسی می‌کنند. اما اینکه ما گفتیم کار ایشان جامع هست و با آثار دیگر متمایز هست، ویژگی می‌باشد که این اثر دارد. کتاب آذرخشی دیگر در آسمان کربلا تألیف یک فیلسوف فقیه، مفسر معنا و استاد اخلاق و اهل عمل هست. شخصی که زندگی توحیدی داشته است. شاید کسانی بگویند، در تاریخ افراد زیادی کار کرده‌اند و از حیث تاریخی این اثر تحفه‌ای نیست. اما باید گفت، اینگونه نیست که ایشان فقط یکسری نکات تاریخی را طرح کرده باشد که سایر مؤلفان تاریخ عاشورا بحث کرده‌اند. ایشان با ویژگی‌هایی که طرح کردیم یعنی تطبیق تحلیل و روایت جامعه شناختی عاشورا با زمانه‌ی ما و همچنین جامعیت نسبی که دارد یک اثر متمایز با سایر آثار مشابه است. همچنین این اثر تألیف یک فیلسوف و فقیه و مفسری است که وقتی به بحث فلسفه‌ی قیام، هدف قیام سیدالشهدا علیه اسلام و روش قیام امام می‌رسد. نکاتی دارد که هیچ شخصی تاکنون بیان نکرده است. این ویژگی‌های اینقدر مهم و جدی است که مقام معظم رهبری در پی مطالعه کتاب ایشان می‌فرمایند: «من تمام این کتاب را خوانده‌ام، تمام آن نه تنها مطالب مفید بلکه لازم و ضروری است. تبیین وقایع مربوط به عاشورا و صدر اسلام و تطبیق آن با امروز به گونه‌ای در این کتاب انجام شده است که شاید دیگری نتواند به آن خوبی که شما طرح کرده‌اید بیان کند» همه اینها نشان می‌دهد که این کتاب برجستگی‌اش این هست که با زمانه‌ی ما اولاً تطبیق می‌کند بعد به گونه‌ای تحلیل کرده که این تحلیل کار هیچ مورخی نیست و ما فقیهی نداریم که اینگونه تحلیل کرده باشد. ایشان در عین فقاهت، مفسر هم بود و تلاش می‌کرد از قیام امام حسین عبرتی برای انقلاب اسلامی بگیرد. این کتاب مجموعه سخنرانی‌های استاد مصباح یزدی در حسینیه شهدا شهر قم در محرم ۱۴۲۱ هست.

*آیت الله مصباح در این کتاب چه نوآوری و خلاقیت‌هایی دارند که منجر به تمایز آن یا سایر آثار شده است؟

اثر عاشورا پژوهی ایشان نوآوری‌هایی دارد. ایشان معتقد است که این قیام سیدالشهداعلیه السلام از منظر دوست و دشمن یک قیام بی نظیر هست و حماسه‌ی حسینی یک حماسه‌ای کم نظیر است. ایشان یکی از دلایل بی‌نظیر بودن قیام را عظمت این فاجعه و جنایت می‌داند. ایشان مطرح می‌کند که جنایت به این بزرگی در تاریخ نبوده است، که همزمان این همه مصیبت و فاجعه بر یک خانواده وارد شود. علامه مصباح می‌گوید این فاجعه عظمت دارد و حالا راز این عظمت و ماندگاری این قیام در چی هست؟ ایشان می‌گوید که برخی راز ماندگاری این قیام را اینگونه تشریح می‌کنند که برمی‌گردد به اینکه خداوند متعال خواسته است که این نهضت و این قیام در تاریخ بماند، فلذا به این روایت استناد می‌کنند که «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً» یعنی خداوند خواسته است که دل مؤمنین نسبت به قیام سیدالشهدا علیه السلام بسوزد و بتپد و با آن ارتباط داشته باشد. علامه مصباح یکی دیگر از ویژگی‌های ماندگاری قیام امام حسین را روایاتی می‌دانند که از انبیا گذشته در مورد قیام و واقعه عاشورا باقی مانده است. اینکه پیش از این به انبیا این وقایع نشان داده شده است و در نظام تکوین این عالم یک عنایتی به این قیام و ماندگاری آن هست. علت آن هم مشخص است چون این قیام می‌خواهد موجب بقای آخرین دین الهی شود، پس بقای خاطره‌اش در تاریخ هم یک امر شگفت‌انگیز است. گستردگی این قیام در نظام تکوین یکی از ویژگی‌هایی هست که این قیام بنا است باقی بماند. البته ایشان به دلایل دیگری غیبی هم که به دوام و ماندگاری این قیام منجر می‌شود اشاره می‌کنند، همچون توصیه‌های اهل بیت در مورد این قیام و اینکه این قیام تحریف پذیر نیست. علامه مصباح می‌گوید، هیچ کسی نتوانست این قیام را تحریف کند. قیام‌های دیگری را که ما داریم در تاریخ و حتی شخصیت‌ها را خیلی وقت‌ها تحریف کردند، حتی رسول خدا و امیرالمومنین علیه السلام را در زمان حیات‌شان و بعد از حیات‌شان تحریف کردند. ولی قیام سیدالشهدا را نتوانستند تحریف کنند، به قدری هدف این قیام که احیای دین خدا بوده شفاف هست که هرکاری می‌کنند این قیام را نمی‌توانند بگویند برای دنیا بوده است. چون اگر این قیام برای خدا نبود و دنیا بود تا یک جایی امام حسین مقاومت می‌کرد و بعد از آن از جنگ دست می‌کشید. اما سید الشهدا جان خودش، زن و بچه‌اش، همه فرزندان و یاران‌اش را فدا کرد. تازه پس از قیام زن وبچه اش به اسارت رفتند تا آخر هم از شعارهای متعالی خودش دست نکشید. شعارهایی که کوچک نبود و نشان دهنده‌ی این هست که این قیام بی نظیر و متفاوت با قیام‌های دیگر است.

*آیا از نوآوری‌های مشهود دیگر علامه مصباح در بحث عاشورا می‌توانید اسم ببرید؟

یکی دیگر از نوآوری‌هایی که از ایشان در کتابشان مشهود هست، این مطلب است که علامه مصباح برخی از شبهاتی را که در زمینه‌ی قیام عاشورا مطرح هست را تشریح می‌کنند. مثلاً چرا ما باید برای سیدالشهدا علیه السلام عزاداری کنیم؟ چرا به جای عزاداری فقط یک مباحثه یا میزگرد برای قیام امام حسین علیه السلام برگزار نکنیم؟ پاسخ ایشان اینگونه است که اساساً انسان وقتی که عزاداری می‌کند. این نهضت را هرسال باز آفرینی می‌کند و وقتی بازآفرینی رخ می‌دهد، اثر این نهضت مانند روزهای اول دوباره زنده می‌شود. یعنی دوباره دل‌ها را تحریک می‌کند و حالت ظلم ستیزی انسان را تجدید می‌کند. حال اگر این عزاداری برگزار نشود، انگیزه و احساسات بشر و مسلمانان بر علیه ظلم تحریک نمی‌شود. این عزاداری و ابعاد عاطفی آن هست که احساسات انسان را تحریک می‌کند. پس این هدف با مباحثه کردن و صرفاً یک کتاب نوشتن در مورد نهضت سیدالشهدا و بحث‌های علمی حاصل نمی‌شود و ما به نهضت سیدالشهدا و بازآفرینی آن احتیاج داریم تا هدف سیدالشهدا در تاریخ تعقیب شود و این هدف در سایه‌ی همین عزاداری‌ها و بحث‌ها دنبال می‌شود.

 

*زمینه‌های شکل‌گیری قیام عاشورا از منظر علامه مصباح، چه مواردی بود؟

علامه مصباح یزدی به صورت مفصل در یکی از بخش‌های کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، به زمینه‌های شکل‌گیری این قیام اشاره می‌کنند و می‌گویند، اولاً باید توجه داشته باشیم که امام حسین علیه السلام را امت پیامبر و مسلمانان به شهادت رساندند. یهودیان امام حسین علیه السلام را به شهادت نرساندند. ایشان عوامل بسترساز عاشورا را مطرح می‌کنند و در آن عوامل کلی ابتدا روی زمینه‌های اجتماعی تمرکز می‌کنند و چند نکته را در این زمینه مطرح می‌سازند: اولین نکته را ایشان، سطحی‌نگری می‌داند. یعنی سطح نازل فرهنگی جامعه که آن زمان در شکل‌گیری توطئه‌های معاویه و بنی‌امیه اثر داشت. اگر جامعه‌ای از لحاظ فرهنگی و مبانی اندیشه اسلامی تربیت نشود آن جامعه در معرض این است که تهاجم فرهنگی جاهلی فرهنگ اسلامی را استحاله کند. دومین نکته را، ایشان روح زندگی قبیلگی که در آن دوره باقی مانده بود عنوان می‌کند. ایشان معتقد بود که در زمان صدر اسلام روح زندگی قبیلگی که از رئیس قبیله باید اطاعت شود و دلیلی نیاورند در میان اعراب باقی مانده بود و این نکته زمینه خیلی از اتفاقات را فراهم کرد که معاویه بتواند با خریدن رؤسای قبایل و تهدید آنها جامعه را بر علیه اهل بیت بشوراند. سومین نکته‌ای که ایشان به عنوان زمینه‌های قیام عنوان می‌نماید، ضعف ایمان مردم زمان امام حسین علیه السلام است. ایمان مردم بعد از رحلت رسول خدا آرام آرام ضعیف شد و این ضعف ایمان خیلی در شکل‌گیری قضیه عاشورا تأثیر داشت. بر اساس آیات قرآن مجید اساساً ایمان مسلمانان صدر اسلام خیلی قوی نبوده است. فلذا قرآن کریم می‌فرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» اعراب می‌گویند ما ایمان آوردیم، پیامبر به اینها بگو شما ایمان نیاوردید بلکه شما اسلام آوردید و ایمان هنوز داخل قلبتان نشده است. حضرت علی (ع) هم در بیان علت سکوت‌شان بعد از رحلت رسول خدا و ماجرای سقیفه می‌گویند که من دیدم مردم تازه اسلام را پذیرفته‌اند و دین مانند مشکی مملو از شیر بود که کوچک‌ترین سستی و غفلت آن را فاسد می‌کرد.

*آیت الله مصباح چه عواملی را به عنوان عوامل انحراف جامعه آن روز بیان می‌کنند؟

علامه مصباح یزدی معتقد بود که چند عامل موجب انحراف جامعه‌ی صدر اسلام شده است. یکی از عوامل را تبلیغات می‌دانند و می‌گوید که معاویه و حزب اموی از تبلیغات و شعرا خیلی استفاده می‌کردند برای اینکه جامعه را از اهل بیت جدا بکنند. عامل دیگر تطمیع بوده است. خیلی از این ترور شخصیت‌ها همچون، مالک اشتر و امام حسن (ع) با تطمیع افراد رخ می‌داد. همچنین رشوه دادن به برخی از شخصیت‌ها از دیگر عوامل انحراف بود که افراد از این طریق از اهل بیت جدا می‌شدند. مثل عمرسعد که با طمع به ملک ری در عاشورا دست به آن جنایات زد. ایشان تهدید را از دیگر عوامل انحراف جامعه ذکر می‌کند. حضور فرماندهان سفاکی همچون ابن زیاد که آمده بودند تا با تهدید مردم را تابع امویان کنند و در برابر اهل بیت قرار دهند. بر اساس این اصولی که گفته شد ایشان مدعی بود که عوامل انحراف جامعه‌ی امروز ما هم همین عوامل هست. یعنی اصول کلی آن همین‌ها است. یعنی تبلیغ، تطمیع و تهدید. من هرچه فکر می‌کنم بیرون از این عوامل، عامل دیگری به ذهن‌ام نمی‌رسد. الان هم می‌خواهند با نظام جمهوری اسلامی مبارزه بکنند از همین راه عمل می‌کنند.

یکی از نکات جالب بحث علامه مصباح که برای من جالب بود و من این را در هیچ اثری ندیدم. این هست که می‌گوید، ببینید امام حسین علیه السلام نفرمود که «خرجت لاصلاح» من برای اصلاح جامعه قیام کردم. اگر می‌فرمود من قیام کردم برای اصلاح جامعه این سوأل ایجاد می‌شود که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام جامعه که اصلاح نشد. امویان یک مدتی حاکم بودند و بعد هم مروانیان آمدند و بعد هم عباسیان و همین طور حکومت‌های ظالم آمدند. پس چه اصلاحی ایجاد شد؟ ایشان می‌گوید: امام حسین علیه السلام فرموده «خرجت للطلب اصلاح» یعنی طلب اصلاح یعنی مطالبه‌گری اصلاح. ایشان می‌گوید که در یک جامعه‌ای اگر مطالبه‌ی حق باشد، حق در آن جامعه نمی‌میرد. فرهنگ حق باقی می‌ماند. اما اگر مطالبه‌گری حق و ارزش‌ها در یک جامعه‌ای نابود شود و کسی حاضر نشود پای حق فریاد بزند و ایثار بکند و پای پرچم حق خون بدهد. آن وقت اندیشه‌ی حق و ارزش‌های حق در آن جامعه نیست و نابود می‌شود و دیگر اسلام کاملاً از بین می‌رود. امام حسین علیه السلام مطالبه‌گری اصلاحات اسلامی را در جامعه بنیان گذاری کرد. این مطالبه‌گری در تاریخ ادامه پیدا کرد تا انقلاب اسلامی که مطالبات سیدالشهدا را امام خمینی مطرح می‌کند، اما می‌گوید هرچه داریم از محرم و صفرداریم. حزب الله لبنان هم همان مطالبات را مطرح می‌کند و می‌گوید لبیک یاحسین. سید الشهدا بود که مطالبه‌گری ارزش‌ها را در تاریخ بنیان نهاد. مطالبه‌ای که به قیمت شهادت حضرت تمام شد. امام به این اقدام خود به ما یاد داد که شما می‌توانید با خون دادن خودتان این درخت مطالبه‌گری اسلامی ناب را آبیاری کنید و نگذارید بخشکد. امام حسین می‌گوید، هدف جز این نیست که معالم دین و معیارهای اسلامی را به مردم نشان بدهیم و با قیام خود می‌خواهد نشان دهد که اسلامی زندگی کردن و مسلمان زیستن چگونه است. ولو در یک روز ایشان تمام این سبک زندگی را برای ما به نمایش بگذارد.

*این مطالبه گری حق، از چه راه و طریقی صورت می‌گیرد؟

بعد از طرح این مطلب علامه مصباح یزدی بحث مهم دیگری را طرح می‌کنند و آن هم اینکه امام حسین علیه السلام این مطالبه‌گری که در تاریخ بنیان نهاد چه راه و روشی را دنبال کرد؟ امام حسین علیه السلام می‌فرماید: «ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر» امر به معروف و نهی از منکر در کتاب فقهی ما شرطش این است که ضرر و زیان برای آمر به معروف نداشته باشد. پس چرا امام حسین علیه السلام شهید شد و زن و بچه‌اش برای امر به معروف و نهی از منکر به اسارت رفتند. اما اینجا امام شرایطی دارد که در جامعه‌ی اسلامی مردم دست از امر به معروف و نهی از منکر بکشند. حاکمیت هم به فکر امر به معروف و نهی از منکر نیست و منکر در حال تبدیل شدن به معروف و معروف در حال تبدیل شدن به منکر هست. چنین شرایطی اقلیت‌ها که متدین هستند باید بیایند قیام کنند تا معروف منکر نشود تا منکر معروف نشود و دین استحاله نگردد. این روشی هست که سیدالشهدا در پیش گرفته که با خون خودش و شهادت خودش اسلام را الهی بکند. علامه مصباح یزدی پس از این بحث به بیان مراتب امر به معروف و نهی از منکر می‌پردازند و سپس می‌گویند، اگر ما یک مقداری دقت کنیم خواهیم دید که این قیام با این روش، پیامد بزرگی داشت و آن پیامد بزرگ این بود که اسلام در تاریخ ماند و اگر این قیام نبود ما چنین اسلامی را نداشتیم.

علامه مصباح یزدی با این تحلیلی که از قیام سیدالشهدا داشتند، جامعه و امت حزب اللهی‌ها را آماده کردند برای روزی که تهاجم فرهنگی غرب به بار بنشیند. اگر روزی در جامعه این اتفاق افتد و منکر جای معروف را بگیرد. اکثریت جامعه اینها بروند طرف سبک زندگی غربی و دولت هم نه بخواهد و نه بتواند کاری انجام دهد. آن وقت جامعه اسلامی باید یک قیام شهادت طلبانه به اذن ولی فقیه همانند قیام سیدالشهدا انجام دهد. علامه مصباح یزدی در اثر خود یک هوشیاری و بصیرتی به جامعه داد که زمینه فراهم شد تا دشمن بترسد. فلذا همین ایامی که ایشان کتاب آذرخش کربلا را می‌نوشتند، مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در مقابل تهاجم روزنامه‌های جریان اصلاحات فرمودند اگر بیش از این روند را ادامه دهید صلح امام حسن (ع) تکرار نمی‌شود و قیام عاشورا اتفاق می‌افتد. این مطلب را علامه مصباح یزدی همان ایام و با تبیین فرهنگ قیام سیدالشهدا منطق‌اش را برای امت حزب‌الله تبیین کرد و بنظر من این بزرگترین خدمت ایشان در آن مقطع تاریخ بود.

به عنوان بحث پایانی، مطلبی از ایشان در باب زیارت با معرفت اهل بیت هست را مطرح می‌کنم که در آخرین روزهای حیات‌شان به تبیین آن پرداختند. ایشان در این سخنرانی می‌گویند، زیارت اهل بیت در صورتی که با معرفت باشد این ارزش را دارد که آتش جهنم را بخواباند و موجب از بین رفتن گناهان و کفاره‌ی گناهان انسان می‌شود. این معرفت حداقل‌اش این است که آدم این امامی را که دارد زیارت می‌کند بداند که عمل به دستورات او واجب شرعی است. هرخیر و برکتی که به ما می‌رسد به واسطه‌ی این امام است، امام واسطه فیض ما هست.

 

منبع:مهر


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین