۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۱۳
عقیق: بقیع مهمترین آرامستان مسلمانان است که هزاران نفر از مسلمانان از سالهای نخست اسلام تا کنون در آن دفن شدهاند. با هجرت پیامبر (ص) به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات مسلمانان ضرورت یافت. از این رو، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بقیع را که در فاصلهای اندک از مسجد نبوی و در مسیر باب جبرئیل مسجد قرار داشت برگزید. بقیع مورد توجه اهل بیت و پیامبر بوده و گزارشهایی از زیارت بقیع از جانب اهل بیت در منابع یاد شده است. با توجه به تأکیدهای پیامبر، زیارت قبور بقیع در طول تاریخ اسلام همواره مورد اهتمام مسلمانان بوده و حاکمان نیز به آن توجه نشان دادهاند. بقیع آرامگاه برخی امامان شیعه، گروهی از صحابه رسول خدا، تابعان، دانشوران و سادات است که بارها توسط وهابیان تخریب شده است.
وهابیان با تبرک به قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صالحان که سنتی جاری در میان مسلمانان بوده، مخالفند و ساختن حرم و بارگاه بر قبر را حرام میدانند. آنان دو بار در آغاز تسلط بر شهرهای حجاز، با حمایت و همراهی آل سعود به ویرانسازی قبرها و بارگاههای حرمین دست زدند. بر خلاف نظر وهابیان، بنا ساختن بر قبرهای صالحان با قصد احترام و با هدف عبادت خداوند، نه تنها مصداق شرک و بتپرستی نیست، بلکه ارزش معنوی دارد و کاری مستحب است.
هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع پس از اشغال مکه توسط وهابیون و هجوم به مدینه و تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور است. بر همین اساس محمدجواد مهریار در یادداشتی اختصاصی که در اختیار مهر قرار داده است به تبیین ابعاد این حادثه پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
مفتیان وهابی با هدف ایجاد تفرقه میان مسلمانان و با نیت شوم از بین بردن نمادهای اسلامی، دستور به تخریب قبور ائمه معصومین (ع) و بسیاری از اصحاب گرانقدر رسول خدا (ص) در قبرستان بقیع دادند. در هشتم شوال سال ۱۳۰۵ شمسی، قبور این قبرستان تخریب شد.
وهابیها که خود را مسلمان و از پیروان امامان اهل سنت معرفی میکنند حتی به قبور بزرگان و مشاهیر این مذهب نیز رحم نکردند. تخریب قبرستان بقیع سبب شد تا برای همگان مشخص شود که وهابیت فرقهای است که در میان مسلمانان هیچ جایگاهی ندارد و اعتقادات آنان با عقاید اهل سنت بسیار متفاوت است.
از صدر اسلام تا سال ۱۳۰۵ شمسی، حدود چهارده قرن، قبور ائمه معصومین (ع) و همچنین بسیاری از صحابه رسول خدا (ص) در بقیع توسط حکّام اهل سنت محافظت میشد و علاوه بر شیعیان، اهل سنت نیز به زیارت و تکریم آن قبور مطهر همت داشتند؛ اما با تخریب بقیع بر همگان آشکار شد که وهابیت هیچ رابطهای با اسلام محمدی و مسلمانان ندارد.
ابن تیمیه و فتوا به تخریب قبور مؤمنین
با بررسی در منابع معتبر وهابیت مشخص میشود ابن تیمیه حرانی به عنوان تئوریسین وهابیت، اولین کسی است که دستور به تخریب نمادهای اسلامی و از بین بردن گنبد و زیارتگاههایی که بر قبور اولیا الهی و بزرگان مسلمانان بنا شده را داده است. او در کتابش مینویسد: «حرمهایی که بر قبور انبیا و صالحین بنا شده، همگی بدعتهایی است که در دین اسلام انجام شده است .»[۱]
این، تنها نمونهای کوچک از توهین ابن تیمیه به اهل بیت (علیهمالسلام) محسوب میشود و این جسارتها توسط شاگردان و پیروانش تا زمان حاضر ادامه دارد. به عنوان نمونه ابن قیم جوزیه یکی از شاگردان ابن تیمیه با توهین و جسارت به قبور مطهر و مضجع شریف رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و صحابه گرانقدر، عداوتش را فراتر نهاده و در کتابش مینویسد: «جایز نیست محل شرک و طاغوتها سر جای خود حتی برای یک روز باقی بمانند و آنان را نابود نکنیم. چرا که قبور [پیامبر و اهل بیت رسالت (ص)] از شعائر کفر و شرک هستند و آن بناها بزرگترین منکر به حساب میآیند.»
ابن قیم در ادامه مینویسد: «و این حکم یعنی تخریب، برای حرمهایی است که بر قبور ساخته شدهاند و در حقیقت آن قبور همانند بتها و طواغیت، مورد پرستش قرار میگیرند و جایز نیست در روی زمین حتی یک حرم باقی بماند.»
وی در انتهای کلامش وقاحت را به نهایت میرساند و مینویسد: «این قبور (قبور خاندان رسالت) به منزله لات و عزی (بتهای قریش) و اهرام ثلاثه فرعونیان است .»[۲]
این کلمات دربردارنده اوج تنفر و توهینهای مفتیهای وهابیت نسبت به مقدسات اهل سنت و شیعیان است؛ فتاوایی که از دهان ابلیس خارج میشود و قبور پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) را به منزله اهرام فرعونیان معرفی میکند و با بتهای مشرکین برابر و مساوی میداند.
قرآن کریم و ساخت بنا در کنار قبور اولیا الهی
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان در آیات خود، به جواز ساخت مسجد در کنار قبور مؤمنین و اولیا الهی اشاره میکند. خدای رحمان میفرماید: «وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا [کهف/۲۱] بدین سان مردم را به حال اصحاب کهف آگاه کردیم تا بدانند که وعده خدا راست است و در قیامت تردیدی نیست. آنگاه درباره آنها با یکدیگر به گفت و گو پرداختند و گفتند: بر روی آنها بنایی برآورید - پروردگارشان به کارشان آگاهتر است- و آنان که بر حالشان آگاهتر شده بودند، گفتند: نه! اینجا را مسجدی میکنیم.»
با نزول این آیه شریفه مشخص میشود اگر قرار بود تا ساخت مسجد در کنار قبور اولیا الهی بدعت و حرام باشد، قرآن به آن اشاره میکرد و عدم اشاره قرآن به حرمت ساخت بنا و یادبود و یا مسجد، دلیل بر جواز آن است.
سیره علمای اهل سنت و زیارت قبور اولیا الهی
غزالی یکی از مفسرین و علمای مشهور اهل سنت است. تفسیر قرآن او و تألیفاتش از مهمترین منابع معتبر و مهم اهل سنت به شمار میآید. غزالی در کتابش مینویسد: «زیارت قبور اصحاب رسول خدا (ص) و تابعین و سایر علما و اولیا الهی جایز است و هر کس پیامبر (ص) را در حال حیات میدید و متبرک به ایشان میشد، بعد از وفات نیز با زیارت قبر حضرت، از ایشان متبرک میشود و مسافرت کردن به قصد زیارت پیامبر (ص) نیز جایز است .»[۳]
خطیب بغدادی از جمله علمای مشهور اهل سنت است که در کتاب تاریخ بغداد، به سیره علمای اهل سنت در زیارت قبور اهل بیت (علیهمالسلام) و تکریم مقام ائمه اطهار (علیهمالسلام) اشاره کرده است. خطیب در کتابش مینویسد: «ابوعلی خلال شیخ حنابله، میگوید: هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر (ع) را زیارت میکنم و به ایشان متوسل میشوم و خداوند امر را بر من آسان میکند .»[۴]
ابن حبان از مشهورترین علمای اهل سنت است که در علم رجال و حدیث سرآمد زمان خود بوده است. زیارت قبر امام رضا (علیهالسلام) یکی از افتخاراتی است که ابن حبان آن را در کلمات خود بیان میکند. او مینویسد: «علی بن موسی الرضا (ع) از بزرگان و عقلا و نخبگان و بزرگواران اهل بیت و بنی هاشم است. من بارها قبر ایشان را زیارت کردهام. زمانی که در طوس بودم، هر مشکلی برایم رخ میداد، قبر علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) را -که درود خدا بر جدش و خودش باد- زیارت و برای برطرف شدن مشکلم دعا میکردم و دعایم مستجاب و مشکلم حل میشد. این کار را به دفعات تجربه کردم و جواب گرفتم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش - که صلوات و سلام خدا بر او و اهل بیتش باد- بمیراند .»[۵]
این سخنان تنها گوشهای از ارادت بزرگان اهل سنت به قبور ائمه معصومین (ع) و اولیا الهی است. هر چند وهابیت خود را از اهل سنت میداند، اما با دیدن سخنان علمای اهل سنت مشخص میشود که وهابیت از اهل سنت جدا است. تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع (ع) و مضجع شریف امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) در شهر مقدس سامرا و جنایات داعش در تخریب قبور مطهر اولیا الهی در سوریه و عراق، ریشه در جنایات وهابیت و بیانگر جدایی آنان از اسلام و مسلمین است.
پینوشت:
[۱]. ابن تیمیة حرانی، منهاج السنة النبویة، ج ۲، ص ۴۳۷، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ ه ق. «فَالْمَشَاهِدُ الْمَبْنِیَّةُ عَلَی قُبُورِ … فِی دِینِ الْإِسْلَامِ»
[۲]. ابن قیم جوزیة، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج ۳، ص ۴۴۳، مؤسسة الرسالة، بیروت - مکتبة المنار الإسلامیة، کویت، چاپ بیست و هفتم، ۱۴۱۵ ه ق. «أَنَّهُ لَا یَجُوز …وَبِهَا، وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ.»
[۳]. أبوحامد محمد بن محمد غزالی، إحیاء علوم الدین، ج ۲، ص ۲۴۷، دار المعرفة – بیروت. «وزیارة قبور الصحابة والتابعین … شد الرحال لهذا الغرض.»
[۴]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ج ۴۴۲، دار الغرب الإسلامی – بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق. «سمعت الْحَسَن بْن إِبْرَاهِیمَ أبا عَلِیّ الخلال، یقول: ما همنی أمر … لی ما أحب.»
[۵]. ابن حبان، الثقات، ج ۸، ص ۴۵۷، دائرة المعارف العثمانیة بحیدر آباد الدکن الهند، چاپ اول، ۱۳۹۳ ه ق. «وقبره بسنا باذ خَارج النوقان مَشْهُور … وَعَلَیْهِم أَجْمَعِینَ.»
منبع:مهر