۰۱ آذر ۱۴۰۳ ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۲۳
عقیق: حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی به مناسبت دهه اول ماه مبارک رمضان در مسجد حضرت امیر (ع) به ایراد سخنرانی پرداخت و با بیان اینکه خداوند متعال جناب لقمان را در قرآن کریم ستوده و تمجید کرده است اظهار داشت: ایشان را به وصف حکمت توصیف کرده است.
علوی تهرانی با اشاره به اینکه حکمت وصف فضیلتی و موهبتی از سوی پروردگار متعال است که به هر کسی عطا نمیشود، عنوان کرد: حکمت خیر کثیر بوده و به کسانی عطا میشود که اولوالالباب و اهل خرد باشند.
وی با طرح این پرسش مبنی بر اینکه رمز رسیدن لقمان به حکمت و معنای حکمت چیست؟ گفت: برای حکمت در لغت یک معنا، در اصطلاح یک معنا و در فرهنگ قرآن کریم یک معنای دیگر بیان میشود. در لغت، حکمت از حکم گرفته شده و حکم زمانی معنا پیدا میکند که مانع ظلم و باعث اجرای عدالت شود. از نظر اصطلاح نیز حکمت به آن شکلی از علم گفته میشود که علم معرفتی و نظری است و آدمی را به خدا میرساند. اما واژه حکمت در قرآن کریم قریب به ۲۰ مرتبه تکرار شده و پروردگار حدود صد مرتبه خودش را با صفت حکیم توصیف کرده است؛ از نظر قرآن حکمت سه قسم دارد، قسم اول حکمت علمی و نظری، قسم دوم حکمت عملی و قسم سوم حکمت حقیقی است.
این کارشناس برجسته مذهبی ادامه داد: اگر کسی از این سه قسم بهره ببرد مراحل رسیدن به انسان کامل را طی کرده است؛ بنابراین انسان کامل حکیم است. این اقسام به مثابه پلههای یک نردبان برای رساندن آدمی به قله انسان کامل هستند. انسان کامل کسی است که همه ظرفیتهای ربانی را در وجود خود به فعلیت رسانده است.
علوی تهرانی درباره حکمت علمی، اظهار داشت: حکمت علمی آن دانش و علمی است که از سنخ دانستن است و برای رسیدن و صعود به مرتبه انسان کامل ضروری به شمار میرود. این دانش از نظر قرآن در زمینه عقاید، اخلاق و فقه و حقوق است. بنابراین حکمت علمی را تنها میتوان از پیامبران دریافت کرد چرا که آنان با در ارتباط وحی هستند. تنها انبیا میتوانند دانش رسیدن انسان به قله انسانیت را بیاورند.
وی افزود: در قرآن کریم آمده دانش بشری چنین استعدادی را ندارد که انسان را به قله انسانیت برساند، بنابراین دانش بشری ظرفیت رساندن انسان به کمال را ندارد. بر این اساس کسی نباید سعی کند معلومات قرآن و اولیای الهی را تا معلومات بشر پایین بیاورد و بیاید طب النبی ایجاد کند در حالی که شأن پیامبر طب نیست، مقصود از این سخن آن نیست که پیامبر طب نمیداند بلکه قطعاً میداند اما ارزشی برای کار پیامبر ندارد زیرا طبیبان که انسانهای عادی هستند از روز اول تا به امروز پیشرفتهایی را در عرصه طب ایجاد کردند؛ بنابراین کارهایی را که انسانها میتوانند انجام دهند را انجام نمیدهد بر این اساس چیزی را که انسان نمیتواند به آن دست یابد میآورد.
این کارشناس برجسته مذهبی در خصوص حکمت عملی تصریح کرد: حکمت عملی برنامهای برای رسیدن به قله است یعنی دانش و برنامه را میدهند تا آدمی بر اساس آن برنامه به قله دست یابد این برنامه شامل بایدها و نبایدها است. برنامهای که بر اساس حکمت علمی با عنوان حکمت عملی صادر میشود از این رو حکمت عملی مبتنی بر حکمت علمی است.
علوی تهرانی با اشاره به حکمت حقیقی، گفت: زمانی که انسان دو نسخه اولیه را به دست آورد اراده میکند که به آن عمل کند در این هنگام به حکمت حقیقی دست مییابد. حکمت علمی و عملی دست انبیای الهی و حکمت حقیقی دست بخشی از انسانها است و کمتر کسی هست که به آن عمل کند یکی از مصادیق حکمت خشیت و بیم از خداوند متعال است کسانی از خدا میترسند که عالم باشند؛ بنابراین تنها عالمان از خداوند متعال میترسند. کسی که به مرحله حکمت حقیقی دست یابد نور حقیقت را از ظلمت باطل تشخیص میدهد.
منبع:مهر