۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۷ : ۰۸
عقیق: هفدهم شوال سالروز وفات يار باوفاي امام رضا(ع) است و هر چند درباره جزييات زندگي وي اطلاعات زيادي در دسترس نيست ولي وفات وي
در سال ۲۰۷ هجري قمري واقع شده است.
اباصلت عبدالسلام هروي از چهره هاي محبوب
و اصحاب خاص امام هشتم، حضرت علي بن موسي الرضا(ع) است كه از دانشمندان برجسته حديث
و كلام شيعه بوده و تسلط فوق العاده اي بر جوامع حديثي اهل سنت داشته؛ به طوري كه عده
زيادي از محدثان اهل سنت نيز از وي حديث نقل كرده اند و از همين رو، نزد عالمان اهل
سنت نيز شهرت فراواني دارد.
اباصلت هروي از چهره هاي به نسبت معروف سده
دوم و اوايل قرن سوم هجري است كه مانند بسياري ديگر از شخصيت هاي آن زمان، شرح حال
و زندگي او به صورت دقيق و مفصل در دست نيست.
وي در شمار يكي از رجال حديث است كه در منابع
اهل سنت در زمره سلسله راويان و در كتب شيعه به عنوان يكي از كساني كه بي واسطه از
امام رضا (ع) روايت مي كنند، شناخته مي شود.
از زندگي او آگاهي چنداني در دست نيست و بيشترين
اطلاع از وي مربوط به زماني است كه امام هشتم (ع) را در سفر خراسان همراهي كرد.
در مورد محل تولد اباصلت تنها يك گزارش معتبر
وجود دارد و آن گفته شيخ طوسي است كه محل تولد او را شهر مدينه نوشته است و چند تن
ديگر از علماي شيعه همان را تكرار كرده اند. با توجه به عدم وجود شاهد يا دليلي براي
رد اين گفته، مي توان همين را در مورد زادگاه وي پذيرفت و بر اين اساس پدر و چه بسا
جد وي نيز در مدينه مي زيسته اند.
در زمينه سال تولد اباصلت، حتي يك گزارش هم
وجود ندارد و بايد از كنار هم چيدن قراين به حدود آن دست يافت كه بر اين اساس مي توان
گفت وي بين سال هاي ۱۵۵ تا ۱۶۰ قمري متولد شده است.
هرچند اباصلت از محضر بزرگان زيادي استفاده
و كسب علم كرد ولي قرار گرفتن در شعاع نورانيت حضرت علي بن موسي الرضا (ع) بود كه او
را به يكي از علماي نامدار شيعه تبديل كرد. وي كه خودش در علوم مختلف مهارت و تخصص
داشت؛ وقتي به درياي علم عالم آل محمد (ص) رسيد؛ غرق در آن شد و به مروج و مبلغ آموزه
هاي اهل بيت (ع) تبديل گرديد.
همراهي او با امام رضا (ع) هنگام حضور ايشان
در خراسان قطعي و ثابت شده است اما در مورد سال هاي پيش از آن (اگرچه اطلاعات زيادي
در دست نيست) اما بر اساس منابع تاريخي بايد گفت وي كه در دوره جواني به شنيدن حديث
و كسب علم از محضر مشايخ مختلف مشغول بود؛ به خدمت امام رضا (ع) در مدينه نيز رسيده
است و حتي احتمال ارتباط وي با امام كاظم (ع) نيز وجود دارد.
اثبات اينكه اباصلت هروي مدت زيادي با امام
رضا (ع) آشنايي و همراهي داشته است؛ به معناي تاييد شهرتي كه اكنون پيرامون شخصيت وي
شكل گرفته، نمي باشد. در سده هاي اخير و در زمانه ما بيشترين شهرت وي، به خصوص در نزد
عموم، خادم الرضا بودن است و اغلب او را يكي از خدمت گزاران آن حضرت مي شناسند كه در
همه حال و تا پايان زندگي كنار ولي نعمت خود بوده است.
اين نوع نگاه به شخصيت اباصلت، بسته به اينكه
منظور ما از خادم در برگيرنده چه مفهومي است، مي تواند درست يا نادرست باشد. اگر منظور
اين باشد كه اباصلت يكي از خدمه و به تعبير عاميانه غلام زرخريد آن حضرت بوده كه امور
روزمره و كارهاي شخصي و خانه ايشان را انجام مي داد؛ اطلاق خادم به او درست نيست. چون
هيچ گزارشي در اين زمنيه وجود ندارد.
هيچ يك از منابع متقدم (چه شيعه و چه اهل
سنت) از اباصلت با عنوان خادم الرضا (ع) ياد نكرده اند و همه جا او را در رديف صحابي،
راويان و ياران خاص آن حضرت نوشته اند.
بنابر شواهد تاريخي مي توان گفت تا قرن ششم
لقب خادم الرضا براي اباصلت به كار برده نشده است و حتي خطيب بغدادي كه براي اولين
بار در قرن پنجم كامل ترين شرح حال را از اباصلت آورده است؛ از چنين عنواني براي وي
استفاده نمي كند.
اولين بار قطب الدين راوندي در كتاب الخرائج
و الجرائح از او با عنوان اين كه اباصلت، علي بن موسي الرضا (ع) را خدمت كرد ياد مي
كند و به دنبال وي نويسندگان مختلف شيعه و سني، اين عنوان را براي وي به كار برده اند.
از سويي ديگر اباصلت به لحاظ مالي واجتماعي
فردي ثروتمند معرفي شده است كه با اكرام به مشايخ از آن ها كسب حديث مي كرد. حتي به
نقل از خودش آمده است كه پولي به ميزان يك ميليون و ۳۰۰ هزار از حكومت مي گرفت و بيشتر
آن را بين اهل مكه و مدينه تقسيم مي كرد. همچنين حضور او در دربار مامون نشان از جايگاه
بالاي اجتماعي وي مي دهد و بر اين اساس، چنين شخصي نمي تواند مانند غلام هاي زرخريد
در خدمت ديگران باشد.
در نگاه اباصلت، امام رضا (ع) به عنوان عالم
آل محمد (ص) و دانشمند ترين انسان ها و حجت خدا بر روي زمين بود كه با مردم به زبان
خودشان سخن مي گفت و از نظر لغت و زبان، فصيح ترين و داناترين مردم بود.
او مي گويد من (اباصلت) داناتر از حضرت رضا
(ع) نديده ام و هر دانشمندي كه خدمت آن جناب رسيد؛ همين سخن مرا گفت.
امام رضا (ع) نيز به اباصلت علاقه و اعتماد
داشتند و ضمن اينكه اغلب او را با كنيه خطاب مي كردند؛ سري ترين اسرار خود را با وي
در ميان مي نهادند كه خبر شهادت نمونه آن است.
خدمت كردن به امام (ع) به خصوص براي كساني
كه به حقانيت و جايگاه ايشان معرفت داشته اند؛ افتخاري بزرگ محسوب مي شود و اباصلت
نيز با وجود داشتن تمكن مالي، سطح بالاي علمي و جايگاه مناسب اجتماعي، مدت زمان زيادي
به صورت افتخاري همراه امام (ع) شد و ضمن خدمت به ايشان، از درياي علم و نورانيت ايشان
سيراب شد و تا آخرين لحظه حيات، در كنار مقتداي خويش باقي ماند.
منبع: ایرنا
211008