۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۱۶
عقیق:حجتالاسلام والمسلمین استاد حسین انصاریان در گفتوگویی گفت: حضرت عبدالعظیم حسنى که از چهرههاى باعظمت علمى و عملى و از راویان مخلص و مورد وثوق و طرف توجه امامان عصر خودش بود به محضر حضرت هادى (ع) مشرف شد. مىگوید: وقتى حضرت هادى علیهالسلام چشمش به من افتاد، فرمود: مرحبا بر تو اى ابوالقاسم! تو به حقیقت دوست و محب ما هستى. به حضرت عرضه داشتم: اى پسر رسول خدا! من مىخواهم دینم را به شما عرضه کنم. اگر مورد رضایت باشد تا خدا را ملاقات کنم بر آن ثابت بمانم. حضرت فرمود: اى ابوالقاسم! عرضه کن. گفتم: اعتقادم این است و بر آن اقرار دارم که خداى تبارک و تعالى یکى است و چیزى مانند او نیست. از حد ابطال و تشبیه خارج و منزه است. حضرت حق جسم و صورت و عرض و جوهر نیست. او مجسم کننده اجسام و نقاش صورتها و آفریننده اعراض و جواهر و پروردگار و مالک و قرار دهنده و به بوجود آورنده هر چیزى است.
این استاد عرفان ادامه داد: حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام آن گاه میگوید: اقرار مىکنم که محمد بنده و رسول خدا و آخرین پیامبر است و تا روز قیامت پیامبرى بعد از او نخواهد بود و شریعت او خاتم شرایع است و تا قیامت شریعتى پس از شریعت او نخواهد بود. اقرار دارم که امام و خلیفه و ولى امر پس از پیامبر امیرمؤمنان على بن ابى طالب است و پس از او حسن، سپس حسین و على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على سپس مولاى من شما هستید.
حجتالاسلام انصاریان در ادامه این روایت گفت: حضرت هادى فرمود: پس از من فرزندم حسن، وضع مردم با جانشین بعد از او چگونه است؟ حضرت عبدالعظیم حسنی در جواب گفت: مولاى من! داستان از چه قرار است؟ فرمود: براى اینکه اشخاص او را به خاطر غایب بودنش نمىبینند و بردن نامش جایز نیست، تا از پرده غیبت در آید و زمین را از عدل و قسط پر کند، چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. سیدالکریم به حضرت هادى (ع) گفت: به همه حقایق اقرار دارم و اعلام مىکنم دوستدار امامان، دوستدار خداست و دشمن آنان دشمن خداست و فرمانبردارى از آنان فرمانبردارى از خداست و نافرمانى از آنان نافرمانى از خداست. اقرار دارم معراج و سئوال در قبر و بهشت و دوزخ و صراط و میزان حق است و قیامت یقیناً خواهد آمد و در آن هیچ شکى نیست. خدا مردگان را از قبورشان به قیامت مىآورد، واجبات پس از ولایت نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهى از منکر است.
این استاد اخلاق افزود: پس از این، حضرت هادى فرمود: اى اباالقاسم! به خدا سوگند این دین خداست که براى بندگانش پسندیده، بر آن ثابت قدم باش. خدا تو را به ایمان ثابت در دنیا و آخرت استوار بدارد. (۱)
حجتالاسلام انصاریان در تبیین این اقرار اظهار داشت: آرى! عقاید و اعمال و روش و منش انسان در صورتى از طرف خداى مهربان مورد پذیرش قرار مىگیرد که به چنین حقایقى که حضرت عبدالعظیم در پیشگاه امام زمانش اقرار کرد آراسته باشد و به عبارت دیگر دین و آئینى مورد قبول خداست که در کلام حضرت عبدالعظیم آمده است.
استاد انصاریان افزود: ابراهیم مخارقى مىگوید: براى حضرت صادق (ع) دینم را به این صورت بیان کردم: شهادت مىدهم که معبودى جز خدا نیست و شریکى ندارد و محمد صلىالله علیه و آله فرستاده اوست و على امام عادل پس از اوست، آنگاه حسن و حسین و على بن الحسین و محمدبنعلى. سپس حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند. آنگاه فرمود: «اتقوالله، اتقوالله، اتقوالله، علیکم بالورع و صدق الحدیث و اداءالامانة و عفةالبطن و الفرج تکونوا معنا فى الرفیق الاعلى:» (۲)
تقواى الهى، تقواى الهى، تقواى الهى، شما را به پارسایى و پاکدامنى و راستگوئى و اداى امانت و حفظ شکم و غریزه جنسى از حرام سفارش مىکنم، تا در مقام رفیق اعلى با ما باشید.
این سخنور سرشناس کشور همچنین به نقل روایت دیگری پرداخت و گفت: هشام بن عجلان مىگوید: به حضرت صادق (ع) گفتم: «اسألک عن شیئ لا اسأل عنه احداً بعدک، اسالک عن الایمان الذى لا یسع الناس جهله فقال: شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و الاقرار بما جاء من عند الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و حج البیت و صوم رمضان و الولایة لنا و البراءة من عدونا و تکون مع الصدیقین:» (۳) چیزى را از تو مىپرسم که پس از تو از کسى نخواهم پرسید. از ایمانى مىپرسم که مردم نسبت به جهل آن معذور نیستند، حضرت فرمود: شهادت به این که معبودى جز خدا نیست و محمد فرستاده اوست و اقرار به آنچه از نزد خدا آمده و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات و حج بیت و روزه ماه رمضان و ولایت ما و بیزارى از دشمنانمان، در این صورت در آخرت با صدیقین خواهید بود.
وی در پایان گفت: قبولى عمل و اعتقاد و اخلاق سبب ارزش و رفعت این حقایق و علت جلب رضاى حق و باعث رسیدن به جنّات الهى در قیامت است و بر اساس آیات و روایات هیچ مسئله و امرى از انسان جز با متدین بودن به دین خدا که در قرآن و روایات اهل بیت متجلى است و جز با نیت خالص و مطابقت داشتنش با فقه قرآن و امامان معصوم پذیرفته نخواهد شد و به نقطه قبولى نخواهد رسید.
پینوشتها:
(۱) بحار ۶۹ ص ۱
(۲) امالى طوسى ج ۲ ص ۲۲۶
(۳) بحار ج ۶۹ ص ۵.
مطالب فوق برگرفته شده از کتاب: تفسیر حکیم ج ۴ نوشته استاد حسین انصاریان است.
منبع:فارس