۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۰۱
عقیق:حجت الاسلام مسعود سَلمه ای، از طلاب و فضلای جوانی است که پا در عرصه تدوین کتب روش شناسی سخنرانی دینی گذاشته و ششمین جلد از کتاب او نیز به زودی منتشر خواهد شد.
رسانه رسمی حوزه به سراغ این نویسنده رفته و ماحصل گفت و گو با این پژوهشگر تقدیم نگاه شما خواهد شد.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار رسانه رسمی حوزه های علمیه گذاشتید، در ابتدا خودتان را معرفی نموده و مختصری از سابقه حوزوی خود برای ما بفرمایید.
اینجانب مسعود سَلمه ای در خانواده ای مذهبی در شهر رفسنجان به دنیا آمده و از همان کودکی علاقه زیادی به مجالس مذهبی داشتم.
زمانی که بچه بودم به همراه پدرم در جلسات سخنرانی آیت الله خزعلی و آیت الله فاطمی نیا که در مسجد امام رفسنجان برگزار می شد، شرکت می کردم و این علاقه باعث شد بعد از اتمام سوم راهنمایی در سال ۱۳۷۵ وارد حوزه علمیه شوم.
دروس مقدماتی حوزه را در مدرسه علمیه کرمانی های قم گذراندم و پس از اتمام سطح ۳، حدود سه سال در درس خارج آیت الله العظمی مکارم شیرازی و پس از آن پنج سال در درس خارج آیت الله سید احمد خاتمی شرکت کردم که حضور در این دروس، بی ارتباط با سخنران بودن این بزرگواران نبوده است.
به دلیل علاقه زیادی که به بحث تبلیغ و به خصوص منبر و سخنرانی داشتم، همزمان با دروس عمومی حوزه، تحصیل در مرکز تخصصی تبلیغ را شروع کردم و آشنایی با حجج اسلام والمسلمین برادران، ماندگاری و پناهیان و تلمذ نزد این اساتید، انگیزه بنده را در این مسیر مضاعف کرد.
در این میان، نقش استاد برادران پررنگ تر از سایر اساتید بود که همینجا جا دارد برای همه اساتید مخصوصاً ایشان که از یادگاران دوران دفاع مقدس هستند آرزوی سلامتی همراه با طول عمر با عزت و برکت را از درگاه خدای متعال داشته باشم.
دو سال بعد از تحصیل در مرکز تخصصی تبلیغ، نرم افزار روش سخنرانی دینی را آماده کردم که بعد از گذشت سالها اگرچه بروز نشده، اما همچنان مورد استفاده طلاب و اساتید قرار می گیرد.
پس از آن نیز به تدریس روش سخنرانی در مرکز تخصصی تبلیغ سطح ۲ و سپس سطح ۳ و۴ پرداخته و همزمان در جامعه المصطفی و بعضی از مدارس علمیه قم و شهرستان ها نیز مشغول به تدریس شدم.
* از چه زمانی تحریر کتاب های روش تبلیغ را آغاز کردید و چه شد که به این فکر افتادید؟
جرقه تدوین کتاب توسط استاد طالبی زده شد که باید از ایشان صمیمانه قدردانی کنم؛ چراکه در ابتدا مطالبی پیرامون خطبه ابتدای منبر و دسته بندی آن به ذهنم رسید که آن را بر روی کاغذی نوشتم و به این استاد عزیز نشان دادم. ایشان نیز مثل همیشه با خوشرویی، نگاهی به نوشته های بنده انداخت و چند جمله ای به آن اضافه نمود و بنده را به انجام این کار تشویق کرد.
وقتی تصمیم خود را برای نوشتن اولین کتاب، آن هم در این موضوع خاص، با برخی از دوستان نزدیک و اساتید در میان گذاشتم، به جز یک یا دو نفر، همه مخالفت کردند و نوشتن این موضوع را اتلاف وقت دانسته و معتقد بودند که فاقد ثمره عملی است. استدلال آنان نیز این بود که می گفتند خطبه ابتدای منبر یکی دو دقیقه بیشتر نیست و چرا می خواهی برای آن کتاب بنویسی؟
اگرچه اوایل کار کمی دچار شک و شبهه شدم، اما هیچ کدام از این سخنان در عزم و اراده بنده خللی وارد نکرد تا این که همان نوشته جات بنده بعد از مدتی به کتاب «خُطَب المجالس» تبدیل شد و اولین کتاب بنده در سال ۱۳۹۰ به چاپ رسید.
پس از انتشار نخستین کتاب، روحیه خوبی گرفته بودم و انگیزه ادامه کار در بنده ایجاد شد و کتابی را تحت عنوان «روش شناسی سخنرانی دینی» که از سوی انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره) به چاپ رسید، منتشر کردم.
در ادامه، همان کتاب «خطب المجالس» را بازبینی کرده و کتاب جدیدی را تحت عنوان «روش شناسی خطبه خوانی» آماده کردم که از سوی انتشارات دانشگاه ادیان به چاپ رسید.
بعد از مدتی به این فکر افتادم که سلسله کتاب هایی را تحت عنوان روش شناسی سخنرانی دینی به چاپ برسانم که جلد پنجم این سلسله کتب به تازگی از چاپ خارج شده و جلد ششم آن جهت ارائه به گروه علمی و تأیید آماده شده است و ان شاء الله در آینده نزدیک به چاپ خواهد رسید.
* اگر به همان سال برگردید، مجددا کتاب «خطب المجالس» را می نویسید؟
قطعا آن کتاب را نمی نویسم؛ وقتی به آن کتاب نگاه می کنم، به این نکته می رسم که باید حرف اساتید و دوستان نزدیک دلسوز خودم را گوش می دادم و آن کتاب ثمره عملی نداشت و احتیاج به این همه وقت گذاشتن نبود؛ اما اگر آن اتفاق در زندگی بنده نمی افتاد و آن کتاب را نمی نوشتم، هیچ وقت مشغول به تألیف کتاب نمی شدم و همان کار حداقلی سبب شد به این خودباوری برسم که می توانم بنویسم.
البته این نکته را باید یادآور شوم که معاونت تبلیغ حوزه سال هاست در بحث سخنرانی دینی مشغول به فعالیت بوده و با حضور اساتید خبره ای همچون پناهیان، ماندگاری، برادران، مرحوم ضابط و ... کتابی تحت عنوان «روش سخنرانی دینی» به چاپ رسیده است و این بزرگواران، سال ها برای آن زحمت کشیدند و تمام کتاب های بنده بر مبنای آن کتاب نوشته شده است و بر پایه آن کتاب، کتاب های دیگر به چاپ رسیده و می تواند تا ۱۰ جلد نیز برسد.
* چه نیازی در حوزه احساس کردید که به سراغ تدوین کتب روش سخنرانی دینی در موضوعات مختلف رفتید؟
یکی از انتظارات مهمی که مردم از طلاب و مبلغین دارند، این است که بتوانند خوب و تأثیرگذار منبر بروند و متأسفانه مشاهده می شد که طلبه بعد از گذشت شش سال از حضور در حوزه، تازه احساس نیاز می کند که باید منبر برود و هیچ چیزی از سخنرانی نمی داند و وقتی برای تبلیغ می رود، با اینکه در حوزه خوب درس خوانده است؛ اما به دلیل عدم آشنایی با فن خطابه و عدم روضه خوانی مناسب، مردم فکر می کنند که او بی سواد است؛ لذا نیاز جامعه این بود که طلاب در بحث سخنرانی بتوانند تأثیرگذار باشند.
مسئله دوم بحث تهاجم فرهنگی است که وجود دارد؛ ما چطور می توانیم به این تهاجمات پاسخ دهیم؟؛ باید بیانی داشته باشیم که نفوذ داشته و اثر بگذارد؛ لذا همه جوره احساس کردم که باید در این حوزه کار بیشتری صورت بگیرد.
* مُبلغ در منبر خود به غیر از علمیتی که باید داشته باشد، چه ویژگی های دیگری نیاز دارد تا یک منبر کامل و اثرگذار رفته باشد؟
علمیت منبر سر جای خود است و محوریت در سخنرانی دینی، آیات و روایات است و اگر منبری، خالی از آیات و روایات باشد، دیگر سخنرانی دینی نیست.
اگر این علمیت سرجای خود بود، باید ببینیم آیا سخنران مخاطب شناسی درست داشته است یا نه؟؛ بعد از آن آیا هدفی برای سخنرانی خود تعریف کرده است یا نه؟ بعد از آن باید ببینیم که آیا مبلغ مسئله یابی کرده و مشکل مخاطب خود را شناخته است یا نه؟ بحث زاویه دید، گره با علایق و احساسات مخاطب و ... هم در سخنرانی دینی مطرح است.
ما در هیچ سخنرانی، نمی توانیم خط کشی داشته باشیم؛ اما اگر بخواهیم سیری را برای سخنرانی مطرح کنیم، باید بگوییم که خطبه ابتدای سخنرانی، ایجاد انگیزه برای مخاطب، اقناع اندیشه مخاطب، پرورش احساس مخاطب، رفتارسازی و گریز و ورود به روضه و دعا، خط و سیری است که یک مبلغ باید در سخنرانی خود داشته باشد.
* تحقیقی کرده اید که آیا منبری های قدیم همچون مرحوم فلسفی ها چنین مباحثی را در سخنرانی های موفق خود رعایت می کردند یا نکته دیگری در موفقیت آنان وجود داشته است؟
سؤالی که پرسیدید، پرسش خوبی است و در دوره های روش سخنرانی نیز طلبه ها بسیار می پرسند که منبری های قدیم کجا این روش ها را دیده اند؟ چطور آنان این مقدار موفق بوده اند؟
بی شک مبلغین موفقی که در گذشته بوده اند، به این روش ها توجه داشته اند؛ اما نه به این نام و اسمی که ما برای آن گذاشته ایم.
به عنوان مثال، برخی از دوستان خدمت حجت الاسلام والمسلمین عالی رسیده و گفته بودند که شما شروع سخنرانی خوبی دارید و بسیار جذاب است و ما در روش های خود به آن «ایجاد انگیزه» می گوییم؛ ایشان بیان کردند که بنده اسم آن را نمی دانم؛ اما می دانم که شروع به این مدل، تأثیرگذار است.
هر کدام از مشاهیر سخن و منبر، شگردی و روشی دارند؛ به عنوان مثال روش آقای هاشمی نژاد و فرحزاد در گره خوردن بجا به نیازها، علائق و احساسات مخاطب است و خیلی خوب از این روش استفاده می کنند و باعث جذابیت منبر و سخنرانی آنان شده است.
* جنابعالی در پاسخ به یکی از سؤالات به موضوع «مخاطب شناسی» اشاره کردید و یکی از اشکالات امروز منبری های ما نیز همین مطلب است. مخاطب شناسی به چه میزان می تواند به سخنران در ارائه یک منبر خوب و مناسب کمک کند؟
محور سخنرانی دینی، مخاطب شناسی است؛ اگر شما مخاطب خودت را نشناسی و مشکلات او، نیازهای او و علائق او را ندانی، نمی توانی منبر مناسبی بروی.
اینکه چطور از محتوای دینی برای مخاطب استفاده کنیم، بسیار مهم است.
گاهی منبری ما محتوایی را آماده کرده و برای او فرقی ندارد که این محتوا را برای دانش آموز، مسجدی، هیأتی، کارمند، بازاری و ... بگوید؛ در حالی که توجه به نیاز و علاقه مخاطب بسیار مهم است و باید بر اساس آن سخن گفت.
امروز متأسفانه برخی سخنرانان ما فقط در یک عرصه ورود مناسب دارند و برای عرصه های دیگر خود را آماده نکرده اند؛ به عنوان مثال فلان سخنران فقط در هیأت می تواند خوب صحبت کند و برای مسجدی ها جذابیتی ندارد؛ چون فقط نیاز هیأتی ها را درک کرده و بر اساس آن نیازها صحبت می کند و هیأتی ها هم می پسندند.
این شخص نباید اینگونه باشد؛ وقتی مخاطب شناسی داشته باشد، می تواند برای تمام افراد اعم از مسجدی ها، هیأتی ها، بازاری ها، دانش آموزان و ... صحبت کند و مورد استقبال آنان قرار بگیرد.
اگر این مسئله مورد نظر قرار نگیرد، قطعا سخنرانی تأثیرگذار نخواهد بود.
* جنابعالی کتاب هایی را با موضوعات «روش های خطبه خوانی»، «روش های روضه خوانی»، «روش چینش و پرورش محتوا»، «روش ایجاد انگیزه» و «روش اقناع اندیشه» به رشته تحریر درآورده اید. کمی جزئی تر درباره این موضوعات توضیح دهید.
روش های خطبه خوانی کتابی است که می خواهد به این دغدغه پاسخ دهد که امروز بسیاری از خطبا و مبلغین از یک خطبه کلیشه ای و پرتکرار استفاده کرده و خطبه را جدای از سخنرانی می دانند؛ در حالی این روش درست نیست.
سیره اهل بیت (ع) این بوده که در مناسبت های مختلف، خطبه موضوعی و متناسب با آن مناسبت قرائت می کردند.
به عنوان مثال وقتی در ماه محرم قرار داریم، چرا خطبه ابتدایی منبر ما نباید رنگ و بوی محرمی داشته و اشاره به مصائب امام حسین (ع) نکند؟
و یا وقتی در ماه مبارک رمضان قرار داریم، چرا نباید خطبه متناسب با این ماه بخوانیم؟
وقتی خطبه تکراری بخوانیم، مردم هم علاقه ای به آن نشان نمی دهند و آن را جزو سخنرانی نمی دانند و توجهی نمی کنند.
* آیا تنوع خطبه وجود دارد و خطبه های متفاوتی داریم؟
بله؛ تنوع خطبه داریم و باید تنوع خطبه وجود داشته باشد.
چه اشکالی دارد که یک مبلغ ۱۰ خطبه حفظ باشد؟ سخنران باید از خطبه های متنوع استفاده کند و در اعیاد، شهادت ها و دیگر مناسبت ها از خطبه های متناسب با این روزها استفاده کند.
برخی اشکال می کنند که مردم ما فارس زبان بوده و عربی متوجه نمی شوند که ما در این کتاب به این اشکالات و مباحث دیگر پاسخ دادیم.
در این کتاب، انواع و اقسام خطبه آمده و انواع حس های مختلفی که هنگام خطبه خوانی یک خطیب باید داشته باشد را آورده ایم و حتی عباراتی که بعد از خطبه باید متصل به این خطبه شود نیز در این کتاب آمده است.
در نهایت برای اینکه دست مبلغین باز باشد، برای هر معصوم، یک خطبه نیز آورده ایم تا در روز شهادت یا ولادت آن امام معصوم از این خطبه خاص استفاده شود.
ما خطبه های کوتاه و بلندی داریم که مبلغان می توانند متناسب با منبر خود از این خطبه ها استفاده کرده و در این کتاب به زمان استفاده از این خطبه ها نیز اشاره شده است.
جلد دوم، کتاب «روش های روضه خوانی» است و به این دغدغه پاسخ داده است که امروز در جامعه ما بسیاری از متدینین و مردم از یک روحانی انتظار دارند که زیبا و تأثیرگذار روضه بخواند و اصلا شاید بتوان اینگونه گفت که مبنای دعوت سخنران و منبری در جامعه ما این است که علاوه بر اینکه بتواند خوب صحبت کند، بتواند خوب روضه بخواند؛ حتی گاهی اوقات مخصوصا در ماه محرم اگر منبری به لحاظ سخنرانی کمی ضعیف تر باشد ولی روضه خوانی قوی باشد، ترجیح می دهند چنین سخنرانی را دعوت کنند.
حال که چنین نیازی وجود دارد و ثمرات و برکات روضه خوانی نیز در کلام معصومین (ع) ذکر شده، جا داشت به این مبحث اشاره شود.
تفاوت این کتاب با سایر کتب در این زمینه نوشته شده، این است که آن کتاب ها نگاهی فراتر داشته و به عنوان مداح به آن نگاه شده است و به صفر تا صد یک جلسه مرثیه و مداحی پرداخته است؛ اما ما در این کتاب فقط به روش های روضه خوانی پایان منبر اشاره کردیم و هیچ بحث دیگری در آن وجود ندارد.
این کتاب به انواع روضه اصول و فنون روضه خوانی پرداخته است و حدود ۳۰ شیوه پرورش روضه هم در این کتاب مورد بحث قرار گرفته و برای هر روش یک نمونه روضه که محوریت آن با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها است آورده شده است.
جلد سوم از این کتاب ها، کتاب «روش های چینش و پرورش محتوا» است. این کتاب بر اساس مبانی فکری استاد بزرگوار، حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری نوشته شده است.
حدود دو ماه رمضان در مشهد با گروهی از طلاب و با محوریت مبانی فکری استاد، چارچوب کتاب آماده شد و بعد از آن بنده دو سال مشغول به تدوین و نگارش آن شدم.
بسیاری از مبلغان روش ها را یاد گرفته بودند؛ اما در رابطه با این که چگونه میتوان محتوای سخنرانی را به شکلی تأثیرگذار چینش کرد، سردرگم بودند و سؤالات متعددی را پیرامون چگونگی تقدم و تأخر مطالب در سخنرانی مطرح می کردند.
کتاب روش های چینش و پرورش محتوا این خلأ را پر کرد و هم اکنون به عنوان کتاب درسی سطح ۳ مرکز تخصصی تبلیغ تدریس می شود.
جلد چهارم، کتاب «روش های ایجاد انگیزه» است. اگر مخاطب انگیزه نداشته باشد، حوصله شنیدن سخنرانی را هم نخواهد داشت.
برای رفع این نقیصه، در این کتاب در سه بخش به مباحث ایجاد انگیزه ابتدایی، میانی و پایانی پرداخته شده است و از ویژگی های بارز این کتاب استناد بیش از ۹۵% روش ها به آیات قرآن است.
جلد پنجم هم که به تازگی از چاپ خارج شده، کتاب «روش های اقناع اندیشه» است که به مباحث اقناع اندیشه می پردازد.
به کار انداختن اندیشه مخاطبان و اقناع آن، یکی از مهم ترین اهداف سخنرانی دینی است؛ چراکه تمام واکنش ها از دریچه اقناع می گذرد و تا اندیشه انسان نسبت به موضوعی قانع نشود، تغییر در رفتار بسیار مشکل می شود.
جلد ششم این کتاب ها نیز که آماده تحویل به گروه علمی شده، روش های پرورش احساس است که امیدوارم به زودی به دست علاقمندان برسد.
تدوین کتاب هایی پیرامون «زبان بدن» و «روش رفتارسازی» هم از برنامه های بعدی بنده است و به فکر تدوین آن هستم.
* کتاب های شما درسی است یا مطالعه ای؟
کتاب ها به صورت درس نامه نوشته شده و هر کتاب ۱۶ درس دارد که در ۳۲ ساعت می تواند تدریس شود و در پایان هر درس نیز خلاصه درس، پرسش و تمرین آمده است.
روش سخنرانی به گونه ای است که هرچه سرمایه گذاری کنیم، عیار و ارزش سخنرانی شما بالاتر می رود و بر روی بیان ما تأثیر می گذارد؛ اگر کسی خودش این کتاب ها را مطالعه کند، شاید به حدی از روش سخنرانی برسد؛ اما اگر با استاد جلو برود و استاد اشکالات او را بگیرد، قطعا توفیق بیشتری خواهد داشت.
* امروز جنابعالی مؤلف کتاب های روش سخنرانی بوده و سالیان سال در این زمینه زحمت کشیده اید. سؤال اینجاست که آیا شما خطیب موفقی هم هستید؟ و مشخصا سوال بنده این است که آیا صِرف یاد گرفتن روش سخنرانی، خطیب موفق می سازد؟
سؤال خوب و بجایی است؛ ممکن است عده ای سؤال کنند شما که در رابطه با روش سخنرانی این همه کتاب نوشتید، خودتان در سخنرانی چقدر موفق هستید؟.
پاسخ این سؤال این است که اگر کسی می خواهد سخنران موفقی باشد، باید وقت بگذارد و وقت عمده ای از فرصت خود را برای تمرین سخنرانی بگذراند.
اگر کسی می خواهد سخنران شود، حتما باید هفته ای یک منبر کامل داشته باشد تا بتواند سخنران شود.
اما آیا کسی که خودش این همه کتاب نوشته باید یک منبری موفق باشد؟ قطعا به یک درصدی از موفقیت می رسد؛ چون روش ها را می داند؛ اما اگر می خواهد به موفقیت مطلوب برسد، نمی تواند کتاب بنویسد؛ چون نویسنده کتاب شبانه روز به این فکر است که چگونه روش ها را بنویسد و ذهن او در این مسیر قرار می گیرد.
کسانی که فرصت اعظم خود را صرف نوشتن کتاب کرده اند، نمی توانند در سطح عالی منبری شوند؛ چون ذهن و وقت خود را صرف نوشتن کرده اند و نمی توانند زمانی را برای تمرین و تفکر برای منبر بگذارند.
* اگر بخواهید کتاب های اولیه خود را مجدد بنویسید، همین مباحث را خواهید نوشت یا مطلبی به آن مطالب اضافه خواهید کرد؟
بنده با توجه به خلأی که در حوزه وجود داشت، این کتاب ها را نوشتم؛ به این معنا که صحبت درباره این مباحث زیاد ارائه می شد؛ اما کتابی برای آن وجود نداشت؛ البته جزواتی پیرامون این مباحث وجود دارد و نوشته شده است؛ اما کتابی که مستند بوده و مورد تأیید باشد، وجود نداشت و یکی از دلائلی که بنده به سراغ تألیف این کتاب ها رفتم، این بود که اگر آیندگان خواستند نقدی به این مباحث بزنند و ورود کنند، حداقل کتابی در این موضوعات وجود داشته باشد تا مباحث آن را نقد کرده و کتاب بهتر و کامل تری را بنویسند؛ البته بنده همین الان هم اگر اشکالاتی به ذهنم برسد، یادداشت می کنم تا اگر در آینده قرار شد این کتاب ها چاپ مجددی داشته باشد، این اصلاحات اعمال شود.
* در سخنان خود به کلمه «خلأ» اشاره کردید؛ نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم، این است که خروجی حوزه ما باید یک مبلغ موفق باشد؛ آیا دروس آموزشی حوزه توانسته طلاب ما را مُبلغ بار بیاورد یا نه؟ آیا این خلأ در حوزه وجود دارد یا خیر؟
این مسئله، از دغدغه های مقام معظم رهبری است و ایشان در یکی از سخنرانی های خود بیان کرده اند:
«هیچ کس گمان نکند که اهمیت منبر و مسئله گویی و جلسات گوناگون روحانیون، امروز کمتر از دیروز است؛ نه! بنده با وسایل ارتباطات جمعی آشنا هستم. تلویزیون و بقیه چیزها را می شناسم و تاثیرات آنها را می دانم؛ اما معتقدم جلسه ای که یک روحانی بنشیند و عده ای رو به روی او قرار گیرند و او با آنها حرف بزند، همچنان جایش در کل تبلیغات مدرن امروزی خالی است. ما این را نداریم، این با تلویزیون هم امکانپذیر نیست ... ما از صد سال پیش تا امروز چه قدر موازین منبر را زیر ضابطه برده ایم!؟ این یک خلأ است».
وقتی به این مسئله نگاه می کنیم، مشاهده خواهیم کرد که متأسفانه در حوزه به این مسئله به درستی توجه و پرداخته نشده است؛ البته شنیده ام که آیت الله اعرافی به این مسئله توجه دارند و متخصصینی را جمع کرده و برای رسیدن به مبلغین موفق در حوزه راهکار، خواسته اند.
پیشنهاد بنده این است که ما باید همانطوری که دروس حوزه را برای مقدمات، سال اول، سال دوم و ... طراحی کرده ایم که چه دروسی باید در فقه و اصول خوانده شود، چنین برنامه ریزی در دروس تبلیغی باشد و این مباحث جزو دروس اصلی حوزه قرار بگیرد.
دروس تبلیغی باید همانند دروس اصلی حوزه آمده و در این ردیف قرار بگیرد و توجه ویژه به آن شود تا بتوانیم مبلغ خوب داشته باشیم.
بعد از ۶ سال تحصیل مقدماتی فن خطابه و بیان، آنوقت برنامه ریزی کنیم که طلاب در چه زمینه ای علاقه تبلیغی دارند و بر اساس آن برنامه ریزی داشته باشیم؛ به عنوان مثال اگر علاقه به تبلیغ دانش آموزی دارند، دوره های تبلیغ دانش آموزی را فرا بگیرند؛ اگر علاقه به پاسخ به شبهات یا تبلیغ در فضای مجازی دارند، در این وادی وارد شوند و همینطور است مباحثی همچون مشاوره، بیان احکام و ...
یک نیرو در جنگ فیزیکی ماه ها آموزش می بیند تا آمادگی های لازم را برای حضور در خط مقدم نبرد را پیدا کند. هرچه جنگ، سخت ترباشد آمادگی بیشتری نیاز دارد. الان که ما در جنگ فرهنگی قرار داریم و حتی بالاتر و بنا به فرموده رهبر عزیزمان شبیخون فرهنگی، چند ماه طلاب را آموزش می دهیم؟ چگونه آماده این نبرد می کنیم؟ نبردی که حتی گاهی از جنگ فیزیکی هم سخت تر و دشوارتر است.
* با توجه به اینکه خروجی حوزه باید یک مبلغ خوب باشد، حال و روز تبلیغ دین در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر بخواهیم ایده آل نگاه کنیم، پاسخ این است که حال و روز خوبی ندارد و با توجه به اینکه در حکومت اسلامی قرار داریم و توجه ویژه به مباحث دینی و مذهبی وجود داشته و هیچ مانعی بر سر راه مبلغین نیست، به ایده آل نرسیده ایم؛ اما در طی این سال ها، مبلغین مخلصی بودند که زحمات بسیاری کشیده و کارهای زیادی را انجام داده اند و تحول های بسیاری داشته و کارهای فرهنگی بزرگی همچون اعتکاف، اربعین، دعای کمیل ها و ... انجام داده اند.
یکی از مشکلات اساسی کار فرهنگی در کشور موازی کاری است و ارگان های متعددی خود را مسئول امور فرهنگی دانسته و به دنبال کارهای انجام شده می باشند؛ البته در مواقع مهم، پاسخگو هم نیستند.
باید اتحاد، انسجام و وحدت رویه ای در بحث تبلیغات دینی صورت بگیرد تا بتوانیم به موفقیت برسیم.
مشکل اساسی دیگر، آماردهی و گزارش دهی است که یکی از آفت های بحث تبلیغ می باشد و معمولا هم به نحوی نشان می دهیم که حقیقت ندارد.
* در پایان اگر نکته ای باقی مانده، بفرمایید.
در پایان دلم می خواهد به مطلبی اشاره کنم که شاید برای بسیاری از طلابی که در یک رشته خاص استعداد داشته و دنبال رسیدن به موفقیت هستند راهگشا باشد.
اگر منتظر حمایت مادی و معنوی دیگران بمانید هیچ گاه به موفقیت نمی رسید. اگر ذهن خود را دائما به مشکلات و موانع معطوف کنید، هیچ گاه طعم موفقیت را نخواهید چشید.
بنده در طول این سال ها حتی یک بار هم از طرف مسئولین مربوطه مورد تشویق قرار نگرفتم. در طی این سال ها با همه محدودیت ها مبارزه کردم؛ بعد از نوشتن هر کتاب که حدود دو یا سه سال کار فکری مستمر می طلبید، تازه عزادار می شدم که هزینه چاپ کتاب را چگونه تأمین کنم؛ چون می دانستم حتی هزینه پیکی که کتاب را برای اظهار نظر اساتید جابجا می کند، خودم باید بپردازم و جمله همیشگی که متأسفانه بودجه نداریم، مثل پتکی بود که بر سرم فرود می آمد که اگر به هر کدام از این موانع توجه کرده بودم، الان جلد ششم این کتاب ها درحال چاپ نبود.
به لطف خدا و اهل بیت و کمک های مادی و معنوی پدر بزرگوارم و همچنین همسر فداکارم که جا دارد از صمیم قلب از آنها تشکر کنم، موانع و مشکلات هموار شد.
جا دارد از تمامی اساتیدی که در طی این سال ها دلسوزانه برایم سوختند تا از وجودشان نور بگیرم تشکر داشته و از خبرگزاری حوزه که برای اولین بار به این کتاب ها توجه کرد و چنین فرصتی را در اختیار بنده قرار داد، تشکر ویژه کنم.
از خداوند متعال برای شما در راستای مسئولیت مهمی که بر دوش دارید آرزوی موفقیت دارم.
گفت و گو: محمد رسول صفری
منبع:مهر