کد خبر : ۱۱۵۵۱۱
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۱

نظر فقها درباره حکم «استحلال و استغفار» از غیبت

برخی فقیهان شرط قبولی توبه را استحلال می‌دانند؛ بر این اساس، شخص غیبت کننده باید از کسی که غیبتش را کرده، حلالیت بطلبد و تا آن شخص او را نبخشد، آمرزیده نمی‌شود.

عقیق: کتاب «نکوهش غیبت از دید شرع» اثری از مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی پیرامون موضوع غیبت است که «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقه مندان می نماید.  

- کفاره غیبت   

توبه از گناهان واجب است و هر مسلمان باید بی درنگ از گناه خود پشیمان شده، توبه کند و اگر موفق به توبه نشود و از دنیا برود، در صحنه قیامت با گناهان بسیار خود رو به رو خواهد شد و هیچ گریزگاهی نخواهد داشت.

انسانی که غیبت می‌کند، مرتکب گناهی بزرگ شده و بر او واجب است که بلافاصله توبه کند.  

پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: من اغتاب اخاه المسلم بطل صومه و نقض وضوؤه فان مات و هو کذلک مات و هو مستحل لما حرم الله. (۳۹)

هر کس از برادر مسلمانش غیبت کند، روزه اش باطل می‌شود و وضویش از بین می‌رود؛ پس اگر در این حالت بمیرد، در حالی مرده است که حلال شمرنده حرام الهی است.   

استحلال و استغفار: «استحلال» به این معنا است که شخص غیبت کننده، نزد کسی که از او غیبت کرده است برود و از او حلالیت بطلبد، و «استغفار» یعنی که شخص غیبت کننده پس از ارتکاب غیبت، از خداوند آمرزش بخواهد.

فقیهان درباره حکم «استحلال و استغفار» از غیبت، احتمال هایی را مطرح کرده اند؛ از جمله این که اگر بر «استحلال» مفسده ای مترتب نباشد و دشمنی و کدورتی پدید نیاورد یا آن را بیش تر نکند، باید انجام شود؛ اما اگر موجب مفسده ای شود، فرد فقط باید استغفار کند چه بسا اگر غیبت کننده به قصد طلب حلالیت، رفتار ناشایست خود را برای کسی که از او غیبت کرده، بازگوید، بذر دشمنی و کینه را در دل او بکارد. به هر حال، از نظر فقهی احتیاط آن است که از شخصی غیبت شده، استحلال کند تا توبه او مقبول افتد.  

برخی فقیهان شرط قبولی توبه را استحلال می‌دانند؛ بر این اساس، شخص غیبت کننده باید از کسی که غیبتش را کرده، حلالیت بطلبد و تا آن شخص او را نبخشاید، آمرزیده نمی‌شود.

از پیامبر گرامی صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل شده است: یا اباذر! ایاک و الغیبه و الغیبه لاتغفر حتی یغفرها صاحبها. (۴۰)

ای اباذر! از غیبت بپرهیز غیبت آمرزیده نمی‌شود، مگر این که شخص غیبت شده آن را ببخشد.

و اما صاحب الغیبه فیتوب فلایتوب الله علیه حتی یکون صاحبه الذی یحله. (۴۱)

غیبت کننده توبه می‌کند خداوند توبه او را نمی‌پذیرد تا شخص غیبت شده، او را ببخشد.   

در بعضی روایات آمده است که خداوند، مؤمنی را پس از توبه عذاب نمی‌کند، مگر دو کس را که یکی از آن دو، غیبت کننده است، و این شاید درباره غیبت کننده ای باشد که غیبت شونده از او نگذشته است.

در روایات دیگر، نه تنها قبولی توبه با عفو و حلالیت رابطه مستقیم دارد، بلکه قبولی اعمال نیک انسان نیز به حلال کردن کسی که از او غیبت شده، وابسته است.    

رسول گرامی صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌فرماید: من اغتاب مسلما او مسلمه، لم یقبل الله تعالی صلاته و لا صیامه اربعین یوما و لیله الا ان یغفر له صاحبه. (۴۲)

کسی که از مرد یا زن مسلمانی غیبت کند، خداوند نماز و روزه اش را تا چهل روز و شب نمی‌پذیرد، مگر این که فرد غیبت شده او را ببخشد.

این روایت به آن معنا است که عبادت های او سازندگی ندارد و در او نورانیتی پدید نمی‌آورد، نه آن که تکلیف نماز و روزه از گردن او ساقط شده باشد.

در روایات دیگری عنوان شده است که باید برای شخص غیبت شونده، از درگاه خداوند آمرزش طلبید، یعنی غیبت کننده در برابر غیبتی که از او کرده، باید برایش دعا کند.    

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است: سئل النبی صلّی الله علیه وآله وسلّم: ما کفاره الاغتیاب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته. (۴۳)

از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم پرسیده شد: کفاره غیبت چیست؟ فرمود: این که هرگاه غیبت شده را به یادآوری، برایش از خداوند آمرزش بخواهی.

من ظلم احدا ففاته فلیستغفر الله کلما ذکره فانه کفاره له. (۴۴)

کسی که حق دیگری را به ستم پایمال کند، هرگاه او را به یاد می‌آورد، از خداوند متعالی برایش آمرزش بطلبد، همانا این، کفاره گناه او است.

کفاره غیبت از دیدگاه اخلاقی: یکی از حقوق برادری ایمانی این است که مؤمن، ازخواهر یا برادر مؤمنش غیبت نکند و اگر غیبت کرد، حق آن‌را پایمال کرده است و در نتیجه، حقی اخلاقی از سوی غیبت شونده بر عهده اش خواهد آمد.

در این زمینه نیز روایاتی وجود دارد:

حضرت رضا علیه السلام می‌فرماید: حق المومن علی المومن و لایغتابه. (۴۵)

حق مؤمن بر مؤمن این است که از او غیبت نکند.  

رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: للمؤمن علی المؤمن سبعه حقوق واجبه من الله عز و جل و ان یحرم غیبته. (۴۶)

برای هر مؤمن در برابر مؤمن دیگر، هفت حق واجب از سوی خداوند عز و جل وجود دارد أ و یکی از آن‌ها حرمت غیبت از او است.

امام صادق علیه السلام فرمود: للمسلم علی اخیه ثلاثون حقا لابراءه منها الا بالاداء او العفو ان احدکم لیدع من حقوق اخیه شیئا فیطالبه به یوم القیامه فیقضی له و علیه. (۴۷)

مسلمان بر گردن برادرش سی حق دارد که هیچ رهایی از آن‌ها نیست، مگر آن که صاحب حق او را ببخشاید. همانا هر یک از شما که چیزی از حقوق برادرش را نادیده بگیرد، آن برادر در روز قیامت از او خواهد طلبید؛ پس به ضرر او و به سود آن برادر حکم می‌شود.

 

حق مؤمن این است که از او غیبت نشود، پس اگر حق او از بین برود، یا باید حقش ادا شود یا عفو کند.

    

نکته اخلاقی در مسأله درخواست حلالیت از غیبت شده، این است که وقتی انسان از برادر خود غیبت می‌کند، نفسش سرکش می‌شود و دیگری را کوچک می‌شمرد و درخواست گذشت، خود نوعی تحقیر نفس است و عذرخواهی، به نوعی جلو شرارت های نفس را می‌گیرد یا آن را سرکوب می‌کند.

   

با توجه به روایات پیش گفته، دانشمندان علم اخلاق معتقدند که به لحاظ حقوق اخلاقی، اگر شخصی از کسی که با او رابطه ایمانی دارد، غیبت کرد، در صورت دسترس داشتن به او و به وجود نیامدن دشمنی و کینه و هرگونه مفسده دیگر، شایسته است درخواست گذشت کند تا برایش جنبه سازندگی و سرکوب نفس داشته باشد؛ ولی اگر غیبت شده در دسترس نیست یا بر بازگفتن آن مفسده ای مترتب است، بهتر است از درگاه خداوند آمرزش بطلبد، و اگر او را در عبادت هایش شریک کند، برای جبران گناهش، اثر بیش تری دارد.

 

طلب آمرزش برای انسان، نیکی به همراه دارد و از سرکشی نفس او جلوگیری می‌کند.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین