۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۱۵
عقیق: پیغام فتح؛ ویژهنامه چهلمین سالگرد دفاع مقدس: در دوران دفاع مقدس میان رزمندهها مرسوم بود که اگر در عملیاتها درگریری میشد و یا در طول شناسایی و رفت و آمدها راه گم میکردند، میگفتند به ستارهها نگاه کنید آنها راه را به شما نشان میدهند. در شرایط کنونی کشور به خصوص در شهر تهران خیلیها معتقدند که جوانها و حتی میانسالهایی هستند که راه را گم کردند. زمانی در مسیر درست بودند اما الان راه را گم کردهاند و یا اصلاً از اول راه را اشتباه رفتند و نیاز دارند تا راهنماهایی آنها را به مسیر برگرداند.
شبهای پرستاره کلاس درسی از شهدا
در هفته دفاع مقدس دوسالی است که کلاس درسی از زندگی و رفتار شهدا برپا میشود، کلاس درسی در بهشت زهرا (س) که به قول حاج حسین یکتا جنوب تهران نیست بلکه مرکز تهرانِ، تهران که مرکز ایران است و ایران هم مرکز تحولات جهان بنابراین این کلاس در مرکز مرکزها برپا شده است. اسم این کلاس درس شبهای پرستاره است هرسال ۵ شب با روایتگری حاج حسین یکتا برگزار میشود تا با گفتن از ستارههای درخشان دوران دفاع مقدس راه درست به جوانها نشان بدهد و به بزرگترها هم اگر راه را گم کردند و متزلزل شدهاند نشان دهد آنان که استوار ایستادند، به کجاها رسیدند.
کلاس درسی در قطعه سرداران بیپلاک
آدرس این کلاس درس سرراست است، گلزار شهدا قطعه ۴۰ همان جایی که خیلیها دلشان میگیرد، راهی آنجا میشوند تا بالای سر امامزادگان عشق بنشینند درد و دل کنند، قطعه ۴۰ محل مزار شهدای گمنام یا همان سرداران بیپلاک است. شهدایی که به قول حاج حسین پایین پای آقا روحالله دفن شدند تا همان راهی را بروند که علی اکبر(ع) رفت. شهدا مانند علیاکبر(ع) قطعه قطعه دفن شدند هر قطعه رنگ و بویی خاص در بهشت زهرا دارد، یکی شهدای دفاع مقدس، یکی شهدای گمنام، یک شهدای مدافع حرم، یکی زینبیون، یکی فاطمیون و ...
روایتهایی از تهران ۴۲ تا ۹۹
در این کلاس درس همه دور حاج حسین حلقه میزنند، گوش جان میسپرند و او از تهران میگوید به قول خودش نه از برجهای طبقاتی، نه از فاصله طبقاتیاش و یا نه از دود و آلودگیهایش او از تهران متقین و اهل خیر، تهران مبارزین راه خدا، تهران ستاد پشتیبانی جنگ، تهران مقاوم، تهران مواسات و همدلی در دوران کرونا و در نهایت تهران منتظر میگوید. حاج حسین در این کلاس درس از نیمههای پر لیوان تاریخ تهران میگوید. جزییاتی که شاید ندیدهایم که دم از ناامیدی و مشکلات میزنیم. او از این جزییات میگوید تا بازهم دلها قرص شوند و امید به دل جوانترها و بزرگترها بیفتد.
پاداش آن که یک جوان را به راه خدا بیاوری
حاج حسین هدف از برگزاری این برنامهاش را با پخش از یک سخنرانی از آیتالله حقشناس بیان میکند. صوتی از ایشان پخش میشود که میفرماید: « خداوند به موسی (ع) فرمود اگر جوانی را به سمت من بیاوری، از صدسال عبادت که نماز بخوانی و روزه بگیری بهتر است». او میگوید در این برنامه میخواهیم با کمک شهدا و گفتن از آنها حتی شده یک نفر را متحول کنیم.
جای خالی یک رسم در تهران امروز
اول این کلاس درس حاج حسین یک راه جلوی پا میگذارد. او میگوید: «اگر آدمهایی از این تهران توانستند راه درست و از غلط پیدا کنند دلیلش این بود که دست در دست یک بزرگتر و عالم داشتند». حاج حسین برای مصداق حرفش مثال میزند می گوید: «صیاد شیرازی دست در دست آیتالله بهاءالدینی داشت و احمدی روشن پای درس آیتالله خوشوقت بود. رسمی که این روزها جایش خالی شده است»
امام خمینی(ره) بالای مزار طیب چه فرمود؟
حاج حسین در ادامه روایتگری خودش از تهران ۴۲ میگوید و از طیب حاج رضایی که ندیده عاشق امام خمینی (ره) شد. او میگوید: «روزی امام خمینی (ره) به حرم عبدالعظیم حسنی رفت و بعد از زیارت فرمودند سر مزار طیب برویم. تعریف میکنند ایشان دو زانو سر مزار او نشست و فرمودند: تو عاقبت به خیر شدی، دعاکن من هم عاقبت به خیر شوم.»
کاری که رفتار متوسلیان با سپاه دموکراتها کرد
در این کلاس درس حاج حسین میگوید: «اگر حال مردم در این شهر خوب نیست دلیلش این است که حال امثال ما خوب نیست که اگر خوب باشد، حال آنها را هم خوب خواهد کرد. روزی احمد متوسلیان از این تهران به کردستان رفت. خانم دموکراتی نزدش آمد و گفت در خانه آب و غذا نداریم. او نیمی از حقوقش به او داد، خبر به جبهه دموکراتها رسید و به خاطر این کار تسلیم شدند، دموکراتها همان داعشهای امروزی بودند اما رفتار متوسلیان حال آنها را عوض کرد.»
دفاع مقدس با خوندلها تمام شد
حاج حسین از دفاع مقدس میگوید از ۳۱ شهریورماه سال ۵۹ که بعثیها تهران را بمباران کردند، فضای بهشت زهرا با افکتهای صوتی متحول میشود، حال و هوای جنگ به راه میافتد صدای آژیر و اعلام خطر که به پناهگاه بروید. او میگوید: «در روزهای اولیه جنگ ۱۴۰۰ کیلومتر خط درگیری ما با دشمن بعثی بود و ۱۵ هزار کیلومتر از خاک میهن سقوط کرده بود اما در نهایت جنگ با خون دلهایی تمام شد. مادرهایی بی فرزند شده و نامزدهایی در اول زندگی خود بی شوهر. با تمام این سختیها در همان زمان جنگ گروهک فرقان اعلام رسمی حمله نظامی کرد، ۶ تیر ۶۰ آیتالله خامنهای عمود انقلاب را ترور کردند. ۷ تیرماه حزب جمهوری را زدند و ۷۲ نفر را شهید کردند یعنی یک سوم دولت رفت، مجلس داشت از اکثریت میافتاد، مجروحان را با تخت به مجلس بردند تا اکثریت باقی بماند. انقلاب ما این روزها را پاس کرده است.»
او در این کلاس امید هم آموزش میدهد و میگوید: «ما در این دنیا به ظاهر تنهاییم، اما در واقع یک بعلاوه خداییم. به ظاهر تنهاییم اما در باطن یک بعلاوه ۵ تن آل عباییم. در دوران دفاع مقدس گفتند به ازای هر یک نفر در جبهه، ۲۰ نفر باید پشتیبانی کند. تهران شد ستاد پشتیبانی جنگ و زنان به میدان آمدند. دشمن این را فهمید و شروع به بمباران شهرها کرد اما مردم مقاومت کردند و از آن روز تهران شد تهران مقاوم.»
کرونا نمایی از تهران مقاوم را تصویر کرد
تهران مقاوم تا امروز ایستاده است و زمانی که کرونا آمد همه به میدان آمدند و برای مبارزه با این ویروس منحوس بسیج شدند. حاج حسین میگوید: «دختر فارغالتحصیل IT نزد من آمد و التماس میکرد تا بتواند مردهها را بشوید. پرستاری میگفت آرزو میکردم در خط مقدم باشم و امروز حس میکنم در شرایط خط مقدم هستم و در بیمارستان در حال جنگم. این تهران مقاوم است.»
طنین نوای تِزورونی اَعاهِـدکُم
او در آخر از مردم تهران منتظر گفت. مردمانی که این روزها برخلاف سالهای گذشته که در تدارک سفر اربعین خود بودند منتظر هستند و چشم به اخبار تا معجزهای شود تا دوباره در مشایه بشنوند «هلابیکم یا زوار هلابیکم» و نوای باسم کربلایی را بشنوند که میخواند «تِزورونی اَعاهِـدکُم». نقلی که نالههای حاضران را در میآورد مردمانی که داغ نرفتن اربعین این روزها بردلهایشان خیلی سنیگینی میکند. البته تهران و مردمان ایران منتظر ظهور هم هستند، منتظر او که بیاید و پایانی بر این سختیها و مشکلات دهد.
از برنامه روایتگری شبهای پرستاره فقط برنامه امشب جمعه چهارم مهرماه باقیمانده است. این برنامه بعد از نماز مغرب و عشاء در قطعه ۴۰ بهشت زهرا با رعایت تمام نکات بهداشتی برگزار میشود. حرفهای شنیدنی حاج حسین و سینه زنی با نوای محمدحسین پویانفر را از دست ندهید.
منبع:فارس