کد خبر : ۱۱۳۶۷۸
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۱:۴۵

چرا امام سجاد واقعه حره را تأیید نکردند؟

امام سجاد علیه‌السلام هر نوع قیامی به خونخواهی شهدای کربلا بدون آمادگی و معرفت مردم را بی‌حاصل می‌دانستند.

عقیق:پس از شهادت جان‌سوز امام حسین علیه السلام و یاران باوفای آن حضرت در واقعه کربلای سال 61 هجری، قیام‌ها و شورش‌های مختلفی در مناطق و شهرهای گوناگون روی داد؛ مردمی که به نام خونخواهی از شهادت مظلومانه امام خود علم مقابله با دستگاه ظلم را برافراشته بودند و ادعا می‌کردند که نمی‌توانند زیر بار ظلم و جور دستگاه حکومت بروند. نکته قابل توجه در تمام این شورش‌ها آن است که در این میان تمام آن‌ها، تنها یک مورد به تأیید امام زمان آن دوران یعنی امام سجاد علیه السلام رسید و آن، قیام مختار ثقفی بود. حتی قیام حره که یکی از بزرگ‌ترین و پرسروصداترین شورش‌ها در آن دوران بود، نه تنها مورد تأیید امام سجاد علیه السلام قرار نگرفت، بلکه شاهد هستیم که آن حضرت خود را از قیام کنار کشیده و وقتی شورش در مدینه روی داد، آن حضرت از مدینه بیرون رفتند و تا انتهای شورش در منطقه دیگری سکونت کردند. این نحوه مواجهه امام زین‌العابدین علیه السلام با شورشی که به نام خونخواهی امام حسین علیه السلام روی داده، نشان از درسی بزرگ و نکته‌ای قابل تأمل دارد که می‌تواند آموزه‌های بزرگی برای زندگی دوران ما باشد تا گوش و چشم‌بسته از هر علم ادعاگونه ای پیروی نکنیم.

در گفت‌وگویی که دکتر محمدحسین رجبی دوانی، نویسنده و استاد تاریخ اسلام، انجام داده به بررسی بخش‌هایی از واقعه حره و دلایل نحوه مواجهه امام سجاد علیه السلام با این شورش بزرگ پرداختیم. آن طور که این کارشناس تاریخ اسلام توضیح می‌دهد، امام سجاد علیه السلام در حرکت تاریخ‌ساز و حماسه بزرگ کربلا به همراه امام حسین علیه السلام حضور داشتند. ایشان به وضوح مشاهده کرده بودند که جامعه در اثر بی‌بصیرتی و از سویی در اثر بی‌ایمانی و ضعف شدید اعتقادات به جایی رسیده که با علم بر این که امام حسین علیه السلام حجت خداوند است، به روی آن حضرت شمشیر کشیدند و پاره تن پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را به شهادت رساندند. حتی همان مردم حاضر شدند از زاده ابوسفیان و معاویه که به فسق و فساد و فجور معروف بود، اطاعت و پیروی کنند. این رویکرد و نوع عملکرد مردم نشان‌دهنده انحطاط بزرگی است که جامعه اسلامی را در اثر کنار گذاشتن اهل بیت علیهم السلام از رهبری امت فراگرفته است و به همین علت امام سجاد علیه السلام می‌دانستند که باید با ایجاد تحول در مردم و بازگرداندن معنویت زمان پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و در حقیقت محکم کردن ایمان‌هایی که به شدت متزلزل شده است، کاری اساسی انجام دهند.

فاجعه بزرگی در مدینه

یکی از رویدادهایی که در تاریخ اسلام ثبت شده و توجه ویژه‌ای به آن شده، شورش حره است. علت شهرت این قیام چیست؟

ماجرا به دو سال بعد از واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا مربوط است. در سال 63 هجری بود که مردم مدینه که از ظلم و بی‌عدالتی دستگاه حکومت به شدت آزرده بودند، علیه یزید شورش کردند تا به این طریق اقدامی خونخواهانه بابت خون شهدای کربلا کرده باشند.

در مقابل یزید ملعون لشکری را به فرماندهی مسلم بن عقبه به سوی مدینه فرستاد تا شورش را سرکوب کند. به این دلیل که آن‌ها در بیابانی در اطراف مدینه به نام حره اردو زدند و از آن محل به شهر حمله کردند، این رویداد به نام واقعه حره مشهور شده است. لشکر یزید یک روزه شهر را به تصرف خود درآورد و بعد از آن از هیچ ظلمی فروگذار نکرد. آن طور که در تاریخ نوشته شده جمعیت زیادی از مردم در این واقعه کشته شدند.

چطور مردم مدینه نتوانستند با آن‌ها مقابله کنند؟

لشکر یزید حدود پنج هزار نفر بودند و شمشیر و نیزه زیادی داشتند؛ اما مردم قدرت نظامی نداشتند و زن‌ها و بچه‌ها هم در میان آن‌ها بودند. مردم مدینه ابتدا در محلی که زمانی پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله خندق کنده بودند، خندقی کندند تا بتوانند از خود دفاع کنند. رهبری آن‌ها هم عبدالله بن حنظله، معقل بن سنان و عبدالله بن مطیع بودند. اما وقتی لشکر یزید ملعون به مدینه رسید، آن‌ها در منطقه حره ساکن شدند و با وعده‌های مالی توانستند گروهی را فریب بدهند و از طریق آن‌ها وارد شهر شوند. این مبارزه حدود یک روز یا کمتر طول کشید و خیلی زود آن‌ها شهر را به تصرف خود درآوردند.

بعد از تصرف مدینه، سلم بن عقبه بر اساس وعده‌ای که یزید ملعون به لشکر خود داده بود به مدت سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه را برای لشکریان خود مباح اعلام کرد. از همان موقع لشکر وحشیانه یزید اعمالی انجام دادند که سیاهی آن در تاریخ باقی مانده است. آن‌ها به هیچ کدام از بازماندگان یاران و اصحاب رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و خانواده و زن و فرزند آن‌ها رحمی نکردند و قتل عام و فجایع بزرگی را به بار آوردند.

در این میان امام سجاد علیه السلام در کجا بودند؟

امام سجاد علیه السلام که با اصل شورش مردم مدینه مخالف بودند، از مدینه خارج شده بودند و در آن زمان در منطقه دیگری سکونت داشتند. البته لشکر یزید به بیت امام علیه السلام و همچنین علی بن عبدالله بن عباس متعرض نشدند. در نهایت حدود ده هزار نفر از مردم و هشتاد نفر از صحابه در این ماجرا کشته شدند.

عدم تائید شورش حره از سوی امام سجاد علیه السلام

در واقعه حره در مدینه مشاهده می‌کنیم که امام سجاد علیه السلام نه تنها آن‌ها را یاری نکردند، بلکه حتی از مدینه خارج شدند. دلیل این نوع مواجهه امام با این شورش چه بود؟

امام زین‌العابدین علیه السلام هر نوع شورش و قیامی را بدون آمادگی و معرفت و بصیرت مردم بی‌حاصل می‌دانستند. حتی آن حضرت بر این اعتقاد بودند که این کار موجب از بین رفتن معدود شیعیان و افراد صالحی می‌شود که گرد ایشان و اسلام جمع شده بودند.

از طرف دیگر شورشیان و قیام‌کنندگان حره، برای این کار خود به هیچ وجه با امام سجاد علیه السلام مشورت و نظرخواهی نکرده بودند. به این ترتیب باید بدانیم که هر قیامی با هر انگیزه‌ای که بر ضد دستگاه جبار صورت بگیرد دلیل بر سلامت آن و صحیح بودن عملکرد رهبران آن نیست.

به علت بود که امام زین‌العابدین علیه السلام به عنوان حجت بزرگ الهی این چنین حرکتی را صلاح نمی‌دانستند و نه تنها از همکاری با آن‌ها خودداری کردند، بلکه حتی بنا بر روایتی هنگام وقوع این شورش و قیام از مدینه خارج شده و به منطقه‌ای به نام ینبوع رفته بودند.

پاسخ به یک ابهام

اما به هر حال این شورش به نوعی قیام خونخواهانه بعد از واقعه جان‌سوز عاشورا بود. شاید عده‌ای این اقدام امام را به منزله کناره‌گیری از مبارزات سیاسی تلقی کنند. چه پاسخی می‌توان به این نوع تفکر داد؟

دقت کنید که امام سجاد علیه السلام در حرکت تاریخ‌ساز و حماسه بزرگ کربلا به همراه امام حسین علیه السلام حضور داشتند. ایشان به وضوح مشاهده کرده بودند که جامعه در اثر بی‌بصیرتی و از سویی در اثر بی‌ایمانی و ضعف شدید اعتقادات به جایی رسیده که با علم بر این که امام حسین علیه السلام حجت خداوند است، به روی آن حضرت شمشیر کشیدند و پاره تن پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را به شهادت رساندند. حتی همان مردم حاضر شدند از زاده ابوسفیان و معاویه که به فسق و فساد و فجور معروف بود، اطاعت و پیروی کنند.

این رویکرد و نوع عملکرد مردم نشان‌دهنده انحطاط بزرگی است که جامعه اسلامی را در اثر کنار گذاشتن اهل بیت علیه السلام از رهبری امت فراگرفته است و به همین علت امام سجاد علیه السلام می‌دانستند که باید با ایجاد تحول در مردم و بازگرداندن معنویت زمان پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و در حقیقت محکم کردن ایمان‌هایی که به شدت متزلزل شده است، کاری اساسی انجام دهند.

چرا بسیاری از قیام‌ها بی‌نتیجه بودند؟

به همین دلیل امام سجاد علیه السلام حضور در عرصه سیاسی و قیام‌هایی را که بر ضد یزید صورت می‌گرفت را بی‌حاصل می‌دانستند؟

بله. آن حضرت معتقد بودند تا زمانی که جامعه متحول نشود، پایه‌ها و شالوده ایمانی مردم محکم نشود و معرفت به ذات مقدس اهل بیت علیه السلام پیدا نکنند، حضور در صحنه سیاسی مساوی است با از بین بردن خود و تداوم حکومت جباران.

از سوی دیگر امام سجاد علیه السلام می‌خواهند به آن مردم بی‌بصیرتی که حاضر نشده بودند امام حسین علیه السلام را یاری کنند و حالا تحت تأثیر سخنان دیگران و یا احساسات، دست به سلاح برده بودند، تفهیم کنند که شما باید به موقع وارد عمل می‌شدید و حجت خدا را یاری می‌کردید. در این شرایط حرکت شما حرکت کوری است که نهایت آن به نابودی خودتان و استحکام حکومت جباران اموی منتهی خواهد شد.

با این وجود چه ضرورتی ایجاب کرد که امام سجاد علیه السلام در آن شرایط از شهر هم خارج شوند؟

بر این اساس حتی در قیام حره مدینه امام علیه السلام از مدینه بیرون می‌روند، چون این مردم همان‌هایی هستند که امام حسین علیه السلام را یاری نکردند و حالا تحت پرچم عبدالله بن حنظله می‌خواهند با یزید مقابله کنند. امام سجاد علیه السلام این قیام‌ها را بی حاصل می‌دانستند چون از روی معرفت نبود و از روی احساسات و بدون هدف خاص و رهبری مشخص صورت گرفته بود.

مواجهه امام سجاد علیه السلام با فتنه ابن زبیر

قیام عبدالله بن زبیر هم که اهل تسنن در کتاب‌های خود از آن به فتنه ابن زبیر یاد می‌کنند، قیام منحرفی بود. درست است که بر ضد یزید بود، ولی عبدالله بن زبیر فرد منحرفی است که فقط عطش قدرت‌جویی او را به قیام واداشته است، وگرنه اعتقادی به مبانی اسلام ندارد و امام علیه السلام قیام او و پیوستن به آن را صحیح نمی‌داند.

دلیل تائید قیام مختار

با این وجود، امام سجاد علیه السلام قیام مختار ثقفی که به خونخواهی امام حسین علیه السلام صورت گرفته بود را تائید کردند. چرا؟

قیام مختار متفاوت است. چون هدف مختار خونخواهی امام حسین علیه السلام بوده است. بنابراین ما در سخنی از امام سجاد علیه السلام داریم که می‌فرمایند: «حتی اگر یک غلام زنگی هم در خونخواهی ما اهل بیت علیه السلام قیام کند کارش مورد تائید ماست.» در صورتی که غلام زنگی هیچ اختیاری از خود ندارد و تحت امر اربابش هست.

دقت کنید که در این مورد امام سجاد علیه السلام به دنبال معرفت دادن به جامعه و احیای بینش و مرامی بوده که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در بین مردم پدید آورده بودند، اما در اثر استیلای غاصبان بر عالم اسلام از بین رفته بود. در آن دوران مردم به شدت از نظر معنوی تهی شده بودند. بنابراین امام علیه السلام می‌خواستند در قالب مناجات و دعاها و راز و نیازها، این معارف را در جامعه پرورش و نشر و گسترش دهند تا مردم به یک تحول معنوی برسند و در آن صورت خود به خود زیر بار خلافت جباران نروند و هیچ ظلمی را تحمل نکنند.

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین