۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۹
عقیق:متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
دسته دیگری از آیات قرآن که به ظهور منجی موعود تفسیر یا تأویل شده اند، بیان کننده برخی اوصاف و ویژگی های زمان ظهور منجی موعود(ع) هستند. از آن جمله می توان به آیات زیر اشاره کرد:
یک ـ روز آشکار شدن نشانه های پروردگار
در روایات متعددی که به طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، آمده است که عبارت «روزی که برخی نشانه های پروردگار آشکار شود». در آیه زیر ناظر به آخرالزّمان و دوران ظهور امام مهدی(ع) است: یَومَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لایَنْفَعُ نَفْسا إیمانُها لَم تَکُنْ امَنَتْ مِنْ قَبلُ أَو کَسَبَتْ فِی إیمانِها خَیرا قُلِ انتَظِرُوا إِنّا مُنْتَظِرُونَ.[۱] روزی که پارهای از نشانه های پروردگارت [پدید] آید، کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان خود به دست نیاورده است، ایمان آوردنش سود نمی بخشد. بگو: «منتظر باشید که ما [هم ]منتظریم».
در یکی از این روایات، از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: الآیاتُ هُمُ الأَئِمَّةُ وَ الآیةُ الْمُنْتَظَرَةُ هُوَ القائِمُ(ع) فَیَوْمَئِذٍ لایَنْفَعُ نَفْسا إِیمانُها لَمْ تَکُنْ امَنَتْ مِن قَبلِ قیامِهِ بِالسَّیفِ وَ اِنْ امَنَت تَقَدَّمَهُ مِنْ ابائِهِ.[۲] مراد از نشانه ها امامان هستند و آن نشانهای که انتظار کشیده می شود، قائم ـ درود خدا بر او باد ـ است. در آن زمان ایمان کسی که پیش از قیام آن حضرت با شمشیر، ایمان نیاورده است برای او سودی نخواهد داشت، اگرچه به پدران آن حضرت که پیش از او بودند، ایمان آورده باشد.
روایات دیگری نیز در این زمینه رسیده است که به همین مقدار بسنده می کنیم.[۳]
دو ـ روز خدا
در بسیاری از روایات معصومین(ع) بر این نکته تأکید شده که یکی از مصادیق «روز خدا» در آیه شریفه قرآن که می فرماید: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَأَیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ؛ و روزهای خدا را به آنان یادآوری کن که قطعا در این [یادآوری] برای هر شکیبای سپاسگزاری عبرت هاست.»[۴] روز ظهور حضرت مهدی(ع) است.
در یکی از این روایات به نقل از امام باقر(ع) چنین می خوانیم: أَیّامُ اللّهِ عَزَّ وَ جلَّ ثَلاثَةٌ: یَوْمَ یَقُومُ القائِمُ(ع) و یَوْمَ الکَرَّةِ وَ یَوْمَ القِیامَةِ.[۵] روزهای خدای عزّ و جلّ سه تاست: روزی که قائم ـ درود خدا بر او باد ـ به پا می خیزد، روز رجعت و روز رستاخیز.
سه ـ روز وقت معلوم
در یکی از آیات شریف قرآن که داستان آفرینش آدم و سرپیچی ابلیس از سجده بر آدم را بازگو می کند، آمده است که خداوند در برابر درخواست ابلیس که تقاضا کرده بود تا روز برانگیخته شدن به او مهلت دهد، فرمود: تو تا «روز وقت معلوم» بیشتر مهلت نداری: قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّکَ مِنَ المُنْظَرِینَ إِلی یَومِ الوَقْتِ الْمَعْلُومِ.[۶] [ابلیس] گفت: «پروردگارا، پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد، مهلت ده». فرمود: «تو از مهلت یافتگانی تا روز [و] وقت معلوم.
در روایات معصومان(ع) تصریح شده که مراد از «روز وقت معلوم»، روز قیام قائم آل محمّد(ع) است. در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش که مراد از روز وقت معلوم چه روزی است، می فرماید: أَتَحْسَبُ أَنَّهُ یَوْمَ یَبْعَثُ اللّهُ فِیهِ النّاسَ؟ إِنَّ اللّهَ أَنْظَرَهُ إِلی یَوْمِ یَبْعَثُ فِیهِ قاِئِمَنا، فَإذا بَعَثَ اللّهُ قائِمَنا کانَ فِی مَسْجِدِ الکُوفَةِ وَ جاءَ إِبْلِیسُ حَتّی یَجْثُوَ بَیْنَ یَدَیهِ عَلی رُکْبَتَیْهِ فَیَقُولُ: یا وَیْلَهُ مِنْ هَذا الیَومِ فَیُأْخَذُ بِناصِیَتِه وَ یُضْرَبُ عُنُقُهُ فَذلِکَ الْیَوْمُ هُوَ الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ.[۷]
آیا می پنداری که این روز، روزی است که خداوند در آن مردم را برمی انگیزد؟ [نه، این چنین نیست] خداوند او را تا روزی که قائم ما را برمی انگیزد، مهلت داد. پس هنگامی که خداوند قائم ما را برمی انگیزد، ابلیس در حالی که بر روی زانوهایش راه می رود، در مسجد کوفه به حضور آن حضرت میرسد و می گوید: ای وای از این روز. آنگاه پیشانی او گرفته شده و گردنش زده می شود. پس این روز، همان وقت معلوم است.
این روایت به خوبی جایگاه و اهمیت ظهور موعود در فرهنگ قرآن را نشان می دهد و روشن می سازد که در این فرهنگ، ظهور به معنای پایان دوران اغواگری و رهزنی شیطان ـ این دشمن قسم خورده انسان ـ است. آری، با نابودی شیطان در این دوران، یکی از بزرگترین موانع کمال، از پیش پای انسان برداشته می شود و او به راحتی می تواند تا اوج قلّه انسانیت به پیش رود.[۸]
گفتنی است بر اساس برخی روایات، شیطان پس از ظهور و در دوران رجعت به دست پیامبر اسلام(ص) کشته خواهد شد.[۹]
چهار ـ روز بسیار دشوار کافران
براساس برخی روایات، تأویل این سخن خداوند متعال که میفرماید: «المُلْکُ یَوْمَئِذٍ الحَقُّ للرَّحمنِ وَکانَ یَوما عَلَی الکافِرِین عَسیرا؛ آن روز، فرمانروایی به حق، از آن [خدایِ] رحمان است و روزی است که بر کافران بسی دشوار است.»[۱۰] روز ظهور امام مهدی(ع) است.
از یکی از معصومان(ع) در این زمینه چنین روایت شده است: إِنَّ المُلْکَ لِلرَّحمنِ الْیَومَ وَ قَبْلَ الیَوْمِ وَ بَعْدَ الْیَوْمِ وَلکِنْ إذا قامَ القائِمُ(ع) لَمْ یُعْبَدْ إِلاّ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالطّاعَةِ.[۱۱] همانا فرمان روایی امروز و پیش از امروز و بعد از امروز از آنِ خدای رحمان است، ولی چون قائم ـ درود خدا بر او باد ـ به پا خیزد جز خدای عزّ و جلّ عبادت نخواهد شد.
براساس این روایت می توان گفت روز ظهور به این دلیل بر کافران بسی دشوار و تحمل ناپذیر است که در آن روز هیچ کس جز خدای متعال پرستش نمی شود و بساط کفر و شرک از زمین برچیده خواهد شد.
پنج ـ روز پیروزی
یکی دیگر از آیاتی که به ظهور امام مهدی(ع) تأویل شده، آیه زیر است: وَ یَقُولُونَ مَتی هذا الْفَتْحُ إنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لایَنْفَعُ الَّذینَ کَفَرُوا إیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ.[۱۲] و می پرسند: «اگر راست می گویید، این پیروزی [شما] چه وقت است؟» بگو: «روز پیروزی، ایمان کسانی که کافر شده اند، سود نمی بخشد و آنان مهلت نمی یابند».
در روایات متعددی تصریح شده که تأویل «روز پیروزی» در این آیه، روز قیام قائم(ع) است. از امام صادق(ع) در این زمینه چنین روایت شده است: یَوْمَ الفَتْحِ یَوْمَ تُفْتَحُ الدُّنیا عَلَی القائِمِ لایَنْفَعُ أَحَدا تَقَرَّبَ بِالإِیمانِ ما لَمْ یَکُنْ قَبْلَ ذلِکَ مُؤْمِنا وَ بَعْدَ هذَا الْفَتْحِ مُوقِنا....[۱۳] در روز پیروزی؛ یعنی روزی که دنیا بر روی [حضرت] قائم گشوده می شود، ایمان کسی به حال او سود خواهد بخشید که پیش از این فتح ایمان داشته و پس از آن به یقین رسیده باشد.
افزون بر اوصاف و ویژگیهای یاد شده، در آیات دیگری از قرآن که به ظهور امام مهدی(ع) تفسیر یا تأویل شده اند از روز ظهور آن حضرت با اوصافی چون «روز ناامیدی کافران»[۱۴]، «روز فرارسیدن تأویل قرآن»[۱۵]، «روز بزرگ»[۱۶]، «روز برخاستن ندا، از جایی نزدیک»[۱۷] و «روز شنیده شدن صیحه آسمانی»[۱۸] تعبیر شده است.
پی نوشت:
[۱]. سوره انعام (۶)، آیه ۱۵۸.
[۲]. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۱۸ و ج ۲، ص۳۳۶، ح ۸.
[۳]. ر.ک: همان، ج ۲، ص۳۵۷؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، صص۱۲۱ـ۱۲۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۱،ص۵۱، ح ۲۵؛ ج ۵۲، ص۱۴۹، ح ۷۶؛ معجم احادیث الإمام المهدی(ع)، ج ۵، صص۱۰۰ـ۱۱۰.
[۴]. سوره ابراهیم (۱۴)، آیه ۵.
[۵]. کتاب الخصال، ص۱۰۸، ح ۷۵؛ معانی الأخبار، صص۳۶۵ و ۳۶۶، ح ۱؛ سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، صص۱۸۹ و ۱۹۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص۵۰، ح ۲۳.
[۶]. سوره حجر (۱۵)، آیه ۳۶ـ ۳۸.
[۷]. تفسیر العیاشی، ج ۲، ص۲۴۲؛ بحارالأنوار، ج ۶۰، ص۲۵۴، ح ۱۱۹ و ص۲۲۱، ح ۶۳؛ سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، صص۱۹۶ و ۱۹۷.
[۸]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، صص۱۵۹ـ۱۶۱ و ۱۷۵.
[۹]. ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص۳۹۲؛ بحارالأنوار، ج ۱۱، ص۱۵۴، ح ۳۱.
[۱۰]. سوره فرقان (۲۵)، آیه ۲۶.
[۱۱]. سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ص۲۷۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص۴۴۶.
[۱۲]. سوره سجده (۳۲)، آیات ۲۸ و ۲۹.
[۱۳]. سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ص۳۰۷؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۶، صص۲۱۱ و ۲۱۲.
[۱۴]. ر.ک: سوره مائده (۵)، آیه ۳؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص۳۷۱.
[۱۵]. ر.ک: سوره اعراف (۷)، آیه ۵۳؛ سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ص۱۲۹.
[۱۶]. ر.ک: سوره مریم (۱۹)، آیه ۳۷؛ همان، صص۲۳۲ و ۲۳۳.
[۱۷]. ر.ک: سوره ق (۵۰)، آیه ۴۱؛ همان، ص۳۵۹.
[۱۸]. ر.ک: سوره ق (۵۰)، آیه ۴۲؛ همان.
منبع:مهر