۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۰۶
عقیق:حجتالاسلام والمسلمین محسن کافی از خطبای تهران در یکی از سخنرانیهایش اشاره به ماجرای تذکر میرزای شیرازی در ایوان نجف خطاب به استادش، شیخ انصاری میکند که مادر شیخ از او راضی نیست. این ماجرا را بخوانید:
یکی از شاگردان بزرگ شیخ انصاری، میرزای شیرازی بزرگ است. ۱۵ سال با این شیخ درس خوانده است.خیلی به شیخ نزدیک بود. شیخ انصاری در حرم امام علی (ع) نماز میخواند. میرزای شیرازی یکی از کسانی بود که پشت سر شیخ نماز میخواند. یک شب شیخ رو به قبله ایستاد. اذان و اقامه گفت. همین که خواست بگوید: الله اکبر، میرزای شیرازی از پشت سر به استادش گفت: شیخ یک سؤال دارم.
سخنان حجتالاسلام محسن کافی درباره جایگاه رضایت مادر در برابر رضایت خدا را بشنوید:
شیخ گفت: بعد از نماز! میرزا گفت: نه همین الان. بعد، گفت: کسی که مادرش از او راضی نیست، میشود به او اقتدا کرد؟ شیخ فورا متوجه شد و گفت: اول نمازت را بخوان، بعد از نماز به شما میگویم. فهمید که مادرش رفته پیش شاگردش؛ چون میدانست خیلی به میرزا نزدیک است.
نمازش را خواند. مردم بلند شدند و رفتند. شیخ دست میرزا را گرفت و آمد مقابل ضریح مطهر امیرالمؤمنین (ع) ایستاد و به قبر مطهر امام علی (ع) اشاره کرد و گفت: میرزا! من تو را قبول دارم. تو در مقابل علی (ع) شهادت بده که روز قیامت جواب پول خرج کردن من را میدهی. هر چقدر تو گفتی من آن پول را جلوی مادرم میگذارم. تو فقط یک شهادت در مقابل علی (ع) بگو که قیامتت با من! میرزای شیرازی میگوید: بدنم شروع به لرزیدن کرد.
رضایت مادر مهم است. اگر رضایت مادر من با پول حرام تأمین شد، آیا من میتوانم آن پول را خرج کنم؟ با این توجیه که مادر من است؟ چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. چه کسی این مزخرفات را گفته است؟ پای این حرف (چراغی که به خانه رواست...) به کدام روایت و آیه میرسد؟
با آن همه بزرگی شیخ انصاری، شیطان میآید در پوست شاگردش میرزای شیرازی میگوید: برو تحریکش کن. عواطف فرزندی و مادری را تحریک کن، سر کیسه را شل کند و یک مقدار پول بریزد.