عقیق:بر اساس مستندات تاريخي، روشها و منابع كسب درآمد پيامبر در مدينه عبارت بودند از:
1. كشاورزي
2. غنايم جنگي
3. هداياي مردمي
در اين كه حضرت محمد(ص) شغلى داشته اند و با آن زندگى خود را تأمين مى كردند، ترديد نيست. پيامبر خدا همواره همگان را به داشتن شغل و كسب حلال تشويق مى نمود و اين مسئله را با عبارات گوناگون اينگونه مورد تاكيد قرار مي داد: «كُلُوا مِن كَدِّ اَيديكُم: از دست رنج خود بخوريد»[1]
يا در روايتي ديگر: «اَزْكَى الأعمالِ كَسبُ الْمَرءِ بِيَدِهِ: پاكيزه ترين كارها، كاري است كه شخص با دستِ خود انجام ميدهد.[2]
ايشان كار كردن را سنت پيامبران[3] و اوصياى ميدانست.[4]
1. كشاورزي (شغل اوليه پيامبر خدا پس از هجرت به مدينه)
در روايت آمده است كه پيامبر اسلام شخصاً كار مى كرد. ايشان پس از هجرت به مدينه به كار كشاورزى و باغبانى مشغول شدند. در توضيح بيشتر و بيان چگونگي آن بايد گفت:
پس از آن كه حضرت از مكه به مدينه هجرت كردند، مردم مدينه زمين هايى را اختيار رسول خدا (ص) قرار دادند و حضرت در آن زمين ها كشاورزى و باغبانى مى كردند. در اين باره رواياتى در دست است كه كيفيت و چگونگي كار آن حضرت در مزارع و باغها را تشريح مي نمايد. به عنوان مثال حديث دوم، چهارم و پنجم از باب 9 جلد 12 وسايل الشيعه، صفحه 22 و كتاب التجارة، ابواب مقدمات و نيز حديث 1 و 2، باب 10. در همين باب 10، در حديث سوم آمده است: «ما فى الاعمال شىءٌ اَحبُّ الى اللّه من الزراعة و ما بَعَثَ اللّهُ نبيّاً الاّ زرّاعاً الاّ ادريس فانّه كان خيّاطاً» چيزى براى خدا محبوبتر از كشاورزى نيست و خداوند جز ادريس كه خياط بود، همه پيامبران را كشاورز مبعوث ساخته است.[5] اين حديث تصريح به اين نكته دارد كه همه پيامبران كشاورزى كرده و از حاصل دسترنج خويش امرار معاش ميكردند. تذكر اين نكته ضروري است: پيامبر با اين كه كار مى كردند و درآمد به دست مى آوردند، خودشان از اين درآمدها بسيار كم استفاده كرده و غالب آن را در راه خدا مصرف مى نمود.
2. غنايم جنگي
پس از آن كه مسلمانان در دفاع از اسلام، با دشمنان درگير شدند، ثروتهاى زيادى به دست مسلمانان افتاد. اين ثروتها دو قسم بودند:
الف: برخى از آنها بدون اين كه جنگى صورت بگيرد، در اختيار مسلمانان قرار مى گرفت. اينگونه ثروتها (بدون درگيرى) حقّ خاصّ پيامبر بود و در اختيار آن حضرت قرار مىگرفت، مانند: فدك، سرزمينهاى بنى نضير و دو قلعه از قلعه هاى خيبر به نام وطيح و سلالم. لازم به ذكر است: پيامبر خدا و كارگزاران آن حضرت در اين باغها و زمينها به كشاورزى مى پرداختند و با درآمد آنها، زندگى خود و خاندانشان را اداره مى كردند و با بقيه درآمد، براى مسلمانان تداركات جنگى تهيه مى كردند.
ب: خمس غنايم جنگي. خُمس غنايم و همچنين سرزمينهايى كه با لشكركشى فتح مى شد، متعلق به شخص پيامبر بود.
3. هداياي مردمي
علاوه بر زمينها و قلعه هاي فوق، يكى از عالمان يهودى به نام مُخَيريق هفت باغ خود را به پيامبر بخشيد.[6] اين واقعه مربوط به همان سالهاي ابتدايي ورود پيامبر به مدينه ميشد. منابع تاريخ نگاري زمان اين ماجرا را در آستانه «جنگ احد» دانسته و در ادامه نوشتهاند: مخيريق يهودي به جنگ احد رفت و در دفاع از اسلام و پيامبر به شهادت رسيد. اين هفت باغ كه به عنوان «عوالى» معروف بودند در اختيار پيامبر قرار گرفت و آن حضرت در اين باغها هم كار مى كردند.[7]
پي نوشت:--------------------------
[1] . مجلسي، بحار الانوار، (بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق) ج 63، ص 314.
[2] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، (دار الحديث، چ اول، 1416ق) ج 3، ص 2699.
[3] . حر عاملي، وسائل الشيعه، (تحقيق و تعليق: محمد رازي و حسن شعراني، بيروت، دار احياء التراث العربي، ) ج 12، ص 22، باب 9، ح 1.
[4] . حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 22، باب 9، ح 6
[5] . حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 25.
[6] . نام اين باغها عبارت بود از: الميثب، الصائفة، الدّلال، حسنى، برقة، الأعواف و مشربة أم إبراهيم (ابن حجر عسقلانى، الإصابة فى تمييز الصحابة، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، 1415ق) ج6، ص46.
[7] . ابن هشام، السيرة النبوية، (تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا) ج1، ص518.
منبع:انوار طاها