به گزارش عقیق، نخستین شب از 8 شب مراسم سخنرانی استاد جاودان و مناحات خوانی حاج میثم مطیعی در هیئت شهدای گمنام واقع در حسینیه قهرودیهای خیابان فرهنگ (خیابان وحدت اسلامی) برگزار شد.

در ابتدای مراسم آیاتی از کلام الله مجید قرائت شد و سپس استاد جاودان به سخنرانی پرداخت و در آخر مناجات خوانی توسط میثم مطیعی برگزار شد.

استاد جاودان بحث اولین شب را اینگونه شروع کردند :

آدم مبارک

آدم در یک صورتی می شود آدم مبارک مثلا حضرت خضر هر کجا راه می رفتند سبز می شد از این رو به وی خضر می گفتند . این درجه ای از مبارک بودن فرد است . آدم مبارک اگر از جایی عبور کند بلاها رفع می شود ،سرنوشت برگشته و خوب می شود.

اوصیا پیامبران

استاد جاودان با اشاره به سوره یس ، داستان حضرت عیسی و حواریون او را مطرح کردند:

حواریون حضرت عیسی دوازده نفر بودند . که اوصیا حضرت به حساب می آمدند . وصی تمام پیامبران سلسله ای طولی بود همانند پیامبر اسلام (ص) اما تنها پیامبری که تمام اوصیای خود را یک جا داشتند حضرت عیسی بود . بعد از حضرت عیسی این دوازده نفر وظیفه تبلغ در عالم را داشتند و تمام قدرت های عیسی را هم داشتند. حضرت عیسی اگر شفا می دادند حواریون هم این قدرت را داشتند. همین الآن هم شاگردان امام زمان (عج) قدرت های وی را دارند.

با توجه به آیات قرآن دو نفر از حواریون به قریه (شهر انتاکیه) رفتند ولی مردم آنجا آنها را قبول نکردند تا بزرگ حواریون فردی به نام شمعون به کمک آنها رفت . مردم می گفتند شماها مثل ما هستید چرا خداوند برای هدایت ما فرشته نفرستاده ، استاد در این باره گفتند : چه اشکالی دارد فرستادگان الهی همانند ما باشند یادمان نرود اگر امام ما مثل ما نباشد نمی تواند امام باشد (بشر مثلکم) اگر خدا فرشته هم می فرستاد او را به شکل انسان در می آورد.

هر پیامبری امام امت خودش هم هست . در پیامبران گذشته حضرت ابراهیم فردی  است که امام بر همه مردمان عالم هست . تمام راه و رسم حضرت ابراهیم هنوز هم وجود دارد . اسوه یعنی امام.

تمام حواریون هم مثل ما بودند اما یک علاوه ای داشتند آنها آمدند که ما هم آن علاوه ها را یاد بگیریم .آنها گرسنه می شوند اما مغلوب گرسنگی نمی شدند آنها می خواستند درسی به ما بدهند که ما هم مغلوب گرسنگی نشویم .

آنها گفتند ما صد دلیل به شما نشان دادیم و اینها دلیلی است که خدا به ما داده است . که نشان دهیم از طرف خدا هستیم.

حواریون حرف مهمی می زدند حرفی که درس مهم تمام پیامبران است : آنها گفتند ما وظیفه داریم که پیام را به شما برسانیم اگر پذیرفتید قدم بعد را با هم بر میداریم ما وظیفه داریم فقط پیام را به شما برسانیم.

رساندن پیام وظیفه اصلی و تعدیل ناپذیر پیغمبری است.

حساب پنج تن از بقیه جداست

مثالی دیگر؛ چرا در خانه امه سلمه آیه تطهیر نازل شد .چون یک فردی بیگانه از پنج تن باشد تا بتواند حرف را به بقیه برساند که وقتی مردم نگویند خودشان می گویند این آیه مال ماست . پیامبر مشاهده کرد از آسمان رحمت نازل می شود فرمود بگویید پنج تن بیایند (در خانه حضرت زهرا کسی غیر از پنج تن نبود) در مباهله هم باز همین پنج تن بودند . یادمان نرود حساب این پنج تن با بقیه جدا است اگر وقتی از اینها رد شویم از تشیع رد شده ایم.

پیغمبر هر وقت از خانه بیرون می آمد (در خانه پیامبر و خانه حضرت علی به مسجد باز می شد ،در های دیگری هم بود اما پیامبر دستور داد همه را ببندند) اول به در خانه حضرت علی (ع) می رفت و آیه تطهیر را  برای اهل آن خانه می خواند . نقل شده پیامبر این کار را 11 ماه یا 17 ماه هر روز قبل از خواندن نماز که از خانه بیرون می آمد ، انجام می داد .

میثم مطیعی  مناجات خوانی را با خواندن شعری از حضرت خدیجه شروع کردند:

بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو

برای بی کسی فاطمه بمان بانو

به جان دختر مظلومت مرو از دست

مساز اشک یتیمانه را روان بانو

برای غربت من جان به لب شدی

بدان که غربت زهراست بعد از بانو

به باغ یاس تو سیلی زدند باور کن

بمان که یاس نمیرد جوان جوان بانو