۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۱۸
بر اساس این گزارش، این اثر حاوی روایتهایی به زبانی روشن و ساده است و هرکدام طعم و لحن اقلیم یا فکری را دارند که نویسنده در آن رشد یافته است. دغدغههای متفاوت هر کدام از نویسندگان، روایتشان را منحصر به فرد کرده و یکنواختی را از کتاب گرفته است.
«بیستوسه روایت از روضههایی که زندگی میکنیم.» این توضیح که پایین جلد کآشوب نشسته است، در عین سادگی و کوتاهی همه ماجرای کتاب است. کآشوب واقعاً چیزی بیش از این نیست. روایتهایی که سرکار خانم نفیسه مرشدزاده با بیستودو جوان دیگر بهشکلی واقعنما نوشتهاند؛ روایتهایی از مجالس روضه یا رویدادهایی مربوط به آن که همگی را خودشان لمس کردهاند.
اما این توضیح ساده، در کتاب به همین سادگی برگزار نمیشود. کآشوب حجم عجیبی از اتفاقات بسیار خوب را در خودش رقم زده است. افراد گوناگون با نگاهها و حس و حالهای مختلف یک واقعه را تعریف کردهاند اما وقتی وارد روایتها میشوی، حس میکنی هر روایت به دنیایی غیر از روایت دیگر تعلق دارد. این پراکندگی را جز در یک چیز، یعنی پایبندی به روایت واقعی، در بقیهی موارد میتوان دید؛ از سبک روایت و اینکه مثلاً راوی چندمشخص است تا مضمون روایتها و اینکه هر نفر به کدام بخش از این رویدادِ واحد اما پر جزئیات پرداخته. اصلاً وقتی کآشوب را میخوانی ناگهان یکه میخوری که وه! در این حادثه تکراریِ دمدستی که همه هم دیدهایم، چقدر اتفاق ندیده و زاویهی نرفته هست.
شخصیتهای روایتها بسیار متنوعاند: از منبری و روضهخوان و هیأتدار و گریهکن و خادم و خادمهی هیأت گرفته تا عاشوراپژوه و حتی عاشورا پرهیز و حتیتر بچه ششساله مردِ روضهخوان.
کتاب کآشوب در ۲۰۸ صفحه با استقبال خوب علاقهمندان اکنون به چاپ نهم رسیده است؛ در حالی که اولین کتاب نشر اطراف شمرده میشود.