۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۲۲
در گرامیداشت هفته وحدت و میلاد با سعادت پیامبر رحمت
«شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه...»(1)
خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد، حقایق و احکامی است که
نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و
موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه
و اختلاف در دین مکنید.
***
یکی از دغدغههای جدی مصلحان اجتماعی و عالمان روشن اندیش دینی از گذشته تا به امروز، مجاهدت برای «تقریب مذاهب» و تحکیم پایه های وحدت در جهان اسلام و بین امت اسلامی بوده است. امروز نیز «وحدت کلمه» برای مقابله با توطئههای رنگارنگ دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب – صهیونیسم، وهابیت، تکفیریها(طالبان، القاعده، داعش و ... ) یک ضرورت حیاتی است.
از همین روست که دغدغهمندان شعر آیینی همواره بر این نکته تاکید کردهاند که حنجره شعر آیینی باید منادی «وحدت» باشد، نه بلندگوی اختلاف و تفرقه و حنجرهای برای دمیدن در تنور عصبیتهای دینی و مذهبی. امروز یکی از راهکارهای تقریب مذاهب اسلامی و توحیدی، احترام به پیشوایان سایر ادیان الهی و عدم توهین به مقدسات آنان است. چنان که مقام معظم رهبری می فرمایند:
«حالا [اگر] ما جورى عمل بکنیم که این مقصود دشمن برآورده بشود، این «بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً» است. در جلسات نباید کینهورزىهاى مذهبى را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضى حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسى را که موافق مذهب شما نیست و عقیده حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویى کردن و دشنام دادن؟ این که به کلّى او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند. راه این کار این نیست.»(2)
با توجه به نقش حیاتی «وحدت» در انسجام بخشی به امت اسلامی و تعامل
سازنده با ادیان توحیدی، شایسته است در شعر آیینی از طرح و بزرگ نمایی
مسائلی که به اختلافات شیعه و سنی دامن میزند، و یا باعث تحریک عصبیتهای
مذهبی و بدبینی پیروان سایر ادیان به اسلام میشود، شدیداً بپرهیزیم. چنان
که رهبر فرزانه انقلاب نیز در این مورد صریحاً فرمودهاند: «آن کسى که نداى
تفرقه بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملى
را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه
نداند. گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. آن مرد شیعى هم که
میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن
است، ولو نداند که چه میکند.»(3)
با وجود همه این تاکیدات، متاسفانه همچنان شاهد طرح مسائلی توس افراد قلیل هستیم که اصل «تقریب مذاهب» را به مخاطره میاندازد.
*اسلام، حاصل جمع همه ادیان توحیدی
بر اساس نص صریح آیات قرآنی، اسلام کامل ترین دین و پیامبر اکرم(ص) خاتم النبیین است. چنان که خداوند در آیه 40 سوره احزاب می فرماید: «مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَد مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَـکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ... محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست. ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است...» و همچنین در آیه 253 سوره بقره آمده است: «تِلکَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلى بَعض: برخى از پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم...»
قرآن کریم هر چند اسلام را برترین دین و رسول مکرم اسلام(ص) را خاتم پیامبران میداند، اما بر این نکته نیز تاکید دارد که همه ادیان الهی حلقههای مکمل پیوند انسان و خداوند میباشند. در واقع سلسله پیامبران الهی از آدم تا خاتم(ص) مکمل و موید هم بوده اند و هر پیامبری در تکمیل رسالت پیامبر پیش از خود گام برداشته است. بنابراین میتوان گفت که همه پیامبران هدفی واحد را دنبال می کردهاند و سرمنزل مقصود همه ادیان ابراهیمی نجات انسان ها از جهل کفر و بت پرستی و دعوت به یکتاپرستی، راستی و رستگاری بوده است.
* تکامل دین، نه اختلاف ادیان
«وَالَّذِی
أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا
بَیْنَ یَدَیْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ»(4)
«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی فرستادیم آن حق است که کتب
آسمانی (تورات و انجیل) را که پیش از اوست تصدیق میکند (و آنها حقانیت آن
را تصدیق میکنند. تو از تکذیب کافران میندیش که) همانا خدا به اعمال
بندگان خود کاملا بصیر و آگاه است.»
بر اساس نص صریح آیات قرآنی، کتب آسمانى مؤیّد و کامل کننده یکدیگرند، چنان که در آیه 31 سوره فاطر نیز بر « مُصَدِّقًا» تاکید شده است.
استاد شهید، آیت الله مرتضی مطهری نیز در خصوص وحدت ادیان می گوید: «در سراسر قرآن اصرار عجیبی است که دین، از اول تا آخر جهان، یکی بیش نیست و همه پیامبران، بشر را به یک دین دعوت کرده اند. در سوره مبارکه شوری، آیه 13 چنین آمده است: «شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی: خداوند برای شما دینی قرار داد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم». قرآن در همه جا نام این دین را که پیامبران از آدم تا خاتم مردم را بدان دعوت می کرده اند «اسلام» می نهد. مقصود این نیست که در همه زمان ها به این نام خوانده می شده است، مقصود این است که دین دارای حقیقت و ماهیتی است که بهترین معرف آن، لفظ «اسلام» است. در سوره آل عمران آیه 67 در باره ابراهیم می گوید: «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، حق جو و مسلم بود.» و در سوره بقره آیه 132 در باره یعقوب و فرزندانش می گوید: «و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون: ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود چنین وصیت کردند: خداوند برای شما دین انتخاب کرده است، پس با اسلام بمیرید.»(5)
استاد مطهری در مورد این که گوهر و جوهر و حقیقت همه ادیان الهی یکی است نیز میگوید:«اصول مکتب انبیا که دین نامیده می شود یکی بوده است، تفاوت شرایع آسمانی یکی در سلسله مسایل فرعی و شاخه ای بوده که بر حسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگی های مردمی که دعوت شده اند متفاوت می شده و همه شکلهای متفاوت و اندام های مختلف یک حقیقت بوده و به سوی یک هدف و مقصود بوده است و دیگر در سطح تعلیمات بوده که پیامبران بعدی به موازات تکامل بشر، در سطح بالاتری تعلیمات خویش را که همه در یک زمینه بوده القا کردهاند... و به تعبیر دیگر بشر در تعلیمات انبیا مانند یک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده اند. این تکامل دین است نه اختلاف ادیان.»(6)
* واحد بودن مقصد همه پیامبران الهی
در قرآن کریم نیز بر این دقیقه تاکید شده است که هیچ اختلافی بین پیامبران توحیدی نیست و رسالت اصلی همه آنان دعوت به توحید و یکتاپرستی است، چنان که در آیه 25 سوره انبیاء می خوانیم: «و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون؛ ما پیش از تو هیچ پیغمبری نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که الهی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید».
پیامبر اکرم(ص) کامل کننده مجاهدتهایی است که پیامبران پیشین برای بناکردن جامعه توحیدی متحمل شدهاند. بعد از عیسی مسیح(ع)، حضرت محمد(ص) به عنوان خاتم پیامبران الهی برای به کمال رساندن رسالتی که حضرت ابراهیم(ع) آغازگر آن بود مبعوث میشود. از منظر قرآن و بر اساس آموزه های دینی، همه پیامبران «آل محمد» محسوب می شوند و وقتی میگوییم «خداوندا بر محمد و آل محمد سلام و درود بفرست»، در واقع سلام و درود ما شامل همه پیامبران الهی می شود. چرا که همه پیامبران از آدم تا خاتم هدفی مشترک و واحد دارند و آن چیزی جز دعوت به صراط مستقیم «توحید و یکتاپرستی» نیست:«بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد».(7)
جان و جهان این آیه به ما میگوید که ادیان الهی مکمل
یکدیگر و مورد تایید اسلامند. چرا که فراخوان همه ادیان ابراهیمی - یهود،
مسیح، اسلام، و همچنین مذاهب و فرق ناشی از آنها - چیزی جز نفی شرک و بت
پرستی و دعوت به توحید و یکتاپرستی نیست.
از همین روست که پیامبر
اکرم(ص) در رستاخیز گواه بر همه پیامبران خواهد بود:«فَکَیْفَ إِذَا
جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ
شَهِیدًا: پس چگونه است (حال شان) آن گاه که از امّتى گواهى آوریم، و تو را
بر آنان گواه آوریم؟»(8)
* «وحدت»، ضرورت هنوز و همیشه جهان اسلام
جان کلام آن که «وحدت» ضرورت هنوز و همیشه جهان اسلام است. با توجه به این مهم، همچنان که اشاره شد حنجره شعر آیینی باید منادی «وحدت» باشد، نه بلندگوی اختلاف و تفرقه و حنجرهای برای دمیدن در تنور عصبیتهای دینی و مذهبی. از این منظر شایسته است که شاعر آیینی نه تنها به مقدسات اهل تسنن، بلکه به مقدسات سایر ادیان الهی نیز احترام بگذارد.
آموزههای وحیانی و قرآنی ما را از دشنام دادن به مقدسات سایر ادیان الهی نهی میکند. چرا که از نظر اسلام، بی احترامی به مقدسات سایر ادیان و فرق اسلامی، شیوه مناسبی برای ارشاد و هدایت دیگران نیست، و آنان را نسبت به دین اسلام و تشیع بدبین و وادار به مقابله به مثل میکند. توجه به این اصل از چنان اهمیتی برخوردار است که خداوند در قرآن مسلمانان را حتی از دشنام دادن نسبت به بتهای مشرکان نهی فرموده است:
«وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ: به معبود کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها(نیز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.»(9)
علی رغم همه این تاکیدات، متاسفانه معدودی
از شاعران به خاطر غفلت از این مهم - به خاطر نگاه گزینشی و تبعیضآمیز به
بزرگان دینی - گاهی در شعر آیینی سلسله انبیاء الهی را از دایره اسلام خارج
و اسلام را تنها در چهارده معصوم(علیهم السلام) خلاصه میکنند. علیرغم چنین
تصوری، همه انبیاء الهی جز خانواده اسلامند و تعظیم و تکریم آنان واجب.
همچنان که در صلوات میگوییم: « الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ
مُحَمَّدٍ»، و منظور از «آل محمد» سلسله انبیاء الهی است.
شایسته نیست
به خاطر تعصبی که به معصومین داریم، در شعر آیینی بزرگان دینی دیگر ادیان
توحیدی را به اعتبار این که نسبت مستقیمی با اسلام و تشیع ندارند، با نگاهی
تبعیضآمیز و به چشم غیرخودی و غریبه بنگریم و با عبارات و تعابیری غیرفاخر
- و در مواردی توهین آمیز - تحقیر کنیم. در حالی که اسلام هرگز به ما چنین
اجازهای نداده است که به دیده تحقیر به بزرگان سایر ادیان الهی نگاه کنیم.
اکثر علما به احترام گذاشتن به مقدسات سایر ادیان تأکید دارند. مقام معظم
رهبری نیز بارها در بیانات خویش صریحاً فرمودهاند: «توهین به مقدسات سایر
مذاهب حرام شرعی است».
وقتی ما در صلوات بر رسول خدا از عبارت «آل
محمد» استفاده میکنیم در واقع این عبارت به تمام اولیاء الهی اشاره دارد
که پیامبر اکرم(ص) خاتم راه توحیدی آنهاست، و حضرت عیسی و موسی (ع) و همه
انبیاء الهی و همچنین حضرت مریم (س) نیز در ذیل سلسله نورانی «آل محمد»
قرار میگیرند که احترام و تکریم آنان واجب است.
آری، در دین مبین
اسلام همه ادیان الهی هم خانواده و هم ریشهاند، و رسالت شاعران آیینی نیز
حرکت هوشمندانه در این مسیر برای برای رونمایی از حقیقت محمدی و خنثی کردن
توطئه «اسلام ستیزی» است.
با آرزوی بالندگی و زایندگی هر چه بیش تر برای شجره طیبه شعر آیینی، و پالایش و پیرایش جان و جهان آن از کژتابیهای مضمونی و اعتقادی، و همچنین تحقق عینی آرمان «تقریب مذاهب اسلامی» این نوشتار را با دو غزل قابل تامل با موضوع «وحدت اسلامی» به پایان میبرم:
1
مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکی ست
قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکی ست
ما را به گرد کعبه طوافی ست مشترک
یعنی قرار و مقصد این کاروان یکی ست
فرموده است:«واعتصموا…، لا تفرّقوا»
راه نجات خواهی اگر ریسمان یکی ست
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکی ست
مکر یهود عامل جنگ و جدایی است
پس دشمن مقابل مان بی گمان یکی ست
سنی و شیعه فرق ندارد برایشان
وقت بریدن سرمان تیغ شان یکی است
سادات، پیش اهل تسنن گرامیاند
اکرام و احترام به این خاندان یکی ست
دشمن! دسیسه تو به جایی نمی رسد
تا آن زمان که رهبر بیدارمان یکی ست (10)
2
پایان یکیست، پنجرهٔ آسمان یکیست
خورشید بین این همه رنگینکمان یکیست
ما دست دادهایم به هم، چشممان به اوج...
ما را به سمت دست خدا نردبان یکیست
هم مَسلکیم، قامتمان پیش حق دو تاست
تا روز حشر، قبلهٔ ایمانمان یکیست
هنگام همکلامی معشوق، بین ما
در سجده و رکوع و تشهد، زبان یکیست
پیرانمان نصیحتمان کردهاند و ما
آموختیم عاقبت داستان یکیست:
تکبیرگو به کشتن تکفیر میرویم
سنگر یکیست، دشمن این دودمان یکیست
قرآن سپرده است به ما: «لا تَفَرَّقُوا»
منشور عشقبازی ما در جهان یکیست
دریا برای ماست، نترسیم از مسیر
پایان رودهای مداوم روان یکیست (11)
پانوشتها:
_________________________________________
1 - سوره شوری، آیه 13.
2 - از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مدّاحان آلاللَّه،31 فروردین 1393.
3 - از بیانات مقام معظم رهبرى در جمع مردم استان کردستان،22 اردیبهشت 1388.
4 - آیه 31، سوره فاطر.
5 - مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1374 ، ج 3، ص 157.
6 - استاد شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار ، ص 181.
7 - سوره آلعمران آیه 64.
8 - سوره نساء، آیه 41.
9 - سوره انعام -108.
10 - سید محمد صادق آتشی.
11 – حسن اسحاقی
منبع:"تسنیم