کد خبر : ۱۰۲۲۲۰
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۲

حفظ عزت مسلمانان سیاست اصلی پیامبر(ص) در پیمان‌های بین‌المللی

کسب عزت ملی و بین‌المللی برای مسلمانان در کنار برافراشتن پرچم توحید از سیاست‌های اصلی پیامبر در انعقاد پیمان‌نامه‌ها بود.
عقیق:عزت در اصل به معنای صلابت و شکست‌ناپذیری است و به کسی که قاهر است و مقهور نمی‌شود، عزیز می‌گویند. دین مبین اسلام  همواره بر کسب عزت و حفظ آن در بُعد فردی و حکومتی تأکید داشته است. به عنوان نمونه امام صادق(ع)‌ در یک روایت فرمود: «خداوند اختیار همه کارها را به مؤمن داده اما این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد. مگر نشنیده‌اى که خداى تعالى مى‌فرماید: «عزت از آن خدا و رسولش و مؤمنین است»؟ پس، مؤمن عزیز است و ذلیل نیست؛ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ- وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ فَالْمُؤْمِنُ یَکُونُ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونُ ذَلِیلًا» (تهذیب الاحکامج6، ص179، ح367).

خداوند در آیات قرآن نیز بر این مسأله تأکید دارد آنجا که در عتاب به منافقان می‌فرماید: «بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»، «الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» منافقان را بشارت ده که عذابی دردآور برایشان آماده شده است. همان‌ها که کافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‏‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان مى‏‌جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟ (نساء، 139)

بر اساس این آیات می‌توان نتیجه گرفت: 1- عزّت را در وابستگى به کفّار دیدن، خصلتى منافقانه است 2- دوستی با کفار تا جایی که ختم به ولایت‌پذیری کفار شود،‌ ممنوع است. 

از این رو رسول گرامی اسلام(ص) به عنوان پایه‌گذار برترین دین الهی سیاست اصلی خویش در حکومت اسلامی را بر حفظ عزت اسلام و مسلمانان قرار می‌داد تا جایی که کسب عزت ملی و بین‌المللی برای مسلمانان در کنار برافراشتن پرچم توحید را از سیاست‌های اصلی پیامبر در انعقاد پیمان‌نامه‌ها با سایر ملل بر شمرده‌اند. 

اهمیت حفظ عزت مسلمین تا حدی است که خداوند در آیاتی از قرآن به پیامبر(ص) امر می‌کند اگر عهد اهل کتاب عهد خود را شکستند آنان را مجازات کن و یا حتی اگر بیم نقض عهد آنان را داری، عهد آنان را نقض کن. «الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا یَتَّقُونَ»، «فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»، «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ». کسانی از آنان که با آنان عهد بستی (مانند یهود بنی قریظه) آن‌گاه عهد خود را در هر مرتبه می‌شکنند و راه تقوا نپیمایند. پس چون بر آنان دست یابی چندان به تهدید و مجازات آنان پرداز که پیروانشان را پراکنده سازی، باشد که متذکر شوند. و چنانچه از خیانتکاری گروهی (از معاهدین خود) سخت می‌ترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن، که خدا خیانتکاران را دوست نمی‌دارد. (56 ـ 58 انفال)


علامه طباطبایی ذیل این آیات به نکات قابل توجهی اشاره می‌کند. وی در تفسیر المیزان می‌نویسد:

«این دو آیه (57 و 58 انفال) دو دستور الهى است در قتال با کسانى که:  عهد ندارند،  عهد را مى‌‏شکنند و  یا ترس این هست که عهد بشکنند. 
 الف) پس اگر دارندگان عهد از کفار بر عهد خود پایدار نباشند و آن را در هر بار بشکنند، بر «ولىّ امر» است که با ایشان مقاتله و بر آنان سخت‏گیرى کند.
ب) اگر ترس این باشد که بشکنند و اطمینانى به عهد آنان نداشته باشد، باید او نیز لغویت عهد را اعلام کند.
ج) اما اگر عهد بستند و آن را نشکسته و ترس این هم که خیانت کنند در بین نباشد البته واجب است عهدشان را محفوظ داشته و احترام کنند.»

پی نوشت:
تفسیر المیزان علامه طباطبایی
تفسیر حجت‌الاسلام قرائتی

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین