24 دی 1400 11 جمادی الثانی 1443 - 10 : 19
کد خبر : ۹۹۶۳۹
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۴
تبارشناسی ولی عصر(عج)/
برخی از مصادر غیر اصیل اهل سنت این روایت را از پیامبر نقل می کند که امام زمان را منسوب به عباس عموی پیامبر می کند. این جعل احادیث توسط بنی عباس رخ داده است که مسیر امامت را منحرف کند.
عقیق:متن زیر جلسه نوزدهم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
یکی از موضوعات مهمی که پیرامون امام عصر مطرح است بحث تبارشناسی است. بخشی به مادر آن بزرگوار اختصاص دارد و بخشی به آباء آن حضرت می رسد.
بحث تبار شناسی پدری از دو جهت دارای اهمیت است. هر انسانی برای بلوغ و رشد شخصیتش مثلثی دارد. محیط، تربیت و وراثت یا تبار یه ضلع این مثلث است.
وراثت خیلی اهمیت دارد به این خاطر که علم هم ثایت کرده است که ژن می تواند خصوصیت های افراد مرتبط را به نسل انتقال دهند.
متاسفانه خانواده ها وقتی ازدواج می کنند پس از ازدواج به دنبال برنامه تربیتی می گردند که کودک خود را چگونه تربیت کنند در حالی که نظر دقیق این است که اگر کسی بخواهد کودش را تربیت کند زمان تربیت از قبل از انتحاب همسر است چون بسیاری از ویژگی ها از طریق وراثت انتقال پیدا می کند.
پیامبر اکرم فرمود «تزوجوا فی الحجر الصالح فإن العرق دساس» یعنی در دامن و خانواده شایسته ازدواج کنید زیرا ژن ها تاثیر می گذارند. لذا یکی از ارکان نظام تربیتی تبارشناسی است.
پیامبر فرمود «اُنظُر فی اَیِّ شَی ءٍ تَضَعُ وَلَدَک فَـإِنَّ العِرقَ دَسّاس» یعنی بنگر فرزند خود را کجا قرار می دهی که عرق یا ژن ها اثر گذار است. در نقل دیگری فرمودند «تخیّروا لنطفکم فانّ الأبناء تشبه الأخوال» یعنی (مواظب باشید) به نطفه هایتان رحِمِ مناسب پیدا کنید چون بچه شبیه دائی هایشان می‌شود.
تبارشناسی از این جهت که سازنده شخصیت است اهمیت دارد.
پیامبر در حدیث دیگری می فرماید «ایاکم و خضراء الدمن، قیل یا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء فی منبت ‏سوء» یعنی ای مردم! از «خضراء الدمن‏» بپرهیزید، عرض شد مقصود چیست؟ فرمود: زن زیبا که در خاندان بد و پلید متولد شود.»
به واسطه اینکه خانواده در شخصیت انسان بسیار مهم است پس بحث تبارشناسی اهمیت پیدا می کند.
از جهت پدر تبار امام زمان به سلاله پاک پیامبر عظیم الشان اسلام و عترت او بر می گردد. در این زمینه به چند حدیث اشاره خواهیم کرد.
در برخی از روایات آمده است که پیامبر، امام زمان را از عترت خودش بیان می کند. پیامبر فرمود «المهدی منا أهل البیت یصلحه الله فی لیلة» یعنی مهدی از ما اهل بیت است که خداوند امورش را در یک شب اصلاح می کند. مصداق اهل بیت هم همان آیه تطهیر است.
پیامبر در جای دیگر فرمود «الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً» یعنی مهدی پسر من است نامش نام من کنیه اش کنیه من و شبیه ترین مردم به من از حیث خلقیات و خُلقیات است.
روایات دیگری داریم که امام زمان را فرزند امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) می دانند.
پیامبر فرمود «انه لیس من یوم ولا لیلة الا ولی فیها تحفة من الله، الا وان ربی اتحفنی فی یومی هذا بتحفة لم یتحفنی بمثلها فیما مضی ان جبرئیل اتانی فاقرأنی من ربی السلام وقال: یا محمد ان الله عز وجل اختار من بنی هاشم سبعة لم یخلق مثلهم فیمن مضی، ولا یخلق مثلهم فیمن بقی، انت یا رسول الله سید النبیین وعلی بن ابی طالب وصیک سید الوصیین، والحسن والحسین سبطاک سید الاسباط، وحمزة عمک سید الشهداء وجعفر بن عمک الطیار فی الجنة یطیر مع الملائکة حیث یشاء ومنکم القائم یصلی عیسی بن مریم خلفه اذا اهبطه الله الی الارض من ذریة علی و فاطمة من ولد الحسین»
یعنی روز وشبی نیست مگر آن که برایم تحفه ئی از طرف خدای تعالی می رسد، آگاهید که پروردگارم تحفه ئی امروز به من عطا نمود و مانندش در گذشته نبود، جبرئیل آمد و گفت خدایت سلام می رساند ای محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) خداوند از بنی هاشم هفت کس را اختیار نمود که در گذشته مانندش را نیافریده ودر آینده هم نیافریند، تو رسول خدا بزرگ پیامبرانی وعلی بن ابیطالب وصی تو بزرگ وصیین، و حسن وحسین دو سبط تو آقای اسباط وحمزه عموی تو سید الشهداء وجعفر پسر عمویت طیران کند در بهشت با ملائکه هر جائی که بخواهد، واز شما قائم است که عیسی نماز کند پشت سر او در زمانی که هبوط دهد خداوند او را به زمین از ذریه علی و فاطمه و از اولاد حسین است.
یکی از شبهاتی که اهل سنت مطرح می کنند این است که حضرت مهدی فرزند امام حسن مجتبی است. در حالی که روایتی که به آن استناد می کنند صحیح نیست.
سلمان فارسی می‌گوید: «حسین در دامن رسول اکرم نشسته بود و حضرت او را می‌بوسید و می‌فرمود: اَنْتَ السَّیِدُ اَبُوالسَّادَة اَنْتَ الاْمامُ  ابْنُ الْاَّامَامِ اَبَوالْاَئِمَّةِ‌ اَنْتَ‌ الْحُجَّةُ اِبْنُ الْحُجَّةِ‌ اَبُوالْحُجَجِ‌ تِسْعَةُ مِنْ‌ صُلْبِکَ وَتَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ.» یعنی تو بزرگی و پدر  بزرگانی،‌ تو امامی و پسر امامی و پدر امامانی، تو حجت خدایی و پسر حجت خدایی و پدر حجت های خدایی، و آن حجتهای خداوند نه نفرند که از نسل تو هستند و نهمین آنان قائم آل محمد است.
پس در این روایت که جناب سلمان از پیامبر نقل می کند انتصاب امام عصر به حضرت سیدالشهدا به عنوان نهمین فرزند مطرح است.
تا اینجا ما انتساب امام عصر را به پیامبر و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و به حضرت سیدالشهدا(ع) بیان کردیم.
روایاتی وجود دارد که حضرت مهدی را به ترتیب از نسل امام سجاد و امام باقر و دیگر ائمه مطرح و معرفی می کند.
روایتی می خوانم که امام زمان را فرزند امام حسن عسکری معرفی می کند. راوی می گوید «سُئِلَ أَبُو مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنِ اَلْخَبَرِ اَلَّذِی رُوِیَ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ أَنَّ اَلْأَرْضَ لاَ تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اَللَّهِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ إِلَی یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً فَقَالَ إِنَّ هَذَا حَقٌّ کَمَا أَنَّ اَلنَّهَارَ حَقٌّ فَقِیلَ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَمَنِ اَلْحُجَّةُ وَ اَلْإِمَامُ بَعْدَکَ فَقَالَ اِبْنِی مُحَمَّدٌ هُوَ اَلْإِمَامُ وَ اَلْحُجَّةُ بَعْدِی فَمَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَیْبَةً یَحَارُ فِیهَا اَلْجَاهِلُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا اَلْمُبْطِلُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا اَلْوَقَّاتُونَ ثُمَّ یَخْرُجُ فَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی اَلْأَعْلاَمِ اَلْبِیضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ اَلْکُوفَةِ.»
یعنی سؤال کردند ابو محمد الحسن بن علی را (ع) و من نزد او بودم از خبری که روایت کرده شد از آبای کرام او (ع) که زمین خالی نیست از حجت اللّه بر خلق تا روز قیامت و آنکه کسی مرد و نشناخت امام زمان خود را پس آن مرد نیست مثل مردن جاهلیت، فرمود که: این حق است، پس گفته شد مر او را که یا ابن رسول اللّه پس کیست حجت و امام بعد از تو؟ فرمود: که پسر من محمد امام و حجت است بعد از من، پس هر که مرد و نشناخت او را مردن او است مردن جاهلیت أما مر او را غیبتی باشد که حیران گردند در آن جاهلان، و هلاک شوند در آن مبطلان، و تکذیب نمایند در آن و قاتان، بعد از آن بیرون آید پس گوئیا که من نظر میکنم باعلام بیض و طوقهای سفید که لرزان است بر بالای سر او به نجف کوفه.
ضرورت ها و اهمیت های شناخت بحث امام در این آیه ۱۴۴ سوره آل عمران است. «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا» یعنی محمد (ص) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید.
اسلام بر چیزی ما قبل خود خط بطلان کشید و نام ان را دوران جاهلیت نهاد. برای اینکه تصور نشود که جاهلیت چیزی است که اختصاص به آن دوران دارد، اسم آن را جاهلیت اولی نهاد. این جاهلیت اولی اختصاص به سرزمین حجاز ندارد. این چیزی درونی است که باعث می شود انسان قول حق را نپذیرد. دوران جاهلیت مولفه های خاص خود را دارد و بر اساس آنچه در مورد جهل در قرآن وجود دارد معلوم می شود جهل در قرآن فقط به معنی بی سوادی نیست.
اما ما باید از چه شاخصه هایی بفهمیم که بعد از پیامبر به جاهلیت ورود پیدا نکرده ایم؟
لذا این روایت اینجا اهمیت پیدا می کند که مورد اتفاق فرقین است و عامه در هفتاد کتاب خود آن را نقل کرده اند. پیامبر فرمود «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
شاخصه ای که ما بدانیم بعد از پیامبر به دوران جاهلیت بازنگشته ایم بحث از امامت است.
امام صادق فرمود «إِنَّ أَفْضَلَ اَلْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَی اَلْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ اَلرَّبِّ وَ اَلْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّةِ، وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ اَلرَّسُولِ وَ اَلشَّهَادَةُ لَهُ بِالنُّبُوَّةِ، وَ بَعْدَهَا مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ اَلَّذِی یَأْتَمُّ بِهِ، وَ یَعْلَمُ أَنَّ اَلْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ بَعْدَهُ اَلْحَسَنُ ثُمَّ اَلْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، ثُمَّ أَنَا ثُمَّ بَعْدِی مُوسَی اِبْنِی، وَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ اَلْحَسَنُ اِبْنُهُ، وَ اَلْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ.»
یعنی با فضیلت‌ترین‌ واجبات‌ و واجب‌ترین‌ فرائض‌ بر انسان‌ معرفت‌ پروردگار می‌باشد، و اقرار در مقابل‌ او بر عبودیّت‌ خویشتن‌. و مقدار شناسائی‌ خدا آنست‌ که‌ انسان‌ بداند معبودی‌ جز وی‌ نیست‌، و او شبیه‌ و نظیر ندارد، و بداند که‌ او قدیم‌ و مثبت‌ و موجود است‌ و فاقد چیزی‌ نمی‌باشد. او توصیف‌ می‌شود بدون‌ آنکه‌ مستلزم‌ تشبیه‌ و یا ابطال‌ گردد. مانند وی‌ چیزی‌ موجود نیست‌ و اوست‌ یگانه‌ شنوا و یگانه‌ بینا. و پس‌ از معرفت‌ پروردگار، معرفت‌ رسول‌ اوست‌، و گواهی‌ بر نبوّت‌ او؛ و کمترین‌ درجۀ معرفت‌ رسول‌ اقرار بر نبوّت‌ اوست‌ و اقرار بر آنکه‌ کتابی‌ که‌ وی‌ آورده‌ است‌ و یا اوامر و نواهی‌ او که‌ لازم‌ الإطاعه‌ می‌باشد، همه‌ از جانب‌ خداوند عزّوجلّ است‌ و پس‌ از معرفت‌ رسول‌ خدا، معرفت‌ امام‌ است‌ با نعت‌ و صفت‌ و نامش‌، که‌ باید به‌ او اقتدا کرد،در حال‌ شدّت‌ و تنگی‌ و در حال‌ فراخی‌ و وسعت‌؛و کمترین‌ درجۀ معرفت‌ امام‌ آنستکه‌ او عدیل‌ و هم‌ میزان‌ با پیغمبر است‌ مگر در درجۀ نبوّت‌، و بداند که‌ او وارث‌ پیامبر است‌ و طاعتش‌ طاعت‌ خدا و رسول‌ خدا می‌باشد،و تسلیم‌ در برابر وی‌ باشد در هر امری‌، و ردّ امور به‌ سوی‌ او کند در هر مشکلی‌،و اخذ به‌ کلام‌ او کند در هر حادثه‌ای‌ و بداند که‌ امام‌ پس‌ از رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌،علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ علیه‌ السّلام‌ است‌؛و پس‌ از او حسن‌، و سپس‌ حسین‌، و سپس‌ علیّ بن‌ الحسین‌، و سپس‌ محمّد بن‌ علیّ، و سپس‌ من‌، و سپس‌ موسی‌ پسرم‌، و پس‌ از او علیّ پسرش‌، و پس‌ از علیّ پسرش‌ محمّد، و پس‌ از محمّد پسرش‌ علیّ،و پس‌ از علیّ پسرش‌ حسن‌؛ و حجّت‌ از فرزندان‌ حسن‌ است‌.»
لذا هم شناخت اسمی امام که به معنی تبارشناسی است لازم است و هم شناخت وصفی که در زیارات غدیریه و جامعه کبیره آمده است.
شناخت اسمی برای چیست؟ برای اینکه دفع اشکال کرده باشیم.
دو اشکال این است:
در کتاب سنن از کتب اهل سنت از ابواسحاق سبیعی آمده است که امام علی(ع)، امام زمان را از فرزندان امام حسن می خواند. این روایت ضعیف است چرا که ما روایاتی متواتر داریم که امام زمان را از صلب امام حسین(ع) می داند.
در مورد ابواسحاق سبیعی که این روایت را نقل می کند در کتب اهل سنت نق هایی هست. مثلا ابن حجر عسقلانی می گوید ابواسحاق سال ۳۳ هجری به دنیا آمده است و زمان شهادت امیرالمومنین تنها ۷ سال داشته است و شایستگی ضبط روایت را ندارد.
البته این روایت مشکلات دیگری هم دارد که من فقط یکی از آنها را گفتم.
حرف دوم این است که در برخی از مصادر غیر اصیل اهل سنت این روایت از پیامبر نقل شده است که امام زمان را منسوب به عباس عموی پیامبر می کند.
بحث این است که اگر امام زمان از بنی عباس بود چرا آنان اینهمه امام کشی کردند؟
تبارشناسی اینجا به درد ما می خورد. این جعل احادیث توسط بنی عباس رخ داده است که مسیر امامت را منحرف کند.

منبع:مهر
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: