عقیق: پاسخ حضرت آیت الله امینی به این پرسش که نخستين وظيفه زن و شوهر نسبت به یکدیگر چیست؟
«لازم است زن و شوهر در آغاز زندگى نوين هم ديگر را بشناسند، با طرز تفكر، اخلاق، خواسته ها، تمايلات و توان جسمى هم ديگر آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت يك ديگر آگاهى يابند و اين شناخت هم به منظور تحكيم بنياد زناشويى و دست يابى به راه هاى تنظيم زندگى، تعديل خواسته ها و حداكثر استفاده كردن از امكانات موجود باشد، نه به قصد عيب جويى و كشف نقاط ضعف شخص مقابل. خلاصه اين كه اين شناخت بايد به قصد اصلاح، خيرخواهى و استوار ساختن بنياد خانواده صورت گيرد، نه به منظور بهانه گيرى، عيب جويى و اشكال تراشى.
اگر با چنين ديدى در صدد شناخت يك ديگر برآمدند و در هم ديگر نقطه ضعفى يافتند، هرگز سر و صدا راه نمى اندازند، بلكه سعى مى كنند وضع موجود را اصلاح نمايند. نقطه ضعف، از دو حال خارج نيست: يا نقص جسمانى است و يا اخلاقى و روانى. اگر نقص جسمانيِ قابل اصلاح است، كه در اين صورت بايد در صدد چاره برآيند و از طريق معمول، آن را اصلاح نمايند. چنان چه نقص جسمانيِ غير قابل اصلاح باشد، در اين صورت بايد زندگى خود را با وضع موجود، تطبيق دهند و تا پايان عمر با هم زندگى كنند. و اما اگر نقص اخلاقى و روانى است، در اين صورت با خيرخواهى و تفاهم، در صدد اصلاح آن برآيند، و اگر با بردبارى و مهربانى عمل نمايند غالباً اصلاح و حداقل تعديل خواهد شد و اگر در اصلاح عيب اخلاقى توفيق نيافتند، باز هم به صلاح آن هاست كه با گذشت و اغماض، آن را ناديده بگيرند و خود را با وضع موجود تطبيق دهند. مرد اگر نقصى در همسرش مى بيند و احساس مى كند كه قابل اصلاح نيست، همسرش را با همان نقص بپذيرد و تصميم بگيرد هر طور شده با او زندگى كند. مثلاً، اگر همسرش عصبانى است اسباب عصبانيت او را فراهم نسازد و اگر عصبانى شد بردبارى و گذشت نشان بدهد. اگر زود رنج است سعى كند وسيله رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجيده شد از او دل جويى كند. اگر در زندگى نامنظم است و تأكيدات
و توصيه ها هم در او كارسازنيست، با گذشت و فداكارى، خود را با وضع موجود تطبيق دهد و مقدارى را ناديده بگيرد و بعضى ها را هم خودش منظم سازد. اگر وسواسى و بدبين است، اسباب بدبينى او را فراهم نسازد و سعى كند بدبينى و سوء ظن او را با مهربانى وخيرانديشى برطرف سازد و ….
به هر حال زن و شوهر بايد توجه داشته باشند كه جز معصوم (ع)، هيچ كسى بى عيب و نقص نيست، نهايت اين كه هر انسانى عيب يا عيوب خاصى دارد و ديگرى عيب هايى ديگر. انسان بايد فكر كند مگر خودش بى عيب است كه از همسرش انتظار دارد كاملاً بى عيب باشد.
البته بيش ترِ عيب ها قابل اغماضند و مى شود با تحمل آن ها، خوش و خرم زندگى نمود. حيف نيست انسان با مشاهده يك عيب كوچك، زندگى را بر خود و همسرش تلخ و ناگوار سازد؟!
به هر حال مهم ترين وظيفه زن و شوهر در آغاز زندگى، شناخت يك ديگر و در مرحله بعدى، فراگرفتن آيين همسردارى است. فكر نكنيد كه همسردارى كار ساده اى است، بلكه فن بسيار ظريف و حساسى است كه نياز به علم و آگاهى دارد.
زن و شوهر بايد در آغاز زندگى، فن همسردارى را بياموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در اين باره كوتاهى كنند، عواقب سوء آن را در آينده اى نزديك مشاهده خواهند كرد. در آن زمان ديگر اصلاح، دشوار و چه بسا غير ممكن خواهد بود.
لازم است يادآور شوم كه دوران اول ازدواج، يعنى دو سه سال اول زندگى زناشويى، دوران بسيار حساس و مهم و در واقع خطرناك است; زيرا دختر و پسرى كه زندگى جديد را آغاز مى كنند قبلاً براى همسردارى آماده نشده بودند. به اين دليل، برخورد آن ها غالباً حساب شده نيست، ناچارند آيين همسردارى را به وسيله تجربه و در طول سال هاى متمادى فراگيرند، و به تدريج خودشان را تعديل كنند و با شرايط جديد تطبيق دهند. چون خام و بى تجربه اند ممكن است دست به اقدام خطرناكى بزنند و بنياد خانواده را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسيارند افرادى كه در اثر عجله و لج بازيِ بى دليل در سال هاى اول زندگى، بنياد ازدواج خود را متلاشى نموده اند، در صورتى كه اگر مقدارى صبر و بردبارى به خرج مى دادند، مى توانستند با تحمل هم ديگر زندگى را ادامه دهند. بنابراين، به عروس و دامادهاى جوان توصيه مى كنم كه دردوران اول ازدواج، صبر و عاقبت انديشى بيش ترى از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خويش را حفظ كنند و از هر گونه اقدام تندى جداً اجتناب نمايند و سعى كنند مشكلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمايند. حتى اگر احساس مى كنيد كه ازدواج شما قابل دوام نيست، باز هم در طلاق عجله نكنيد، بهتر است موضوع را با افراد آگاه و خيرخواه در ميان بگذاريد و از آن ها نظرخواهى كنيد، از لج بازى دست برداريد و در اطراف موضوع خوب بينديشيد، آن گاه بر طبق مصلحت عمل كنيد.
منبع:شفقنا
211001
من 1 سال نامزد شدم.ولی خواهراش با کارای غیر منطقی و گفتن حرفای بی ادبانه تا الان مانع عقد ما شدند و پدرشون هم مخالف کردن.نامزدم کوتاه بیا نیست و اصرار به عقد داره.اما من مردد هستم به خاطر خونوادش..و تازگی فهمیدم یکی از خواهراش که بیوه هست چند سال پنهونی با برادر شوهرش محرم شدن علیرغم هعلام مخالفت زنش!اینها ظاهرا با ایمان و محجبه هستن منم همینطور اما این کار خواهرش وحشت زده م کرده .چه باید بکنم؟
چرا فقط متأهلین بخوانند؟!
اتفاقا پسران و دختران مجرد باید این نوشته خوب را بخوانند تا برای ازدواج صحیح آماده شوند
هرچند این تیتری که شما زدید فکر می کنم خواسته یا ناخواسته مجرد ها بیشتر بخوانند