03 آذر 1400 19 ربیع الثانی 1443 - 34 : 08
کد خبر : ۹۹۱۷
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۰
«نقد كتاب اصول مذهب الشيعه»، در سه جلد توسط محققان حوزه علميه قم در نقد وهابيت و شبهات آنان به رشته تحرير درآمده است.
عقیق: «ناصر بن عبدالله بن علي القفاري» از اساتيد دانشگاه محمد بن سعود رياض، كتاب «اصول مذهب الشيعه الاماميه الاثني العشريه» در رد مذهب حقّه تشيع نوشته است. اين كتاب به عنوان رساله دكترايش بوده و در متن آن، شبهات زيادي را به شيعه وارد كرده است. حجت الاسلام و المسلمين حسيني قزويني، اين كتاب را به زبان عربي نقد كرده است كه حاصل آن كتاب ارشمند «نقد كتاب اصول مذهب الشيعه» شد و محكم‌ترين پاسخ‌ها به شبهات القفاري در آن داده‌ شده است.

بخشي از گفت و گويی با ايشان را مرور مي‌كنيم:

- گاهي براي پاسخ دادن به يك شبهه در دو يا سه سطر حدود سيصد ساعت وقت گذاشتيم. به طور مثال قفاري از علامه حلي نقل مي‌كند كه ايشان در كتابش مي‌گويد: آيه ۵۵ سوره مائده در حق حضرت علي (ع) نازل شده كه انگشترش را به گدا بخشيده است. در كتاب كنوني علامه حلي آمده كه اين روايت در صحاح سته هست.

آقاي قفاري بعد از مطالعه صحاح سته، متوجه شده كه اين روايت در آن‌ها نيامده و به شيعه و علامه حلي بسيار توهين و فحاشي كرده كه اصلا روايت در صحاح سته نيست. ما هم كه ديديم روايت در صحاح سته نيست، تصميم گرفتيم نسخه‌هاي خطي را بررسي كنيم. چند نسخه خطي از كتابخانه امام رضا مشهد و كتابخانه ملك تهران و ديگر جاها را ديديم، و در همه صحاح سته نوشته شده بود. با پيگيري زياد توانستيم نزديكترين نسخه به زمان علامه حلي را در كتابخانه آيت الله نجفي مرعشي (ره) پيدا كنيم كه در آن نوشته شده بود صحاح السنه، نه صحاح السته. اين اشتباه در استنساخ و تايپ خيلي طبيعي است، ولي ما براي اين كار ساعت‌ها وقت گذاشته و هزينه گزافي كرديم كه خيلي مؤدبانه و معقول پاسخ بدهيم. كوچكترين كوچكترين اهانتي به علماي وهابي نكرديم

نكته قابل توجه در اين كتاب اين است كه قلم نويسنده خيلي آزاد است و هر اهانتي كه خواسته به بزرگان و مراجع ما انجام داده است. نظر دوستان بر اين بود كه «جزاءُ السئيةٍ سئيةٌ مثلُها» و بايد جواب اين همه توهين را حداقل متناسب با خودش داد ولي ملاك ما اين بود كه: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏‌گويند (و با بى‏اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند) ». (فرقان/۶۳)

- در خيلي از موارد روايت را تقطيع كرده‌اند، اول روايت را آورده‌اند عليه شيعه و ذيل خود روايت كه عليه اهل سنت است و جواب هم داده را نياورده‌اند كه ما اين روش را خيانت مي‌دانيم. مثلا در يك باب كافي پنج روايت آورده كه يكي به نفع آن‌ها بوده و سه تا به ضرر آن‌ها و نفع شيعه و فقط روايتي كه به نفعشان بوده را نقل كرده است. وقتي در كنار يك روايت ضعيف، چندين روايت صحيح وجود دارد، شيعه هيچ وقت روايت صحيح را كنار نمي‌گذارد و سراغ روايت ضعيف برود.


- جواب نقضي باعث مي‌شود كه تار و پود فكري ضد شيعه در طرف مخالف فرو بريزد. وقتي جواب نقضي داديم و طرف مقابل را در اين زمينه خلع سلاح كرديم، سپس جواب حلي داده تا برايش جا بيفتد.

به طور مثال در جايي كه مي‌گويند حرف‌زدن حيوان عجيب است ما در پاسخ مي‌گوييم: در قرآن آمده كه هدهد با پيغمبر صحبت كرده، بلكه ادعا كرده كه عملش از حضرت سليمان بالاتر است. همچنين مورچه با حضرت سليمان حرف زده، لذا ما هم جواب حلي داديم و هم تلاش كرده‌ايم جواب نقضي بدهيم.

- الغدير كار فردي بوده و در حد خودش معجزه تاريخ شيعه است كه يك نفر به تنهايي اين همه زحمت بكشد. در آن زمان الغدير را كرامت و بلكه يك معجزه مي‌بينيم، ولي امكاناتي كه اكنون در اختيار ما هست، شايد يك هزارم آن‌ها در اختيار علامه اميني نبود. اگر علامه اميني در زمان ما بود يازده جلد ايشان به صد و ده جلد افزايش يافته و كارشان متقن‌تر از ما مي‌بود.

- حجت‌الاسلام والمسلمين نجارزادگان از اساتيد بزرگوار دانشگاه تهران، شبهه تحريف قرآن را بسيار زيبا جواب داده‌اند و به همين خاطر ما بخش تحريف قرآن را نياورديم چون تنها جوابي كه براي بنده دل‌نشين و متقن و ميداني است، پاسخ ايشان است.

براي مطالعه جلد نخست نقد كتاب اصول مذهب الشيعه اينجا را كليك نماييد!



منبع:حج
211001

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: