در ادامه مجموعه مباحث معرفی کتابهای عاشورایی، در این قسمت به معرفی «عار یا شعار، قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» اثر حجتالاسلام مهدی مسائلی میپردازیم.
عقیق:عار یا شعار، قمهزنی در ترازوی عقل و شرع مهدی مسائلی اصفهان، نشر آرما چاپ اول، 1394 «عار یا شعار، قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» تألیف حجتالاسلام مهدی مسائلی در رابطه با قمهزنی است. البته پیش از این کتابی با عنوان «قمهزنی سنت یا بدعت» نیز از این نویسنده منتشر شده بود، اما با این حال در اثر جدید، مطالب جامعیت بیشتری یافته و بر علمیت مباحث افزوده شده است. مولف در مقدمه کتاب خود آورده است که جنبش کربلا از یک سوی به خاطر عشق ژرف و کران ناپیدایی که شیعیان به آفریننده حماسه آن دارند و از دیگر سوی به خاطر کینه و دشمنی امویان و هواداران و پیروان آنان که در درازای تاریخ با این حماسه انسانساز و ستم سوز داشته و دارند، بیش از هر رویدادی گرفتار گردبادهای سهمگین خرافه و تحریف بوده و هست. چنان که از آغاز، دستهایی در کار بودند که میخواستند امام را از الگو شدن برکنار بدارند و به مسلمانان چنین بباورانند کاری را که امام انجام داد و حرکتی را که بنیان گذارد واقعهای شخصی و خاص او و شماری از یاران و خویشان آن حضرت بوده است و از همین رو نمیتوان و نباید آن را الگویی برای همه مردم و در هر زمانی قرار داد. در این میان، عزاداری امام حسین (ع) نیز از انحرافات و کجیها مصون نبوده است، زیرا عزاداری روشی است که عامه مردم به وسیله آن با نهضت عاشورا ارتباط برقرار میکنند و احساس و ارادتشان به امام حسین (ع) نقش پر رنگی در برپایی و تنوع بخشیدن به آن داشته است. این موضوع به مرور باعث شکلگیری صورتهایی از عزاداری شده است که آسیبهای مذهبی و تبلیغی فراوانی را برای مذهب تشیع به دنبال دارد. در این راستا، متاسفانه قمهزنی نیز یکی از روشهای نادرستی است که در سالهای اخیر دستهایی آگاهانه یا نا آگاهانه به ترویج آن میپردازند. قمهزنی نه تنها با روح و تعالیم اسلامی رابطهای ندارد، بلکه به واسطه خشونت موجود در آن، طبع و فطرت عادی بشر نیز از آن منزجر و رویگردان است و اینها عاملی موثر در تخریب چهره تشیع در دوران معاصر شده است. خوشبختانه رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنه ای در سال 1373 فرمایشهای روشنگرایانهای را درباره قمهزنی و آثار سو تبلیغی آن بیان نمودند که توانست با کنار زدن پردههای غفلت و تعصب، ماهیت این اعمال موهن را نمایان سازد. از آنجا که در سالهای اخیر، با توزیع کتاب و محصولات چند رسانهای فراوان تلاش شده است تا صورتی موجه از قمهزنی ارائه شود، در این نوشتار تلاش شده تا با نقد و بررسی دلایل طرفداران قمهزنی و همچنین تبین دلایل حرمت آن، راه بر حقجویان روشن گردد و تلاشی هر چند کوچک در جهت اصلاح مجالس عزاداری صورت گیرد. فصل اول این کتاب به توضیحات جدید و مفصلی درباره ماهیت و چگونگی قمهزنی اختصاص یافته است و علاوه بر بررسی سیر تاریخی قمهزنی، عوامل پیدایش و گسترش آن نیز مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم این کتاب با عنوان «بررسی دلایل موافقان و مخالفان قمهزنی» به صورت مفصل و علمی به دلایل حرمت و جواز قمهزنی پرداخته شده است. در یکی از عناوین این فصل که به موضوع سنت و یا بدعت بودن قمهزنی اختصاص دارد، تمامی روایات مورد استناد طرفداران قمهزنی به صورت دقیق مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. عناوین بعضی از این روایات عبارتند از: «لطمه زنان فاطمی»، «داستان سر به محمل کوبیدن»، «خون گریه کردن امام زمان (عج)»، «خونگریهکردن امامسجاد (ع)»، «زخمشدن پلک چشمان اهلبیت (ع)»، «نسبت شکستن سر و صورت به امام سجاد(ع)»، «بیهوششدن امامرضا(ع)»، «جاریشدن خون از بدن پیامبران الهی در کربلا» و نظایر آن. همچنین در این فصل به موضوع همدردي با امام حسين (ع) و ارتباط آن با قمهزنی نیز پرداخته شده و با استدلالها و بیانی نو به بعضی شبهات موافقان قمهزنی پاسخ گفته شده است. بررسی حکم قاعده لاضرر در مورد قمهزنی نیز یکی از بحثهای این فصل است. بخش مهم دیگر این فصل به موضوع وهن مذهب بودن قمهزنی اختصاص دارد که نویسنده با عنوان « قمهزنی تبلیغ مذهب یا تضعیف آن؟» به بحث وارد کرده و عناوین فرعی متعدد دیگری را به آن اختصاص داده است. فصل سوم این کتاب به بررسی چند شبهات موافقان قمهزنی اختصاص یافته و تلاش شده تا پاسخ جامعی به این شبهات داده شود. اما یکی از فصلهایی که مطالب نو و منعکس نشدهای را در خود جای داده، فصل چهارم این کتاب است که با عنوان «سیر تاریخی تحریم قمهزنی» به تحریر درآمده است. در این فصل فتواهای جدید و تأثیرگذاری از علمای بزرگ شیعه در تحریم قمهزنی منعکس شده است که میتوان به فتوای شیخ اعظم انصاری و مرحوم سید محمد کاظم یزدی صاحب عروهالوثقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی اشاره داشت. گزارشی از حرکت اصلاحی آیتالله سید محسن امین و همچنین حرکت اصلاحی آیت الله سید محمد مهدی قزوینی از دیگر قسمتهای مهم این فصل است. نویسنده در فصل پنجم کتاب نیز فتوای موافقان قمهزنی را مورد نقد و بررسی قرار داده است.