13 خرداد 1401 4 ذی القعده 1443 - 40 : 20
کد خبر : ۹۸۹۴۸
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۶
محقق علوم قرآن و حدیث با اشاره به آیاتی از قرآن درباره شأن امیرالمومنین (ع)، گفت: بر اساس روایات صریح اهل بیت(ع)، منظور از این فراز قرآن «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»، وجود مقدس امام علی (ع) است.
عقیق:در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بر اساس گزارشات روایی رسیده از اهل‌بیت (ع) در شأن امیرالمومنین (ع) نازل شده است. یکی از آیاتی که همواره در مناسبت‌های مرتبط با حضرت علی (ع) درباره آن بحث‌ها و گفتمان‌هایی صورت می‌گیرد، آیه 3 سوره مبارکه مائده است که به آیه «ابلاغ» مشهور است. اینک به مناسبت فرا رسیدن عید سعید غدیر گفتگویی را با «محمدحسن حیدری» محقق تاریخ اسلام و کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث ترتیب دادیم تا درباره آیات دیگر قرآن که در شأن امیرالمومنین (ع) است، صحبت کنیم. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:
وی دانش­‌آموخته کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث است که بنا به علاقه شخصی خود مطالعات تاریخی را نیز دنبال می‌­کند و پایان‌­نامه وی نیز در رابطه با جعل احادیث مهدویت در سال­‌های ابتدایی حکومت عباسیان و موضوعات درباره آن بوده است. وی علاوه بر اجرای برخی طرح پژوهشی ــ دانشگاهی، داوری برخی مقالات مذهبی و تاریخی در همایش‌های سراسری کشور رانیز به‌عهدهداشته است. چندی پیش نیز مقاله‌ای از او در رابطه با معنای واژه «کظم» در مجله تخصصی واژه‌پژوهی به چاپ رسید.
یکی از آیات قرآن کریم که درباره ماجرای عید غدیر خم و ارتباط آن با وجود مقدس حضرت امیرالمومنین (ع) است، آیه سوم سوره مبارکه مائده است که در مناسبات مختلف نیز از این آیه سخنان بسیاری مطرح می‌شود، اما آیا به نظر شما می‌توان حضرت امیر (ع) را در آیات دیگری از قرآن مورد مطالعه قرار داد؟
حیدری:بله، به نکته خوبی اشاره کردید. یکی از آیات قرآن که در رابطه با شأن مولایمان، امیرالمومنین(ع) نازل شده، آیه آخر سوره مبارکه رعد است. در این آیه چنین آمده که: «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللّهِ شَهیدًا بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ». موضوع سخن در این آیه درباره رفتار و گفتار عده‌ای نسبت به رسول بودن حضرت محمد مصطفی(ص) است که آنان نسبت به رسول بودن ایشان، کافر هستند.
پیامبر اکرم (ص) در پاسخ این افراد می‌فرمایند که من رسول هستم و شاهد صحت این ماجرا خداوند است و شهادت خدواند برای من کافی است و در ادامه می‌فرمایند که علاوه بر خدا یک نفر دیگر هم شاهد رسول بودن من هست و او می‌تواند نسبت به رسول بودن من شهادت بدهد و شهادت این دو نفر، یعنی خدا و «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»؛ یعنی کسی که علم «الکتاب» دارد برای من کافی است. این بدین معناست که رسول الله (ص) به عنوان شاهد، دو نفر را مطرح می‌کنند؛ اول خدا و دوم کسی که علم به «الکتاب» دارد.
این شخص دوم که در آیه مذکور با واژه «مَن» از او یاد شده، چه کسی می‌تواند باشد که دارای چنان شأنی است که پیامبر اکرم (ص) او را به عنوان شاهد رسالت خود معرفی می‌کند؟
حیدری:برای یافتن پاسخ این سوال، چند سوال مطرح است. آیا این شخص می‌تواند یک شخص عادی  باشد؟ منظور از «علم» در این آیه چیست؟ منظور از «الکتاب» در این آیه چیست؟ با کمی جستجو در قرآن به آیه مشابهی می‌رسیم که می‌تواند ما را در پاسخ این سوالات کمک کند و آن، آیه 40 سوره مبارکه نمل است، در بخشی از این آیه آمده: «الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ». کسی که بخشی از علم به «الکتاب» را داشت. ماجرای آیه به این صورت است این شخص که این بخش از این علم را داشت، توانست با استفاده از این علم در کمتر از پلک زدنی، تخت عظیم بلقیس (ملکه صبا) را نزد حضرت سلیمان نبی (ع) حاضر کند. از این آیه استفاده می‌شود که منظور از «علم»، سواد و سیاهه نیست، بلکه درجات بالاتری از معنای علم که همان «توان إعمال و انجام کار» است مورد نظر است.
پس شما معنا و مفهوم «علم» در این آیه را فراتر از دانستن می‌دانید و حتی از آن با تعبیر «توان إعمال و انجام کارها» یاد می‌کنید.
حیدری:بله همینطور است، طبق این آیه کسی که بخشی از علم به «الکتاب» را داشته توانسته است کاری عظیم و خارق‌العاده‌ انجام دهد. از مقایسه دو جمله «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» در سوره رعد و «الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» در سوره نمل، مشخص می‌شود کسی که مورد استشهاد رسول الله (ص) در آیه آخر سوره رعد قرار گرفته و دارای تمام علم به «الکتاب» است نمی‌تواند یک شخص عادی بوده و دارای توان و قدرتی به مراتب بسیار بیشتر از شخص مورد نظر در آیه 40 سوره نمل است.
با مراجعه به روایات رسیده از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) در این زمینه که تعداد زیادی نیز هست، در می‌یابیم که این شخص حضرت امیرالمومنین (ع)، علی بن ابیطالب علیه‌السلام است. در ترجمه جلد یازدهم تفسیر المیزان در این باره چنین آمده است: «در معانى الأخبار به سند خود از خلف بن عطیه عوفى از ابوسعید خدرى روایت کرده که گفت: من از رسول خدا (ص) از معناى گفتار خداى جلّ ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» پرسش کردم که فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داوود بود. گفتم: یا رسول اللَّه! در آیه‏ «قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» منظور کیست؟ فرمود: «ذَاکَ أَخِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ؛ او برادرم على بن ابى طالب است»‏.
در روایتی دیگر امام باقر (ع) فرمود: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ‏؟ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ الْأَوَّلِ وَ الْآخِر؛ امام باقر (ع) در باره آیه «و کسى که پیش او علم کتاب است» فرموده است: منظور على (ع) است که علم همه کتاب‌هاى اول و آخر پیش اوست‏. (روضة الواعظین و بصیرة المتعظین ج‏1، ص105). همچنین در زیارت نامه‌ای حضرت امیر‏المؤمنین (علیه‏السلام) نیز چنین آمده: «...السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَعْدِنَ الْحِکْمَةِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ‏ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیزَانَ یَوْمِ الْحِسَاب ...» (إقبال الأعمال، ج‏2، ص609).
در روایتی دیگر چنین آمده است: «کُنتُ جالِسا مَع أبی جعفرٍ علیه السلام فی مَسجدِ النَّبیِّ صلى الله علیه و آله فرَأیتُ ابنَ عبدِ اللّهِ ابنِ سلامٍ جالِسا فی ناحِیَةٍ، فقُلتُ لأبی جعفرٍ علیه‌السلام: زَعَموا أنّ أبا هذا الّذی عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ. فقال: لا، إنّما ذاکَ أمیرُ المؤمنینَ علیُّ بنُ أبی طالبٍ علیه السلام نَزَلَ فیهِ «أ فَمَنْ کانَ على بَیِّنَةٍ مِن رَبِّهِ و یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ»؛ فالنّبیُّ صلى الله علیه و آله على بَیّنَةٍ من رَبِّهِ، و أمیرُ المؤمنینَ علیُّ بنُ أبی طالبٍ شاهِدٌ مِنهُ»؛ عبد اللّه بن عطاء چنین نقل می‌کند که من با امام باقر علیه‌السلام در مسجد النبى (ص) نشسته بودم که دیدم پسر عبد اللّه بن سلام در گوشه‌اى نشسته است. به حضرت باقر علیه‌السلام عرض کردم: مى‌گویند پدر این مرد همان کسى است که علم کتاب نزد اوست. حضرت فرمود: نه، بلکه آن کس، امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه‌السلام است که این آیه درباره او نازل شده است: «أ فمن کان على بیّنة من ربّه و یتلوه شاهد منه»، پیامبر از جانب پروردگارش بیّنه‌اى داشت و امیر مؤمنان على بن ابى طالب شاهد خودى او بود.

پس منظور از «الکتاب» چه می‌تواند باشد؟
حیدری: برای یافتن پاسخ این سوال که منظور از «الکتاب» چیست، بهتر است این مقدمه را بدانیم که در قرآن، در بسیاری از موارد وقتی از واژه کتاب استفاده شده، منظور صرفاً و حتماً، کتاب‌های آسمانی همچون تورات و انجیل و قرآن نیست. با بررسی‌های صورت گرفته و وجود شواهدی همچون آیاتی در سوره مریم (س) که در آن منظور از الکتاب، مجموعه‌ای از آیات یا همان سوره است و یا در آیاتی همچون آیه 89 سوره انعام «أُولئِکَ الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ» و آیه 79 سوره آل عمران و ...، «الکتاب» چیزی است که خداوند به بندگان برگزیده‌اش قبل از ایتاء حکم و نبوت به آنان می‌دهد.
به طور خلاصه می‌توان گفت که منظور از «الکتاب» در آیه آخر سوره رعد و برخی از آیات دیگر «دانش نظام عالم» است و کسی که در آیه آخر سوره رعد مورد استشهاد رسول الله (ص) قرار گرفته، کسی است که علم کامل به دانش نظام عالم دارد. این دانش صرفاً به معنای دانستن نبوده و بلکه توان إعمال و انجام کار است و او می‌تواند در پهنه کل نظام عالم کارهای عظیم و خارق العاده انجام دهد.
تاکنون معنایی که درباره واژه «رسول» بیشتر مورد استفاده قرار گرفته، «فرستاده» است. حال با توجه به این آیه و اینکه عده‌ای به رسول بودن حضرت محمد (ص) کفر ورزیدند و کافر شدند، آیا می‌توان معنا و مفهوم دقیق‌تری برای واژه «رسول» درنظر گرفت؟
حیدری:بله، در بحث آیه مورد نظر اشاره شد که کفر معاندین نسبت به رسالت حضرت محمد مصطفی (ص) بوده و نه چیزهای دیگر. در معنای رسالت چه خوب است که همیشه به این پرسش پاسخ داده شود که شخص، رسولِ چه چیزی بوده و مرسوله او چه بوده است؟ در نتیجه رسول کسی است که چیزی را از ارتفاعات عالم به اعماق انتقال می‌دهد و در آیه مورد بحث نیز به همینگونه است که معاندین منکر آورده شدن مرسوله‌ای توسط ایشان هستند و ایشان نیز به عنوان شاهد، خداوند و یک نفر دیگر را برای مدعای خود کافی می‌داند. خداوندی که شاهد این ارسالِ مرسوله بوده و شخصی که او نیز توان و جایگاه شاهد بودن در این ماجرای عظیم را دارد. لذا اینک که در آستانه فرا رسیدن عید سعید غدیر خم هستیم، شایسته است از این زاویه به مولایمان علی (ع) نگاه کنیم و شاهد بودن ایشان بر صحت انجام رسالت را بیش از پیش پررنگ کنیم و به این فضیلت ایشان که در قرآن ذکر شده است افتخار و این موضوع را در اعتقادات و ایمانیات تقویت کنیم.

منبع:تسنیم
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: