عرفات نام منطقه گسترده ی به وسعت 18 کیلومتر مربع است که حجاج پس از محرم شدن در مکه به سمت این منطقه حرکت می کنند. صحرای عرفات در مسیر طائف تا مکه قرار دارد که به واسطه کوهی به شکل نیم دایره در اطرافش قرار گرفته است. زائران حرم الهی پس از حرکت به سوی عرفات در شب عرفه در این مکان بیتوته می کنند و به دعا و نیاز می پردازند تا فردا ظهر روز نهم ذیالحجه تا غروب شرعی در این منطقه حضور خواهند داشت که به اصطلاح به آن «موقوف» می گویند.
در سرزمین عرفات، منطقهاى به نام «نَمِره» است که با علامتهایى مشخص شده است. فرزند رسول خدا (ص) بر تخته سنگى از این کوه ایستاده و خطبه معروف عرفات را خواندند. در این کوه قبّهاى بنام قبه حضرت آدم (ع) قرار دارد که اقامه نماز در آنجا مکروه است و امام حسین (ع) در دامنه این کوه دعاى عالیه معروف به دعای عرفه را با چشمى اشکبار خواند.
در مباحث تاریخی آمده است که همه منطقه صحرای عرفات از آن قوم قریش بود. اما امروز درون موقف کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا میروند و دعا میخوانند. این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» و «نابت» نامگذاری شدهاست و در میان اماکن متبرکه، فقط صحرای عرفات بیرون حرم واقع شدهاست.
براساس منابع تاریخی نامگذاری صحرای عرفات دلایل بسیاری دارد، اما همانگونه که از معنی لغوی آن مشخص است «عرفه» به معنی شناخت و از «عَرَفَ» می آید. به همین منظور وقتی جبرئیل امین مراسم حج را به آدم (ع) یا به ابراهیم خلیل (ع) آموخت، در پایان به او گفت: عَرَفْت؟ آیاشناختی؟، یا در جایی دیگر بیان شده است که آدم و حوّا، پس از سیصد سال در این منطقه یکدیگر دوباره همدیگر پیدا کردند. همچنین بنا به روایت امام صادق (ع) عرفات از این روی شناخته می شود که مردم در این منطقه به گناهان خود اعتراف می کنند. ایشان می فرمایند: «جبرئیل در ظهر عرفه از ابراهیم (ع) پرسید:ای ابراهیم! به گناهان خود اعتراف کن و مناسک را بشناس. عرفات را به خاطر این سخن جبرئیل که گفت: «اعْترف»؛ عرفات نامیدند.» البته برخی ازمورخان و بزرگان نیز عرفه را بنا به کوه هایی که وجود دارد آن به «کوه» تعبیر کرده اند، چراکه عرفات در شمال شرقی عرفات، «جبلالرحمه» قرار دارد. این کوه مستقل از کوههایی است که منطقه را در حصار خود گرفتهاند. در قرن ششم هجری، جمال الدین اصفهانی وزیر موصل و شام، از پایین تا بالای کوه را پله ساخت تا صعود به آن آسان شود. گفتنی است در فقه شیعه، در زمان وقوف- در روز نهم ذیحجه از ظهر شرعی تا مغرب شرعی است- صعود به کوه عرفه کراهت دارد.
البته روایت شده است که رسول خدا (ص) خطبه حجّةالوداع را بر فراز این کوه قرائت کرد. پیش از این مسجد کوچکی با نام «مسجد الصَّخَرات» در پایین کوه بود که گفتهاند آنجا محل سخنرانی رسولخدا (ص) بوده است.
تا قبل از پیدایش زمزم، به دلیل وجود چاههای آب در اطراف عرفات برخی قبایل، چون جرهمیان، این منطقه را بعنوان محلّ سکونت خود برگزیده بودند. جرهمیان تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده، و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند. لیکن با پر شدن چاه زمزم به وسیله جرهمیان و کمبود آب در مکّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند. برخی در آنجا ساکن شده، و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان میآمدند. مدّتی بعد، آب چاههای موجود در عرفات را به مکّه منتقل و مردم از آن بهره میگرفتند. ازرقی به نقل از ابنعباس مینویسد:، چون قریش در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه، در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت. همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشتهاست، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بودهاند. بشاری در گزارش خود از عرفات مینویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانههای زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود میآیند.» البته یاقوت حموی مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، میداند. آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی مینامیدهاند. زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است.
دولت عربستان، درختان زیادی در عرفات کاشته، که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه بعنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند.
حُجاج در راه بازگشت از عرفات به سوی مکه، از وادی مأزَمَیْن میگذرند که میان دو کوه است. «مأزم» به معنای راه تنگ و به عبارت دیگر، تنگه است، این اشاره به دو راه رفت و برگشتِ تنگِ این ناحیه دارد. حاجی با عبور از این وادی، به مزدلفه یا سرزمینِ مشعرالحرام میرسد و در سویِ دیگر مشعرالحرام؛ یعنی سمت منا، وادی محسِّر قرار دارد که با گذر از آن وادیِ کوچک، وارد منا میشود. محدوده مزدلفه با تابلوهای بسیار بزرگی معین شده و با جمله «بدایة مزدلفه» یا «نهایة مزدلفه» میتوان حدود آن را شناخت.
نامگذاری این نقطه مزدلفه، یعنی محل ازدحام مردم، به دلیل اجتماع تمامی حجاج در شب دهم ذی حجه در آنجاست، خداوند در قرآن از این سرزمین یاد کرده است:
«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
در فاصله شش کیلومتری مسجد نَمِره و پنج کیلومتر و نیمی مسجد خَیْف در منا، مسجد مزدلفه واقع است. این مسجد در آغاز عهد عباسی، مساحتی حدود چهار هزار متر مربع داشته وتنها حصاری در اطراف آن بوده و سقف نداشته است. مسجد پیشگفته بارها بازسازی شده و سلاطین ترک عثمانی نیز در سال ۱۰۷۲ قمری، آن را بازسازی کردند. در سال ۱۳۹۹ قمری بنای جدید آن پایان یافت. اکنون مساحت مستطیل شکل آن حدود شش هزار متر مربع است.
منبع:باشگاه خبرنگاران