عقیق:«واقعیت آن است که تا سالیان سال تبلیغ وهابی ها در ایام حج به وسیله کتاب هایی به زبان عربی بود اما اکنون به زبان فارسی آن هم فارسی سلیس و روان آثار خود را به صورت رایگان در اختیار زوار می گذارند. افرادی حضور دارند که نسبت به افعال و کردار شیعیان موضع می گیرند و حتی از طرق مختلف به شیعه تهمت و افترا می زنند تا بگویند اسلامی که آنها می گویند عین حقیقت است نه اسلام شیعی. اما حج یک فرصت است برای نشر اسلام حقیقی و اندیشه ناب شیعی با در نظر گرفتن شرایط و فضای مناسب جهت مباحثه یا پاسخ به سوالات.» این جملات بخش هایی از سخنان حجت الاسلام محمدعلی پوربدخشان، کارشناس و پژوهشگر فِرَق اسلامی است که با شبستان در میان گذاشته است، در ادامه متن کامل این مصاحبه تقدیم حضورتان می شود: در ایام حج قرار گرفته ایم، فرصتی که می تواند عامل دوستی میلیون ها مسلمان از کشورهای مختلف باشد با این وجود وهابیت به سرکردگی عربستان سعودی همواره سعی دارد عقاید پوچ این فرقه ضاله را ترویج کند. علت این اقدامات چیست و چرا به جای آنکه فضای وحدت را تحکیم کنند، اقدام به تفرقه افکنی می کنند؟ حج یک فرصت است، جمع میلیونی حاضر در این کنگره برای زیارت خانه خدا آمده اند اما گروه های مختلف حاضر در مکه، از این مدت زمان برای تبلیغ وهابیت استفاده می کنند و با توجه به حضور گسترده زائران ایرانی، بعضاً به زبان فارسی مسلط هستند و با تبلیغات ویژه در مورد مسائل مختلف صحبت می کنند. واقعیت آن است که تا سالیان سال تبلیغ وهابی ها در ایام حج به وسیله کتاب هایی به زبان عربی بود اما اکنون به زبان فارسی آن هم فارسی روان آثار خود را به صورت رایگان در اختیار زوار می گذارند. افرادی حضور دارند که نسبت به افعال و کردار شیعیان موضع می گیرند و حتی از طرق مختلف به شیعه تهمت و افتراء می زنند تا بگویند که اسلامی که آنها می گویند عین حقیقت است نه اسلام شیعی. برای مثال برخی در مسجدالحرام و قبرستان بقیع حضور دارند که اصلا کسب و کارشان همین است که بحث بیندازند، یعنی فلسفه حضور و تبلیغات سوء خود را به چشم یک شغل نگاه می کنند و هرچه قدر هم استدلال ارایه کنید، چون خود را حین وظیفه می دانند اصلاً گوش شان بدهکار نیست، به همین دلیل اصلا نباید با آنها وارد بحث شد. برای خود من اتفاق افتاد. در سفری که به مکه داشتیم در قبرستان بقیع حضور یافته و سعی مان این بود که اعتنایی به حرف های آنها نداشته باشیم ولی یکبار دیدم که جمعیتی دور یک نفر جمع شده اند و یک سری ناراحت شده و دیگران موضع گرفته اند. دیدم که نمی شود، سکوت کرد. آن فرد بلند صحبت می کرد و می گفت: کسانی که برای زیارت شان آمده اید مرده هستند و از بین رفته اند و اصلا ارتباطی با شما ندارند، صدای شما را نمی شنوند و این شرک است که اینجا می آیید. سکوت را جایز نداشتم و دیدم که پشت سر این فرد تابلو زیارت اهل قبور نصب بود و آن شخص توصیه می کرد که این زیارت از سوی حاجیان خوانده شود. به او گفتم: از سویی می گویی که زیارت اهل قبور را بخوانیم و از سوی دیگر توجه نمی کنی که در همین زیارت چهار مرتبه صیغه مخاطب به کار رفته است و همین مردگان خطاب قرار گرفته اند پس چه طور است که می گویی آنها از بین رفته اند در حالی که می شنوند طبق همین زیارت که می گویی همه بخوانند؟ این مساله را مطرح کردم و جمع آن را تایید و شخصی که چنین مباحثی را مطرح کرده بود در موضع خاصی قرار گرفت و دید جوابی ندارد. در نتیجه به شرطه هایی که آنجا حضور داشتند گفت که مرا از قبرستان بقیع بیرون بیندازند. غرض از گفتن این خاطره این بود که بگویم آنها اصلا نه اهل استدلال هستند و نه اهل حقیقت. شغل شان این است بایستند و این مسایل بی پایه و اساس را مطرح کنند بدون اینکه بدانند حتی خودشان و صحبت هایشان را حاشا می کنند. حجاج باید چطور برخورد کنند که این قسم رفتارها مشکل آفرین نشود؟ حج با توجه به اینکه نژادها، فرهنگ ها و افراد مختلفی در این کنگره عظیم حضور می یابند، یک فرصت بالقوه است که می تواند بسیاری از شبهات را رفع کند به شرطی که مواجهه درستی با آن انجام شود. نکته قابل توجه این است که آنها با عوام صحبت می کنند چراکه مردم عادی اشرافی به مباحث وهابیت ندارند. یکی از شبهات آنها بر اساس مباحث ابن تیمیه، مقایسه شیعه با یهود است، به عقیده ابن تیمیه همان طور که یهود تورات را تحریف کرد، شیعه نیز قرآن را تحریف کرده است. آنها با استناد به مباحث ابن تیمیه می گویند که شیعیان قائل به تحریف قرآن هستند ولی وقتی که مردم با شیعیان مواجه می شوند، می بینند که قرآن شیعه همانی است که آنها می خوانند. یکبار یکی از مستبصرین که شیعه شده بود قسم دروغ خورد و گفت ما قائلیم که شیعه قرآن را تحریف کرده است، به او گفتم چرا قسم دروغ می خوری؟ گفت ما قائلیم که قرآن شیعه تحریف شده لذا قسم خوردن به قرآن شیعه ایرادی ندارد، برای او قرآن را آوردم و گفتم ببین، وقتی تفاوتی ندید برایش مسجل شد که این تهمت به شیعه است. یا مثلا در مسجدالحرام به خود من گفتند شما مشرک هستید و بعد از نماز می گویید «خان الامین»! گفتم من اینجا هستم بیا با هم برویم و مکه را بگردیم، یک نفر را پیدا نمی کنی که این گونه نماز بخواند. او را بردم و اتفاقی با چند شیعه صحبت کردیم آنها گفتند که اصلا تا به حال چنین چیزی را نشنیده اند. یا شخصی به نام «ناصر بن عبدالله بن علی القفاری» در پایان نامه خود با عنوان «اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه» که اکنون یک کتاب شده، چندین شبهه را مطرح کرده است. او به قدری پایان نامه خود را قوی ارائه کرد که اکنون در چند جلد در دانشگاه های مختلف تدریس می شود. وی در جلد سوم این کتاب می نویسد که شیعیان بعد از انقلاب اسلامی به اندازه ای دلداده قاعد خود(امام خمینی) شدند که در اذان های شان نام او را می آورند و بعد از الله اکبر می گویند: «اللّه أکبر، اللّه اکبر، خمینى رهبر، أی الخمینی هو القائد، ثمّ أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه»! واقعا هر کسی که این مطلب را بشنود خنده اش می گیرد چرا که از شبکه های مختلف اذان شیعه پخش می شود. بنابر این، انواع و اقسام شبهات وجود دارد اما حج یک فرصت است که می تواند این شبهات را از بین ببرد. وظیفه حجاج ایرانی این است که حدالامکان سکوت کنند چراکه در مقابل جماعتی هستند که کسب و کارشان این است و از خدا می خواهند که کسی به آنها واکنش نشان دهد، اگر شرایط فراهم بود و برخی حجاج اطلاعات کامل داشتند و فضا مناسب بود می توان روشنگری کرد مثل مواردی که پیش تر ذکر شد به جز آن باید از ورود بحث با کسانی که اصلا هدف شان مجادله است دوری کرد.منبع:شبستان