من برخی از اسناد که به سن و تاریخ ولادت حضرت ولی عصر اشاره کرده بیان می کنم. سپس توضیح خواهم داد که این موضوع چرا اینقدر برای ما اهمیت دارد؟
در کتاب های کافی کلینی، الغیبه شیخ طوسی، کمال الدین مرحوم صدوق، ارشاد شیخ مفید، دروس شهید اول، بحارالانوار علامه مجلسی، همه این بزرگان و قول اکثر بر این نکته تاکید داشته اند که ولادت امام زمان در نیمه شعبان سال ۲۵۵ رخ داده است.
اما چرا ما بر این نکته تاکید داشته ایم؟ مقدمه این بحث این است که مناسبت هایی که برای یک جامعه وجود دارد برخی ملی و برخی مذهبی است. در مناسبت های خاص که مختص شیعه است همه آنها یک روال ندارد، بخشی از این مناسبت ها جنبه اعتقادی دارند و یک بخش هم جنبه ولایی دارند یعنی بر مبنای موالات و مودت است. مناسبت های اعتقادی غدیر و فاطمیه و شهادت سیدالشهدا و ولادت امام زمان است. اینها اعتقادی است و مخالفین بیشترین مشکل را با این چهار مناسبت دارند. چون این چهار مناسبت نقش تداوم اسلام را دارند.
اینها ریشه اعتقادی دارند و بحث تاریخی نیست. لذا اگر کسی عمرش و مالش را در این مسئله بگذارد اسراف نکرده است. مبادا کسی بگوید این پول هایی که برای جشن ولادت امام زمان خرج می شود به جای دیگری هزینه کنید. بحث ما صرفا تاریخی نیست بلکه اعتقادی است. پای بحث اعتقادی اگر جان هم بدیم شاید کافی نباشد.
تمام کمک هایی که برای جهات دیگر جمع می شود از دل همین جلسات بیرون می آید.
فاطمیه به ما یاد می دهد که برای دفاع از ولایت و دفاع از امیرالمومنین باید جان داد. وقتی امیرالمومنین برای صدیقه طاهره بیت الاحزان می سازند یعنی یکی از راه های مبارزه گریه کردن و برقراری مناسبت هاست. یکی از راه های مبارزه حضرت زهرا با مخالفین فدک است و یکی هم شهادت آن حضرت است.
چرا عاشورای امام حسین اینقدر مهم است؟ چون استمرار اسلام به واسطه عاشوراست و اگر شهادت سیدالشهدا نبود اسلام از بین رفته بود.
یکی از چیزهایی که امید در دل مردم ایجاد می کند، همین جشن های ولادت امام عصر است.
ولادت امام زمان جنبه اعتقادی دارد ولی جشن ها و دیگر عزاداری ها جنبه موالات و مودت دارد.
کسانی که اصرار دارند ولادت امام زمان اتفاق نیفتاده به مسئله ای می خواهند اشاره کردند و ان به نوع نگرش ما به مسئله امامت باز می گردد.
آنها بحث امامت را بحثی عرفی و انسانی و زمینی می دانند. می گویند ما هستیم که امام را مشخص می کنیم. بنابراین امروز هارون الرشید را انتخاب می کنند و فردا با مامون بیعت می کنند.
از نظر شیعه امامت منصب الهی است و تداوم و استمرار نبوت است. انکار ولادت امام زمان(عج) تداوم رهبری بعد از پیامبر را زیر سوال می برد. یعنی مقوله الهی که از مقطع صدر اسلام ابلاغ شده از بین می رود و کل دین از بین خواهد رفت.
به حسب آنچه که در قرآن است، تداوم رهبری یکی از ویژگی های جانشینان رسول گرامی است. من دو آیه می خوانم.
آیه ۵۱ سوره قصص می فرماید «وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» یعنی وما پیوسته برای آنان سخن گفتیم (و آیات قرآن را برایشان نازل کردیم) شاید که پندگیرند ومتذکّر شوند. از این آیه تداوم رهبری استفاده می شود.
آیه ۷ سوره رعد می فرماید «انّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْم هاد» یعنی همانا تو بیم دهنده ای هستی و هر قومی را راهنمایی است. این تداوم رهبر است و مسلم است که شخص هادی با شخص منذر متفاوت است و منصب هدایت و منصب رسالت متفاوت است و بعد از آن است.
بنابراین هم قران کریم به صراحت تداوم را بیان می کند و هم در روایات بحث تداوم رهبری را داریم.
در این مورد روایات را به پنج عنوان تقسیم کرده اند. ذیل هر عنوان کثیری از روایات را مطرح کرده اند که این باعث می شود دیگران نتوانند ادعا کنند که این اتفاق نیفتاده است.
پرداختن تئوری و عملی ما به ولادت امام زمان یعنی اثبات تداوم رهبری در ائمه اطهار. تداوم رهبری یعنی استمرار رسالت و استمرار به استقرار رسالت کمک می کند. اگر ما این مسئله را نادیده بگیریم کل رسالت از بین می رود.
در بین روایات ۵ عنوان پیدا می کنیم که در ذیل آن روایات متعددی وجود دارد.
عنوان اول این است که می فرماید «زمین از پیشوایان الهی خالی نمی ماند»؛ در بعضی از روایات فقط همین جمله را می گوید و در بعضی روایات زمان آن را مشخص می کند. چهل حدیث ذیل این باب وجود دارد که من چند حدیث را نقل می کنم.
در کتاب کمال الدین صدوق نقل شده که فردی به امام باقر(ع) عرض کرد که «مَا مَعْنَی إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ اَلْمُنْذِرُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِیٌّ اَلْهَادِی وَ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ زَمَانٍ إِمَامٌ مِنَّا یَهْدِیهِمْ إِلَی مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.»
یعنی به امام باقر علیه السّلام گفتم: معنای این آیه چیست «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» فرمود: منذر، رسول خدا و هادی علیّ است و در هر وقت و زمانی امامی از ما وجود دارد که مردم را به آنچه رسول خدا آورده است هدایت کند.
در کتاب کافی از نضیل نقل شده که «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» فَقَالَ کُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِلْقَرْنِ اَلَّذِی هُوَ فِیهِمْ ».
یعنی فضیل گوید: از امام صادق(علیه السّلام) پرسیدم از قول خدای عز و جل(۷ سوره رعد): برای هر قومی رهبری است» فرمود: هر امامی رهبر دورانی است که در میان مردم آن است.
حدیث سوم از کتاب کافی است که از امام باقر نقل می کند «عَن ابی جَعفر علیه السلام فی قول اللَّه تعالی تبارک و تعالی: «اِنَّما اَنتَ مُنذِرٌ و لِکُلِّ قَومٍ هادٍ» فقال: «رَسول اللَّه صلی الله علیه وآله المُنْذِر وَ عَلی علیه السلام الهادی اَمَّا وَ اللّهِ ما ذَهَبَتْ مِنَّا وَ ما زالَتْ فینا اِلی السَّاعَةِ»
یعنی از حضرت باقر علیه السلام پیرامون آیه «ای پیامبر، همانا تو بیم دهنده و ترساننده هستی، و برای هر قومی راهنمایی است»، سؤال شد (و تفسیر آن را جویا شدند)؟ امام فرمودند: بیم دهنده رسول خدا صلی الله علیه وآله است و علی علیه السلام هدایت کننده است. آگاه باشید به خدا سوگند که این مقام هدایتگری در میان ما اهل بیت از بین نمی رود و همچنان تا روز قیامت در میان ما خواهد بود.
ما در بحث های غیبت چند عنوان مهم وجود دارد که فوائد امام غائب چیست و اصلاً غیبت به چه معنی است؟ شرایط تشرف به خدمت امام زمان در زمان غیبت چیست؟ و اصلاً این امر امکان دارد؟ ما برای این موضوع ۵ معنا داریم که چهار معنا را به کلی رد می کنیم و یک معنا را اثبات می کنیم.
اینها چیزهایی است که ما باید بدانیم. برخی اعتقادات ما را قوی می کند و برخی جلوی خرافات را می گیرد. دشمن برای اینکه بتواند ریشه را بزند دسیسه می کند و یک موهوماتی را وارد دین می کند. بخاطر آن عطشی که مردم دارند، اقدامات آنها مثمر ثمر است.
مردم معنویت را به طور فطری دوست دارند، اگر متولیان فرهنگی شیعه معارف و معنویت را در اختیار مردم نگذارند خب کابالا این کار را می کند. مردم هم چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند.