در نهضت عاشورا شاهد حضور گسترده زنان و دختران خاندان رسول خدا صلیالله علیه و آله هستیم. این حضور از چه ابعادی قابل بررسی است؟
حضور زنان در قیام بزرگ و تاریخی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام چه در مراحل آغاز حرکت، چه در طول مدت حرکت و چه در صحنه کربلا و حوادث پس از آن برجسته و از ابعاد گوناگونی مانند شجاعت، رشادت، دلاورمردی، حیا و عفاف، پیامرسانی این نهضت بزرگ، دفاع از مقام امامت و ولایت و بسیاری ابعاد دیگر قابل بحث و بررسی است. در حقیقت می توان حضور زنان در این انقلاب بزرگ را بخش جداناپذیر آن دانست که بدون آن، تصویر کامل نخواهد بود.
نکته قائل تأمل درباره حضور زنان در نهضت حسینی، آن است که عدهای مانند حضرت امالبنین سلامالله علیها همراه با کاروان نیستند، بلکه در مدینه یا شهرهای دیگر ماندهاند ولی همچنان جزء پیامرسانان و شخصیتهای برجسته این قیام تاریخی محسوب میشوند.
همین طور است. حضرت امالبنین سلامالله علیها مادر حضرت عباس علیهالسلام، عبدالله، جعفر و عثمان همراه کاروان نبودند، هم چنانکه امسلمه به عنوان تنها همسر بازمانده رسول خدا صلیالله علیه و آله در این قیام حضور نداشتند. برخی از اینها مأموریتی از جانب امام حسین علیهالسلام داشتند که ناشر فرهنگ حسینی در جهان اسلام باشند.
همچنین آن طور که تحقیقات در زمینه عاشورا برای من مشخص کرده، در حرکت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام 84 زن و دختر حضور دارند که نقشآفرین در طول حرکت، در صحنه و ماجراهای پس از آن هستند. این افراد نقش حمایتی و انگیزاننده نیز دارند. به طوری که همسران و پسران خود را تحریض و تشویق به جهاد و حمایت از امام می کنند، آن هم در حالی که آنها در راهی قرار دارند که مسیر پرخطری است؛ راهی که کشته شدن در آن هست و حوادث بسیاری برای مردان و زنان رقم خورده است. این اتفاقات را زنان حاضر در عرصه کربلا به خوبی میدانستند. زیرا امام زین العابدین علیهالسلام فرمودهاند: «من همراه پدرم، حضرت امام حسین علیهالسلام، حرکت کردیم. پس در هیچ منزلی نزول نفرمود و از هیچ منزلی کوچ نکرد مگر اینکه از حضرت یحیی بن زکریا علیهماالسلام و کشته شدن او یادی به میان میآورد.» درواقع امام حسین علیهالسلام با این بیان و ذکر ماجرا و عاقبت حضرت یحیی علیهالسلام، فرجام راه را مشخص میکردند تا همه از آن آگاهی داشته باشند.
نقش دیگر زنان در طول این مسیر، آن بود که بخشی از نیازهایی که در طی حرکت ایجاد می شد مرتفع کنند. کارهای درمانی، تهیه غذا و اموری از این قبیل بر عهده زنان کاروان بود.
اما بخش قابل توجه حضور زنان که در صحنه کربلا مشاهده میشود این بود که فرزندان خود را تشویق میکردند تا پابهپای مردان، جان خود را سپر دفاع از حریم اسلام و اهلبیت علیهمالسلام کنند. بانوان حاضر در کربلا، چگونه با حفظ حجاب و عفاف خود این نقش مهم را در آن بیابان و در مقابل دشمن ایفا کردند؟
نمونه این اقدام شجاعانه با حفظ حیا و عفت را در عملکرد هانیه همسر عبدالله بن عمیر کلبی میتوان مشاهده کرد؛ زن جوانی که مدت کمی از ازدواج او با عبدالله میگذشت، اما در میدان در کنار همسرش چنان رجز خواند و با سوز و بیان لطیف این نکته را بر بالای پیکر مجروح همسرش گفت که «بهشت بر تو مبارک باشد. سلام من را به رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهماالسلام برسان.» این نوع اظهار حقیقت در وسط میدان کربلا با آن بیان دقیق و سوز آن زن شجاع، عمرسعد را وحشتزده کرد که مبادا سربازان لشکرش به خود آمده و رهایش کنند. به همین دلیل بود که به نیروهای خود دستور داد که فورا به آن زن حمله کنند. به این ترتیب هانیه با ضربه گرزی بر سرش در کنار همسرش به شهادت رسید.
همچنین بانویی به نام قمر، زنی است که وقتی لشکر عمر سعد سر فرزندش را به سوی او پرتاب میکنند، میگوید: «ما چیزی را که در راه خدا دادهایم، پس نمیگیریم. » چنانکه این رفتار شجاعانه را از بحریه مادر عمرو بن جناده نیز مشاهده میکنیم. به این ترتیب زنان در واقعه عاشورا نقش برانگیزاننده و تشویقی را بر عهده داشته و نمونه یک زن عفیف و دلیر را به نمایش گذاشتهاند. همچنانکه گاهی نیز باعث کندی اتفاقات میشوند؛ آن زمانی که شمر ملعون قصد جان امام سجاد علیهالسلام را کرد، حضرت زینب سلامالله علیها مانع او شد و در اقدامی شجاعانه مانند مادر بزرگوارش، حضرت زهرا سلامالله علیها، جان خود را سپر دفاع از امام زمان خود کرد. در مجلس یزید و عبیدالله بن زیاد که لعنت خدا بر آنها باشد، نیز همین گونه اقدام کردند.
یکی از مسائل و نکاتی که امام حسین علیهالسلام و حضرت زینب سلامالله علیها برآن تأکید کردهاند، حفظ ارزشهایی مانند عفاف و حجاب است. نمونه اجرایی و عملی دفاع از حجاب را در چه مواردی در صحنه عاشورا میتوان مشاهده کرد؟
حضرت زینب سلامالله علیها ناشر فرهنگ عاشوراست. در واقع کربلا دو صفحه دارد و صفحه دوم کتاب عاشورا را آن حضرت رقم زده است. همان طور که اشاره کردید یکی از مسائلی که امام حسین علیهالسلام بر آن تکیه میکنند حفظ حریمها و ارزشها از جمله عفاف و حجاب است که به خصوص در برابر خانمها بر آن تاکید میکنند.
وقتی امام حسین علیهالسلام تنها شد، خطاب به زنان فرمود: «چادرهایتان را محکم بر کمر گره بزنید تا در افت و خیز و فرار کردن و آتش زدن خیمهها، حجابها را حفظ کنید.»
در مجلس یزید ملعون هم حضرت سکینه سلامالله علیها یا حضرت فاطمه صغری علیها السلام پاسخ کوبندهای به یزید داد که نشاندهنده حفظ حیا و عفاف از سوی آن بزرگان بود. ایشان فرمود: «آیا این عدالت است که زنان و دختران و کنیزکان تو در پس پرده عزت بشینند و تو دختران پیغمبر صلیالله علیه و آله را اسیر کنی و پرده حرمت آنان را بدری و آنان را بر پشت شتران از این شهر به آن شهر بدون سرپرست و محرمی بگردانی؟» یکی از سفرای حاضر در مجلس یزید خواست حضرت فاطمه صغری علیها السلام را به عنوان کنیز خود بگیرد، که حضرت زینب سلامالله علیها فرمود: «جان من و جان او» و چنان با او مقابله کرد که جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشتند. این نوع حفظ حریمها و ارزشها را در عملکرد آن بزرگان بسیار مشاهده میکنیم.
میدانیم که عفاف بانوان و مردان عاشورا تنها در نوع پوشش ایشان خلاصه نمیشود. در سایر رفتارها آن بزرگان چه آموزههایی از عفاف در کلام و نگاه وجود دارد؟
همین طور است. عفاف و حیای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و سایر یاران آن حضرت اعم از زن و مرد تنها در پوشش آنها نبود. آنها در تمام مراحل حفظ حریمها و ارزشها را به بهترین وجه ممکن به نمایش گذاشتند. عفاف در سخن گفتن داشتند و عفت کلام را حفظ میکردند، هرچند که دشمن بسیار بدگو و بدزبان بود و با الفاظ رکیک و زننده سخن میگفت، اما در هیچ جا اتفاق نیفتاد که امام حسین علیهالسلام و یاران آن حضرت از کلام زشت و زننده استفاده کنند. آنها چه در سخن گفتن، چه در سخنرانی و چه در رجز خواندنها در وسط میدان مبارزه حریم کلمات را حفظ میکردند، الفاظ شجاعانه و دلاورانه با استفاده از کلمات زیبا ادا میکردند و نوعی گزیدهگویی و زیباگویی در رجزها دیده میشود که نشان از عفت کلام ایشان دارد. همچنین به جا سخن میگفتند و به هیچ عنوان پردههای شرم توسط ایشان کنار زده نشد.
در عین حال روایت شده که «قله الاکل من العفاف» به این معنا که حتی شکم عفاف دارد. یاران امام حسین علیهالسلام حتی این نکته را رعایت کردهاند.
نکته دیگر آن است که عفاف را تنها به زنان اختصاص ندارد. چنانکه درباره امام حسین علیهالسلام نیز خواندهایم که آن حضرت هنگامی که تنها ماندند و قصد ورود به میدان مبارزه را داشتند، خواستند تا لباسی قدیمی برای ایشان بیاورند که تنگ هم نباشد و بدن مطهر ایشان پس از شهادت در آن صحرا برهنه نماند. چنین روایتی نشان از عفاف و حیای امام حسین علیهالسلام دارد. درست است؟
بله. امام حسین علیهالسلام در لحظههای آخری که در میان اهل خیمه خود بود، فرمود تا لباس کهن را برای ایشان بیاورند (ایتینی بثوب عتیق) نقل شده که این لباس، دستبافته حضرت زهرا سلامالله علیها بود. پس اگر از شهادت آن حضرت تا واقعه عاشورا را در نظر بگیریم، حدود نیم قرن زمان گذشته است و این لباس عتیق و کهن شده است.
اما چند نکته در این باره وجود دارد. اول آنکه یک لباسی که آوردند، چون تنگ بوده، امام حسین علیهالسلام میفرماید «این، لباس ذلت است.» چون آن لباس کوتاه و تنگ بود. این نکته هم درس بزرگی برای مردان است تا لباس تنگ و کوتاه و بدننما نپوشند.
در عین حال باید توجه شود که فرموده امام علیهالسلام در شرایطی است که ایشان در آستانه جنگ قرار دارند، قرار است به میدان مبارزه بروند و یقین میدانند که به شهادت میرسند. با این وجود آن حضرت، قبل از پوشیدن لباسی که دستبافته مادر بزرگوارشان، حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، بود آن لباس را از چند جا شکاف دادند تا وقتی بعد از شهادت، لشکر عمر سعد لباسهای ایشان را به غارت میبرند، از دزدیدن این لباس پاره و کهن صرفنظر کنند تا بدن مبارک ایشان برهنه نماند. هرچند که آنها بعد از به شهادت رساندن حضرت از بردن این لباس هم حیا نکردند و کفش، پیراهن، دستار، عمامه، انگشتر و هرچه امام حسین علیهالسلام به همراه داشتند را به غارت بردند تا به عنوان شاهد حضورشان در به شهادت رساندن آن حضرت، نزد عبیدالله ملعون ببرند و از او صله بگیرند.
در هر صورت مشاهده میکنیم که امام حسین علیهالسلام در صحرای کربلا پوشش دارد و حتی در شب عاشورا به یاران خود فرمودند که بهترین لباسهایشان را بپوشند، چون به عبادت خدا میروند. همچنانکه در روایات اسلامی توصیه شده «لباسی که در لحظه عبادت به تن میکنید، در لحظات دیگر نپوشید؛ چون این کار اسراف است و لباس لحظه عبادت باید بهترین لباس باشد. مگر نمیدانید که اگر لباس عبادت تمیز نباشد تسبیح خدا را نمیگوید؟»
به گفتار آن بزرگان اشاره کردید. یکی دیگر از جلوههای عفاف در کربلا را در نوع بیان زنان و حتی کودکان مشاهده میکنیم که کمتر گله از نبودن آب، یتیمی، سختی و گرسنگی میخوانیم. اما در چند مورد به اشاره آنها به حفظ حجاب برمیخوریم. ارزش حجاب و عفاف تا چه اندازه است که کودکان خردسال در میدان کربلا هم حفظ حجاب را بر رفع تشنگی و گرسنگی ترجیح دادهاند؟
کربلا به سرزمین ذوحسن به معنی خارزار مشهور بوده. حتی گفته شده که کلمه کربلا از ریشه «کربله» گرفته شده که نوعی خار بلند، تیز و جانگداز بوده. با در نظر گرفتن این نکته، مشخص میشود که در تمام این سفر رویدادهای سختی پیش آمده و در کنار اینها، دشمن خیمهها را به آتش کشید. به طوری که حتی موی دختران نیز در آتش سوخت.
علیرغم بحرانهایی که روی میداد، مانند تازیانه زدن، دویدن در میان خارها، آتش گرفتن، حمله وحشیانه لشکر عمرسعد و سایر حوادث دیگر، ما تلاش آن بزرگواران را در حفظ حجاب به وضوح مشاهده میکنیم. حتی حضرت فاطمه صغری سلامالله علیها در روایتی، فرموده است که در جریان حمله به خیمهها، یکی از سواران عمرسعد نیزه را در شانه من نشاند. اما با تمام این رنجها از حفظ حجاب خود فروگذاری نکردند.
رنج بانوان و دختران کربلا از تشنگی، گرسنگی، اسیری، بیپدری و موارد اینچنینی نیست. آنها مراقب حفظ حریمها بودند و نگران از اینکه ارزشهایی مانند عفاف و حجاب در کنار حرمت امام زمان علیهالسلام مورد تعرض قرار میگرفت. درواقع کربلا آموزگار عفاف و حجاب است.
بنابراین زنان ما برای آموختن درس بزرگ عفاف و حجاب، باید به آموزگاری مانند کربلا مراجعه کنند.
دقیقا این گونه است. در روزهای ماه محرم هزاران دختر شمع به دست را میبینیم، به خصوص در شام غریبان شاهد حضور تعداد زیادی از زنان و دختران در کوچهها و خیابان هستیم. اما دریغا که نشانی از زنان بزرگ عاشورا را در ظاهر گروهی از آنها ببینیم! زنان ما اگر به حضرت زینب سلامالله علیها و به شهدای کربلا و در رأس آنها حضرت سیدالشهدا علیهالسلام ارادت دارند، باید عفاف و حجاب را از آنها بیاموزند و در وهله اول با حجاب زینبگونه در جامعه حاضر شوند.
پرسش دیگر این است که در واقعه کربلا هیچ جایی درخواست آب و غذا مشاهده نشده، حتی روایت شده که اسرای کربلا نه تنها آب و غذا را به عنوان صدقه قبول نمیکردند حتی اگر کودکی نادانسته از خرما و غذایی که مردم میدانند میخورد، زنان کاروان آن را از دهان کودک بیرون میآوردند تا صدقه نخورده باشند. اما در مورد حجاب مشاهده میکنیم که اگر کسی قصد کمک داشت، از او چادر و پارچهای برای پوشش خود میخواستند. چنین روایتی صحت دارد؟
بله. این اتفاق در کوفه افتاده است. سهل بن سعد شهرزوری، مردی بود که نقل کرده: کاروان اسرا را دیدم که پوشش درست و کاملی نداشتند. دختری برای آنکه موهایش مشخص نشود، دستهای خود را بر روی سرش گذاشته بود. حتی بخشی از لباس آنها در آتش سوخته بود. وقتی مردم به این کاروان آب و غذا می دادند، زنان آنها رد میکردند و میگفتند «صدقه بر آل محمد صلیالله علیه و آله حرام است. » من نزدیک آنها رفتم و آنها از پذیرفتن آب و غذا خودداری کردند و گفتند «اگر قصد کمک به ما را دارید، چادر و پارچهای بیاورید تا خود را با آن بپوشانیم.» به این ترتیب مردم کوفه برای آنها لباس و پارچه میآوردند.
چرا یزیدیان این اندازه با حجاب و پوشش زنان اهل بیت علیهمالسلام مبارزه میکردند؟ حجاب آن بزرگان چه رمزی دارد که حتی با شهادت امام حسین علیهالسلام از دست نرفت؟ چنانکه امروز هم در تهاجم فرهنگی شاهد مبارزه دشمن با حجاب زنان و حیای مردان هستیم.
دشمن هر رفتاری را که موجب آزردگیخاطر شود، انجام میدهد. لشکر عمرسعد، امام حسین علیهالسلام را به شهادت رساند. وقتی باز هم شاهد شجاعت و ایستادگی زنان اهل بیت علیهمالسلام بود، با حجاب آنان مبارزه کرد تا آنها را خارجشده از دین و غیرمسلمان نشان دهد و حرمت آنها را بشکند.
امروز هم دشمن تهاجم فرهنگی را شروع کرده است. او میداند که قادر به جنگ فیزیکی با دشمن نیست، از جنگ نرم و مبارزه با حجاب و عفاف استفاده میکند. بیحجابی نشاندهنده ستیز با نظام اسلامی است. دشمن این دوران نظام اسلامی همان شمر و یزیدیان آن دوران هستند که با خاندان رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام کینه و دشمنی داشتند. حضرت فاطمه صغری علیها السلام روایت کرده که دشمن عمدا تلاش میکرد تا حجاب را از سر ما بردارد. امروز هم دشمنان نظام اسلامی همین عمل را مرتکب میشوند.
با این توضیحات میتوان نتیجه گرفت که امروز هم ما در آزمون بزرگ تاریخ هستیم.
درست است. معادل اتفاقاتی که در سال 61 هجری روی داد و شیوههای جنگی آن زمان، امروز هم استفاده میشود. این در حالی است که ما بالیده و روییده در فرهنگ عاشورا هستیم. انقلاب و فرهنگ عاشورای امروز ما مانند دیروز است. بنابراین لازم است که در فشارها، تنگناها و تحریمهای اقتصادی و سیاسی خود را گم نکنیم. چنانکه امام حسین علیهالسلام فرمودند: «مردم بنده دنیا هستند و دین، نباتی است در دهان آنها. تا مزهای از آن میآید دم از دینداری میزنند اما همین که بنای آزمایش گذاشته شود، دینداران کم میشوند.» به این ترتیب باید توجه داشته باشیم که تنگناهای اقتصادی و مشکلات دنیای، دین خود را رها نکنیم.
گاهی عدهای نادانسته یا برای خوشایند گروهی، با دشمن هم صدا میشوند و حجاب را اختیاری عنوان میکنند تا راه گریزی برای افراد بیایمان باز کنند.
بله. این عده در اثر بیتوجهی آب به آسیاب دشمن میریزند و با او همصدا میشوند. این افراد باید بدانند که مردان و زنان کربلا تا آخرین لحظه عفت خود را حفظ کردند. امروز هم اگر عدهای روسری و حجاب خود را بردارند، فردا به این اندازه هم اکتفا نمیکنند. چنانکه مقام معظم رهبری بارها تأکید فرمودهاند که اگر امروز مقداری عقبنشینی کردید، فردا آنها به این حد اکتفا نمیکنند. درست است که مسائل اقتصادی باید اصلاح شود، اما نباید به افتراق و در هم آمیختگی امور اقتصادی و سیاسی با مسائل مهم فرهنگی مانند حجاب و عفاف اقدام کنیم.
گفتگو از مریم مرتضوی