* آیا قرآن کریم، کتابی علمی است؟
- سؤال
با مروری گذرا بر آيات قرآن، میبینیم که از هیچ نظم و ترتيب خاصی پیروی نمیکند. مثلاً در سوره ای پیرامون موضوعات متنوعی، مانند انفاق، احکام زنان، نماز، جهاد، ایمان به مبدأ و معاد و ... به صورت ناقصی بحث می شود و باقی مسائل مرتبط با آن موضوع، در دیگر سوره ها پراکنده است در صورتي که مي شد هرموضوعي را در سوره ای يا قسمت هايي از يک سوره آورد و بحث درباره آن موضوع را تمام کرد؛ تا هم مطالب، نظم روشنی داشته باشد، هم بر زيبايي قرآن افزوده شود و هم مخاطبان قرآن نیز دچار سردرگمي نشوند! در چینش کنونی قرآن، مطالب و آيات مشابه و تکراري زيادی ديده مي شود که به نظر، عاری از فائده است! مثلاً قصه مواجه موسي ـ عليه السلام ـ با درخت افروخته، حداقل سه بار به صورت مستقيم در سوره هاي مختلف آمده است که تکرار آن از زيبايي و سودمندی قصه در میان آیات قرآن مي کاهد!
- پاسخ
پیش درآمد
از همان آغاز بعثت پیامبر اکرم و نزول قرآن کریم همواره پرسش ها و شبهاتی درباره ی آن از سوی مخالفان اسلام مطرح شده است. بسیاری از این پرسش ها و شبهه ها در خود قرآن هم بیان شده و پاسخ گرفته است. سوالاتی که در این راستا مطرح می شود، هرچند از خاستگاهی ناموجه و غرضآلود طرح شود، امر مبارکی است و در مجموع، بر غنای تفکر دینی و مباحث قرآنی میآفزاید. قرآن کریم کتاب است، اما کتابی که از لحاظ فرم و محتوا با کتابهای دیگر بسیار متفاوت است. وقتی این تفاوت به خوبی تبیین نشود، ممکن است برای شماری از مخاطبان ایجاد پرسش و ابهام کند. در نوشتار حاضر به یکی از شبهاتی که با تمسک به تفاوت فرمی و محتوایی قرآن میخواهد برای آن خاستگاهی غیرالهی اثبات کند، اشاره کرده و پس از بررسی به نقد آن خواهیم پرداخت.
چکیده ی شبهه
با مروری گذرا بر آيات قرآن، میبینیم که از هیچ نظم و ترتيب خاصی پیروی نمیکند. مثلاً در سورهای پیرامون موضوعات متنوعی، مانند انفاق، احکام زنان، نماز، جهاد، ایمان به مبدأ و معاد و... به صورت ناقصی بحث میشود و باقی مسائل مرتبط با آن موضوع، در دیگر سورهها پراکنده است در صورتي که ميشد هرموضوعي را در سورهای يا قسمتهايي از يک سوره آورد و بحث درباره آن موضوع را تمام کرد؛ تا هم مطالب، نظم روشنی داشته باشد، هم بر زيبايي قرآن افزوده شود و هم مخاطبان قرآن نیز دچار سردرگمي نشوند! در چینش کنونی قرآن، مطالب و آيات مشابه و تکراري زيادی ديده ميشود که به نظر، عاری از فائده است! مثلاً قصه مواجه موسي ـ عليه السلام ـ با درخت افروخته، حداقل سه بار به صورت مستقيم در سورههاي مختلف آمده است که تکرار آن از زيبايي و سودمندی قصه در میان آیات قرآن ميکاهد!
چکیده ی نقد
قرآن کريم معجزه جاودان پيامبر مکرم اسلام که همچنان بدون کمترين تغيير يا تحريف در اختيار ما قرار گرفته است. قرآن کتابي نيست که نويسنده ای با طرح و برنامهی قبلي و براي تبيين موضوعی مشخص به نگارش درآورده باشد تا از او بپرسيم: چرا ساختار کتابش منطبق بر ساختار رايج و معمول ميان نويسندگان نيست؟! قرآن کتاب هدايت انسان به سوي کمال حقيقي، يعني رستگاری از بدیها و تحصیل قرب الي الله است و هرموضوعي که براي توفيق او در اين مسير لازم و ضروري بوده و به هراندازه که بايد مطرح ميشده، در قرآن کریم مطرح شده است. آيات قرآن کريم، در همه زمينهها، به منزله قانون اساسي و مباني، دکترینهای بنیادین و آموزههاي مرجع در دينشناسي اسلام به شمار میرود. طبق توصیف قرآن کریم، پيامبر معلم[1] و مذکر[2] است و قرآن متن درسی نانوشته او! معلم عاقل و هوشمند، به فراخور زمان، مکان، مخاطب، حادثهها، شرايط، .... سخن ميگويد؛ کشکولمانندگی و پراکندگی ظاهری آیات است. تنوع حیرتانگيز در چينش آيات، موجب ميشود خواننده قرآن هرلحظه در جايي و پيرامون موضوعي تأمل کند و تازگي کلام خداوند در کام جانش حفظ شود.
مقدمه
قرآن کريم برجستهترين و گوياترين معجزه پيامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است. به باور همه مسلمانان و با استناد به ادله گوناگون ديني، عقلی- تجربي، تاريخي و کلامي قرآن کریم همچنان بدون کمترين تغيير يا تحريف در اختيار ما قرار گرفته است. صرف نظر از اين واقعيت که نفس عدم تغيير و تحریف اين کتاب آسماني، خود مهمترين جنبه معجزيت آن است، جنبههاي گوناگون ديگري نيز در ارتباط با اعجاز اين صحيفه الهي قابل طرح بوده و هست. اعجاز در فصاحت و بلاغت، اعجاز علمي، اعجاز در پيشگويي از حوادث پيش روي تاريخي، اعجاز در نقل موجز و متقن حوادث گذشته تاريخي، اعجاز در ...
به طور طبيعي وقتي سخن از اعجاز و آسماني بودن قرآن کریم مطرح ميشود، ممکن است پرسشها و يا شبهههايي پيرامون جنبههاي مختلف آن پديد آيد که صاحب نظران بايد با تعمق و تأمّل در حقيقت و واقعيت قرآن به آنها پاسخ گويند. در عصر پيامبر و امامان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بسياري از اين پرسشها مطرح ميشد و آن بزرگواران و احيانا اصحاب پيامبر و عالمان ديني پاسخگوي آن پرسشها بودند. يکي از پرسشهايي که از ديرباز پيرامون نحو تنظیم و چینش و نيز محتواي آيات قرآن کریم مطرح بوده همين پرسشی است که در قالب شبهه، مورد بحث ماست. گفته میشود چرا قرآن در قالب يک کتاب، فاقد ساختار معمول کتابهاست؟ يعني از مقدمه، فصلها و خاتمه تشکيل نشده است. چرا يک موضوع، در سورههاي مختلف به طور پراکنده مطرح شده است؟ چرا يک موضوع در آيات يا سورههاي گوناگون تکرار شده است؟ چرا هرموضوع به صورت مفصل و مطول مورد بحث قرار نگرفته و گاه با گزيدهگويي و اجمال به آن پرداخته شده است؟ و چندين پرسش ديگر. در ادامه به بررسی، توضیح و تبیین این پرسشها میپردازیم.
قرآن کریم، کتاب هدایت به سوی رستگاری
مجموعه قرآن کريم، تکوين يافته از آياتي است که در طول 23 سال رسالت پيامبر مکرم اسلام ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ در زمانها، مکانها، حادثهها و مناسبتهاي گوناگون فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی،... بر قلب ايشان نازل شده و پس از تلاوت ايشان، توسط کاتبان وحي به نگارش درآمده است. بنابراين قرآن کتابي نيست که نويسندهای با طرح و برنامهی قبلي و براي تبيين موضوعی مشخص به نگارش درآورده باشد تا از او بپرسيم: چرا ساختار کتابش منطبق بر ساختار رايج و معمول ميان نويسندگان نيست؟! هرچند همه طرحها و برنامهها در مشیت الاهی روشن و معین بوده است.
در طول دوران رسالت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در هرحادثه مهم و به تناسب هرموقعيت، آيه يا آياتي نازل ميشد و موضوعي اخلاقي يا اعتقادي يا فقهي يا تاريخي يا، .... را از زاویه خاصی بيان ميکرد. از اين رو گاه درباره موضوعی و از جنبههاي گوناگون، آياتي در زمانهاي مختلف نازل شده که طبعاً به صورت پراکنده در سورههاي مختلف جاي گرفته است. بنابراين بر خلاف تصور شبههکنندگان، قرآن، کتابی فلسفی يا کلامی يا فقهی يا فيزيکی يا... هرموضوع ديگری نيست که صرفا به موضوعی خاص و آن هم به صورت منطقي از ابتدا تا انتها بپردازد. قرآن کتاب هدايت انسان به سوي کمال حقيقي، يعني رستگاری از بدیها و تحصیل قرب الي الله است و هرموضوعي که براي توفيق او در اين مسير لازم و ضروري بوده و به هراندازه که بايد مطرح ميشده، در قرآن کریم مطرح شده است. با قدري تسامح در تمثیل، ميتوان گفت قرآن، مجموعه گفتارهاي شفاهي خداوند با پیامبر بوده که با راهنمايي خود پيامبر و توسط کاتبان وحي به نگارش درآمده و به متنی مکتوب تبديل شده است تا براي آيندهگان، بدون کم و کاست، باقي بماند.
قرآن کریم، دکترین زندگی مؤمنانه
خصوصيت ديگري که درباره قرآن کريم بايد در نظر داشت اين است که آيات قرآن کريم، در همه زمينهها، به منزله قانون اساسي و مباني، دکترینهای بنیادین و آموزههاي مرجع در دينشناسي اسلام به شمار میرود. در پارهاي از آيات قرآن اين حقیقت به صراحت بيان شده که اصول، مباني وامهات آموزهها و احکام ديني اسلام در قرآن مطرح گردیده و شرح و تفصيل و تبيين آن به عهده پيامبر و اوصياي او علیهمالسلام نهاده شده است.[3] از اين رو طرح مباحث و موضوعات، به صورت کلي و گاه مجمل، خللي به هدايتگري آن نميزند؛ چرا که تبيين و تفسير آيات، به عهده آورنده آن نهاده شده است و پيامبر در قالب تفسيرهای گفتاري و سنتهاي رفتاري خويش، در حقيقت آيات قرآن کريم را با تفصيل و بسط موردنیاز ارائه کرده است. انتظار اين که قرآن کريم به طور مبسوط و مفصل به هر موضوعي بپردازد، انتظاري نابجاست؛ زيرا پرداختن مبسوط به هرموضوعي، علاوه بر حجيم کردن مجمو.عه آيات قرآن، آن را ملالآور و غيرسودمند کرده و زمینه تحریفپذیری را در آن ایجاد میکند. علاوه بر این، اساسا دامنه موضوعات انساني، چه فکري، فلسفي و چه در حوزههاي ديگر، آن چنان وسيع و گسترده است که نميتوان آن را در قالب يک کتاب، آن هم کتاب آسماني، مورد توجه قرار داد. قرآن آمده است تا سرنخها و آموزههای اساسي هدايت انسان به سوی حيات طيبه را ترسيم کرده و در ضمن گفتگو از مباني ضروري و بنيادين دين، افقها و چارچوبهاي اصلي زندگي دينی را تبيين کند؛ بديهي است که با ارائه مباني، اصول و اهداف، کار تبيين ريزتر و جزئيتر موضوعات به عهده پيامبر، اوصياي او و عالمان رباني میسر خواهد بود.
پیامبری و تلاوت آیات قرآن کریم
حکمت اصلي اين که موضوعات مطروحه در قرآن، به صورت پراکنده و گاه تکراري بيان شده اين است که کار پيامبر صلی الله علیه و آله تلاوت آيات است؛[4] يعني پيامبر موظف است تا در کنار هرحادثه و در متن هر رويداد، آيه يا آياتي را بخواند و به جنبهاي از جنبههاي آن حادثه يا پرسش، که برای هدایت و آموزش مردم ضرورت دارد، پاسخي روشن از جانب خداوند ارائه کند. طبق توصیف قرآن کریم، پيامبر معلم[5] و مذکر[6] است و قرآن متن درسی نانوشته او! معلم عاقل و هوشمند، به فراخور زمان، مکان، مخاطب، حادثهها، شرايط، .... سخن ميگويد؛ هرچند خطوط و سرفصلهای اصلي درس او بايد روشن و مشخص باشد، امّا تکرارها، اجمالها و تفصیلها، برجستهکردن مسائلی يا بياعتنا گذشتن از کنار مسائل دیگری، ... جزو مهارتها و خصائص معلم است. البته این مثال به این معنا نیست که قرآن، کلام خود پیامبر است ولی از طرف خداوند تأیید شده و پیامبر مطالبی را در قالب قرآن طرح کرده که مورد تأیید و پذیرش خداوند قرار گرفته است؛[7]زیرا چنین نظریهای هم با متن آیات صریح قرآن منافات جدی دارد و هم با تلقی خود پیامبر و دیگر مسلمانان از قرآن در طول تاریخ در تضاد جدی است. پیامبر سخنان بسیاری داشته که نه خود او اجازه داده است در متن قرآن وارد شود و نه مسلمانان آن سخنان را جزء قرآن تلقی کردهاند؛ بلکه آنها را در قالب سنت جمعآوری کرده و مورد استفاده قرار دادهاند. معلمي که از کاربرد شيوههاي گوناگون براي ارتباط با دانشآموزان و تفهيم عميق و مطلوب سخنان خويش عاجز باشد، هرگز نخواهد توانست مقصود خويش را به درستي به شاگردانش منتقل کند. ممکن است معلم از موضوعی در زمانهاي گوناگون و به تناسب شرايط، سخن بگويد، داستاني را در شرايط مختلفي تکرار کند و هربار در تکرار آن مقصود و هدف متفاوتي را دنبال کند و بر جنبهي خاص و تازهاي از ماجرا انگشت بگذارد و آن را برجسته سازد. تکرارهاي قرآن کريم همه از اين گونهاند. در قرآن کريم تکرار بيهدف و غيرمفيد نداريم. هرجا قصهاي يا آموزهاي تکرار شده است، هدف هوشمندانه و حکيمانهاي در ميان است. این مسأله آنچنان برای مفسران و محققان روشن بوده است که عقیده داشته و دارند که تکرار هرآیه مقصود و معنای تازهای را دربر دارد. از نظر مفسرين شيعه حتی معناي "بسم الله الرحمان الرحيم" در آغاز هرسوره با دیگر سورهها تفاوت ميکند. از اين رو فقيهان ميگويند: هنگام قرائت سوره در نماز، بايد "بسم الله الرحمان الرحيم" آن به قصد همان سورهاي گفته شود که نمازگزار ميخواهد آن را قرائت کند.[8]
حضرت امام خمینی در تفسیر سوره حمد میفرماید: بدان که اهل معرفت بسم الله هرسوره را متعلق به خود آن سوره میدانند و از اين جهت، در نظري بسم الله هرسوره را معنايي غيراز سوره ديگر است؛ بلکه بسم الله هرقائلي در هرقول و فعلي با بسم الله ديگرش فرق دارد ... .[9]
فقها گفتهاند: بسم الله براي هرسوره بايد تعیین شود و اگر مثلا به قصد سورهای بسم الله الرحمن الرحیم گفته شد، سوره ديگری را به جای آن نمیتوان آغاز کرد و باید دوباره به قصد سورهای که میخواهیم بخوانیم بسم الله الرحمن الرحیم را تکرار کنیم.[10]
قصه زندگی موسی علیه السلام در قرآن
داستان زندگي و پیامبری موسي علي نبينا و آله و عليه السلام و تحولات زندگي بنياسرائيل، با توجه به مختصات نژادي، اجتماعي و تاريخي آنها، از درس آموزترين قصههاي قرآن است. قرآن کريم با بازگويي مبسوطتر اين حوادث تاريخي، در صدد تبيين علل و عوامل گوناگون روانشناختي و جامعهشناختی مؤثر در تحولات و تطورات زندگي بنياسرائيل و بهرهگيري از اين مسائل براي هدايت جامعه اسلامي است. رعايت اصول اخلاقي، ديني و اجتماعي، مراقبت از باورها و ارزشهاي اصيل دینی و پرهيز از نگرشها و رفتارهایی (تحریف آیات، دورشدن از تعقل، تفرقه، ذلتپذیری، ...) که امت اسلامی را به سرنوشت بنياسرائيل گرفتار خواهد کرد، از اهداف بازگویی چندبارهی قصهی موسی علیه السلام و قوم اوست.
رمز اعجاز و ماندگاری قرآن کریم
به باور برخي از قرآن پژوهان معاصر، اساساً مهمترين جنبه معجزيت قرآن کريم همين است که مطالب مورد نظر خود را به صورت پراکنده و غيرمنظم ارائه کرده است؛ در حالی که نه مطلب مهمی را فروگذار کرده و نه تضادي ميان مطالب آن يافت ميشود و با استفاده از همه ظرفيتهاي ادبي و روانشناختي در جلب نظر مخاطب و تفهیم او، اهداف خود را دنبال کرده است.[11]
قرآن کریم در طول سالهاي متمادي نازل شده است؛ در مکانهاي مختلف، در زمانهاي گوناگون و در حالتهاي متفاوت، گاهي در حال سختي و صعوبت و گاهي در حال سهولت و آساني، گاهي در جنگ و گاهي در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پيروزي و جمع غنايم جنگي، گاهي در سفر و گاهي در حضر، گاهي در مکه و گاهي در مدينه، زماني در برخورد با دشمنان و زماني در رابطه با دوستان، گاهی ... ؛ کتابي که در شرايط گوناگون، آن هم طيّ بيست و چند سال نازل شود و به همان نحو چينش شود و هيچ اختلافي در آن نباشد، به طور قطع معجزه است.[12]
طراوت و تازگی در پراکندگی و پویایی
يکي از عواملي که خواندن قرآن را دلنشين و زيبا ميکند و خواننده را از ملال و خستگي ميرهاند و هرلحظه او را به سمت و سويي ميکشد؛ از عرش به فرش و از زمين به آسمان، از انفاق به جهاد، از خوردنيها به عبادت، از میان جمع به خلوت و از عزلت به متن جامعه، از .... همین کشکولمانندگی و پراکندگی ظاهری آیات است. تنوع حیرتانگيز در چينش آيات، موجب ميشود خواننده قرآن هرلحظه در جايي و پيرامون موضوعي تأمل کند و تازگي کلام خداوند در کام جانش حفظ شود؛ در حالي که اگر آيات قرآن به صورت ديگر کتابها چیده شده بود، تلاوتي خسته کننده و تکراري مييافت و خيلي زود خواننده را دچار دلزدگي و آزردگي خاطر میکرد و او را از ادامه قرائت منصرف میساخت. علاوه بر اين، چينش کشکولي آيات، موجب ميشود که خواننده قرآن به همه مسائل زندگي دينی به صورت جامعنگرانهای توجه کند؛ شايد اگر چینش آيات به صورت موضوعي بود، هر کسی به فراخور نيازهايي که احساس ميکرد يا موضوعاتي که مورد علاقه او بود، به سراغ آيات قرآن ميرفت و از بسياري از آموزههاي بيان شده در آيات ديگر غافل ميماند. همين حکمتها و تحليلهاي روانشناختي است که در کنار ديگر مستندات تاريخي و ادله کلامي، ما را به اين واقعيت ميرساند که چینش آيات و سورههاي قرآن در زمان خود پيامبر صلی الله علیه و آله و با راهنمايي ايشان صورت گرفته و ساحت قرآن کريم از دست برد و دخالت فکرهاي ناقص و فهمهاي عليل مردم به دور مانده است!
پینوشتها
[1] ....یعلمهم الکتاب و الحکمه...؛ جمعه/ 2
[2] . فذکر انما انت مذکر؛ غاشیه/21
[3] . نحل/44
[4] جمعه/2
[5] ....یعلمهم الکتاب و الحکمه...؛ جمعه/ 2
[6] . فذکر انما انت مذکر؛ غاشیه/21
[7] . عبدالکریم سروش، بسط تجربه نبوی
[8] . ر.ک: موسوي خميني، سيد روح الله، رساله توضيح المسايل، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ چهارم، 1381ش، ص154ـ160
[9] . موسوي خميني، سيد روح الله، تفسير سوره حمد، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ ششم، 1381ش، ص3
[10] . همان، ص18؛ ر.ک: طباطبايي يزدي، محمد کاظم، عروة الوثقي، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ اول، 1410ق، ج1، ص459
[11] . عبدالعلی بازرگان، مقالهی قرآن کلام خدا
[12] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن کريم ـ قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، 1378ش
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم