عقیق:حجتالاسلام محمدحسین ملامیرزایی، مدرّس و پژوهشگر حوزه عفاف در یادداشتی که با عنوان «حجاب اولویّت چندم؟» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده، مینویسد:
«در سالروز بزرگداشت شهدای مسجد گوهرشاد که جمعی از مؤمنین غیور، علیه کشف حجاب رضاخانی اعتراض کرده و در این راه جان شریف خود را از دست دادند و در روز ملّی عفاف و حجاب، بر آن شدیم تا به پاسخ یک سؤال مهم در زمینه عفاف و حجاب بپردازیم و آن این است که حجاب باید اولویّت چندم باشد؟ اساساً حجاب باید در چه مرتبهای از اهمیّت برای نظام اسلامی قرار داشته باشد؟ چه میزان از توان و نیروی نظام اسلامی باید هزینهکرد مسأله حجاب و کیفیّت پوشش افراد جامعه شود؟
شاید طرح این سؤالات، در فضای کنونی ـ که عدهای آگاهانه و با اهداف از پیش تعیین شده و برخی ناآگاهانه و صرفاً جهت کسب شهرت، به طرح مباحثی از قبیل «حجاب اختیاری» میپردازند ـ این مطلب را به ذهن برساند که گویا هدف از این سؤالات در راستای تضعیف جایگاه حجاب در سطح حاکمیّت و اجتماع باشد تا فضای بازتری برای هنجارگریزی و بیبندوباری فراهم شود. حال آنکه غرض نگارنده مقاله قطعاً چنین نیست؛ بلکه کاملاً بر عکس است.
حجاب و پوشش شرعی بر اساس فتاوای اکثریّت قریب به اتّفاق مراجع عظام، یکی از ضروریات دین مبین اسلام است و اگر کسی از روی عمد و توجّه، آن را انکار کند از اسلام خارج شده و مرتدّ شمرده میشود.
حجاب و کیفیّت پوشش، یکی از مهمترین شاخصهای سنجشِ میزان تدیّن افراد یک جامعه است و عیار دینداری آنان با میزان پایبندیشان به حجاب و پوشش اسلامی به عنوان مهمترین نماد دینداری سنجیده میشود.
در باب کیفیّت پوشش افراد جامعه خصوصاً زنان، هم در قرآن و هم در روایات مطالب متعدّدی وجود دارد که نشان از شدّت اهتمام به این فریضه الهی است که باید حکومت اسلامی به عنوان مجری احکام دین، نسبت به تدارک تدابیر لازم برای بسترسازی و تحقّق این فریضه الهی در سطح اجتماع کوشا باشد و پس از اظهار نظر رهبر معظّم انقلاب حضرت آیت الله امام خامنهای [۱] (حفظه الله) درباره وظیفه حکومت نسبت به تحقّق حجاب در سطح جامعه دیگر جای هیچ شکی باقی نمیماند که باید مسئولین نظام اسلامی جهت تحقق حجاب اسلامی در سطح اجتماع اعمال مدیریّت کرده و تدابیر لازم را بیندیشند.
امّا آنچه در این مقاله مورد بحث است، آن است که حجاب و پوشش اسلامی با توجّه به اهمیّت بسیارش، باید اولویّت چندم نظام اسلامی باشد؟ باید چه میزان از توان و نیروی حکومت اسلامی صرف مسأله حجاب بشود؟
اهمیّت این مسأله از آن جهت است که اگر در مقوله مدیریّت فرهنگی و اخلاقی جامعه، امر اهمّ و اولیِ از حجاب وجود داشته باشد و نظام اسلامی تمام تمرکز و توان خود را متوجّه امر مهم حجاب کند در آن صورت مصلحت آن امرِ اهمّ فوت میشود و ماجرا آنجا حیاتیتر میشود که تحقّق امر مهمّ [حجاب] منوط به تحقّقِ آن امرِ اهمّ باشد و این بدان معناست که اگر در این فرض، تمام نیرو و توان حکومت بر امر مهمّ متمرکز شود و امر اهمّ مورد غفلت قرار گیرد؛ هم مصلحت امر اهمّ و هم مصلحت امر مهمّ، هر دو فوت خواهد شد و هیچکدام از آن دو محقّق نخواهند شد که به نظر میرسد مسأله حجاب از این قبیل است.
حجاب شرعی، یک استانداردسازی از سوی شارع مقدّس در زمینه پوشش و لباس افراد جامعه است تا لباس و پوشش آنها از کارکرد لازم برخوردار باشد. قرآن کریم درباره لباس و پوشش ظاهری و کارکردهای آن چنین میفرماید:
(یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون)[۲] ؛ «اى فرزندان آدم، به یقین بر شما لباسى که عورتهاى شما را بپوشاند و لباسى که زیب و زیور شما باشد نازل کردیم (مواد اولیه آن را در زمین آفریدیم و استعداد تهیه آن را به شما دادیم) و البته لباس تقوى بهتر است. اینها از آیات و نشانههاى خداوند (براى مردم) است، باشد که متذکر شوند».
خداوند در این آیه، لباس را به عنوان موهبتی خدادادی بیان میکند که به عنوان تکریم، به فرزندان آدم عطا کرده و دو کارکرد برایش بیان میکند: ۱ـ پوشاندن زشتیهای ظاهری ۲ـ جمال و زینت
در ادامه آیه، خداوند در مقابل لباس ظاهری، سخن از لباس باطنی یعنی «تقوا» به میان میآورد و لباس تقوا را برتر از لباس ظاهری برمیشمارد. خداوند متعال از تقوا با عنوان لباس تعبیر کرد؛ زیرا نسبت تقوا در باطن انسان مانند نسبت لباس است در ظاهر انسان. همانطور که لباسِ ظاهری، عورات و زشتی های ظاهری را میپوشاند و همچنین موجب زینت و جمال ظاهری میگردد؛ تقوا نیز سبب میشود تا رذائلِ نفسِ انسانی پوشیده بماند و نه تنها انسان، از رسوایی مصون بماند بلکه به خوش سیرتی نیز شناخته شود.[۳]
ذیل آیه شریفه، بیانی نورانی از امام باقر (ع) پیرامون لباس تقوا و خیر و بهتر بودن آن وجود دارد که غرض ما از طرح این آیه را روشن میسازد.
«... وَ أَمَّا لِبَاسُ التَّقْوَى فَالْعَفَافُ»[۴] ؛ «... و امّا لباس تقوا، همان عفاف و خود کنترلی است». لازم به ذکر است که در معنای عفاف در لغت چنین آمده است: «العِفّة: الکَفُّ عما لا یَحِلّ و یَجْمُل»[۵] ؛ «عفّت: مهار نفس و خویشتنداری از آنچه حلال و شایسته نیست».
حضرت در ادامه این روایت بیانی دارند که وجه برتر بودن لباس تقوا را بر لباس ظاهری روشن میسازد. «إِنَّ الْعَفِیفَ لَا تَبْدُو لَهُ عَوْرَةٌ وَ إِنْ کَانَ عَارِیاً مِنَ الثِّیَابِ وَ الْفَاجِرَ بَادِی الْعَوْرَةِ وَ إِنْ کَانَ کَاسِیاً مِنَ الثِّیَاب» ؛ «فرد عفیف حتی اگر برهنه از لباس ظاهری بماند باز زشتی هایش ظاهر نمی شود [عفّت پیشه میکند و خود را حفظ میکند] ولی شخص فاجر و غیر عفیف حتی اگر تمامیِ بدنش را لباس پوشانده باشد باز زشتی هایش آشکار میشود».
همانطور که حضرت بیان فرموده است؛ برخورداری از عفاف، انسان را از رسوایی حفظ میکند و اگر عفاف نباشد، پوشش ظاهری نیز کارکرد خود، که همان مستورسازی عیوب و زشتی هاست را از دست میدهد و به همین جهت است که خداوند متعال فرموده است که لباس تقوا و عفاف بهتر است.
بنابراین بر اساس فرمایش حضرت، باید مسأله و دغدغه اصلی، رعایت لباس باطنی (عفاف) باشد؛ زیرا فقط زمانی لباس ظاهری بهرهوریِ لازم را داراست که انسان، لباس باطنی عفاف بر تن داشته باشد. لذا آنچه از اهمیّت اوّل برخوردار است و امر اهمّ شمرده میشود، عفاف و خودکنترلی است. زیرا عفاف مهمترین پشتوانه، برای کارآمدی پوشش ظاهری است. این مطلب، به هیچ وجه از اهمیّت لباس ظاهری نمیکاهد؛ بلکه جایگاه بس سترگ و مهمتر را برای لباس باطنی یعنی عفاف بیان میکند.
بنابراین اگر نظام اسلامی، تمام توان و نیروی فرهنگیِ خود را صرف تبلیغ و ترویج حجاب، به عنوان پوشش ظاهری کند و از سوی دیگر نسبت به مدیریّت عفاف و خویشتنداری افراد جامعه، غفلت یا کوتاهی داشته باشد؛ نه تنها در تحقّق حجاب در سطح جامعه توفیق نخواهد داشت؛ بلکه روز به روز وضع پوشش افراد جامعه بدتر و مظاهر بیعفّتی علنیتر خواهد شد.
تا زمانی که حکومت نتواند افراد جامعه را به خودکنترلی و مدیریّت خویشتن از درون برساند؛ هیچ اقدام بیرونی، اعمّ از اقدامات تبلیغی و انتظامی، کارآمدیِ لازم را نخواهد داشت و در این شرایط، کشف حجاب سلبریتیها در خارج کشور، بالا رفتن آمار مبتلایان به ایدز از راه ارتباط جنسی، افزایش آمار تجاوز، افزایش آمار سقط جنین، افزایش آمار فرزندان بیپدر، گسترش بدپوششی و تبرّج و غیره، امری متوقّع و گریزناپذیر خواهد بود.
اگر در مدیریّت جامعه، حیا به عنوان مهمترین پشتوانه و عقبه عفاف، نادیده گرفته شود و اگر زینت المجالسِ همایشها و محافل دولتی، سلبریتیهایی باشند که نه در گفتار و رفتار، نه در پوشش و نه در زندگی شخصی و یا حرفهای، هیچ رنگ و بویی از حیا و عفّت ندارند، دیگر چطور میتوان از جوانان انتظار حیا و عفتمئابی در کف خیابان داشت؟
اگر در سینما، سینمایی که قرار است دانشگاه باشد، نه ابتذالکده و در فیلمها و سریالهای رسانه ملّی، روابط آزاد بین دو جنس، عادیسازی شود و اگر در جراید و صفحات نخست مجلات، چهرههای بزککرده زنان و بازیگران به امری عادی تبدیل شود، دیگر نباید از آمار بالای روابط دوستی بین دختران و پسران و آمار بالای واردات لوازم آرایشی تعجّب کرد.
و اگر در جامعهای روحیه تساهل و تسامح دمیده شود و به جهت اغراض سیاسی و یا غیره از پرداختن به فضائل اخلاقی به عنوان ایدهالها پرهیز شود، دیگر نباید هیچ انتظاری برای تحقّق عفّت عمومی وجود داشته باشد.
کلام پایانی:
اگر خواهان افزایش تراز پوشش اسلامی در بین آحاد جامعه هستیم باید اولویّت نخست در مدیریّت فرهنگی، بر ترویج روحیه عفافگرایی بین آحاد جامعه خصوصاً زنان و دختران باشد که اگر این امر محقق شود ناخودآگاه التزام عملی به حجاب و پوشش اسلامی در سطح اجتماع نیز پررنگتر خواهد شد و اگر روزی اولویّت نخست مسئولان، این بشود که چرا زنان ما به ورزشگاه نمیروند یا چرا پخش زنده مسابقات ورزشی ندارند یا چرا اجرای کنسرت تکخوان زن ندارند، در آن هنگام است که باید فاتحه عفاف و حجاب را در چنین جامعهای خواند.
پینوشتها:
۱. آیت الله خامنهای (حفظه الله): «کار حرام، بزرگ و کوچک ندارد و آنچه حرام شرعی است، نباید به صورت آشکار انجام شود، زیرا شارع اسلامی بر حکومت تکلیف کرده مانع انجام حرام علنی شود». (دیدار با مداحان اهل بیت(ع)، ۱۷/۱۲/۹۶ khamenei.ir)
۲. سوره اعراف آیه ۲۶
۳. تفسیر نمونه، ج ۶، ص: ۱۳۲
۴. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ۸۰، ص۱۶۸.
۵. لسان العرب، ج ۹، ص۲۵۳