عقیق: روز دوازدهم تیرماه در تقویم جاری کشور روز بزرگداشت علامه امینی اختصاص یافته است، زیرا در 43 سال پیش زمین شاهد عروج غمبار مردی از تبار آفتاب بود که در طول عمر با برکت خویش در دفاع از ولایت امیرمؤمنان علی(ع) بسیار تلاش کرد و پرنده عمر خویش را قربانی راه حقیقتی به وسعت غدیر و به بیکرانگی دریای ولایت علی(ع) کرد.
علامه عبدالحسین امینی در سال 1320 قمری به دنیا آمد و به مدت 22 سال تحت تربیت و تعلیم پدرش میرزا احمد، با اسلام و قرآن آشنا شد و سپس از محضر بزرگان دیگری همچون حاج سیدمحمد مؤلف «مصباح الساکین» مشهور به مولانا، حاج سید مرتضی خسروشاهی، شیخ حسین مؤلف «هدیة الأنام» و ... بهرههای علمی فراوانی برد.
سپس با هجرت به نجف، در مکتب درس بزرگانی همچون سیدمحمد فیروزآبادی و سیدابوتراب خوانساری نیز حاضر شد، او کتاب «شهدای راه حق و فضیلت» را اولین تألیف خویش قرار داد و نیروی ابداع و ابتکار خود را در آن، به معرض نمایش گذاشت، همچنین با تألیف گرانبهای «شهداء الفضیله» گوی سبقت را از دیگران ربود و به تدریج، در عرصه تحقیق، شهرت ویژهای به دست آورد.
وی برای تکمیل تحصیلات دینی خود، از محضر عالمان معروفی همچون آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله حاج میرزا محمد حسین نائینی، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله شیخ محمد حسین کمپانی اصفهانی و ... شاگردی کرد و از بیشتر اساتید خود، اجازه اجتهاد دریافت کرد و سپس به زادگاه خویش تبریز بازگشت و در آنجا به تبلیغ معارف دین اسلام و اصلاح امت و تحقیق و تدریس، همت گماشت.
بیشترین شهرت وی، به اثر جاویدان او «الغدیر» مرتبط است که یاد او را در خاطرهها زنده نگه داشته است، او در این مجموعه، 110 تن از اصحاب رسول خدا (ص) و 84 نفر تابعین را نام میبرد که حدیث غدیر را روایت کردهاند و همچنین طبقات راویان حدیث غدیر را از قرن دوم هجری تا قرن چهاردهم در قالب 360 تن ذکر میکند.
همچنان که خود آن علامه اشاره داشته است، وی برای یافتن مدارک معتبر، بارها به اقصی نقاط جهان مسافرت کرد و زحمات فوقالعادهای را متحمل شد، به عنوان مثال در جایی فرموده است: «من برای نوشتن الغدیر 10 هزار کتاب را ـ که ممکن است هر کتاب دارای چند جلد باشد ـ از بای بسمالله تا تای تمت، خواندهام و به 100 هزار کتاب، مراجعات مکرر داشتهام».
سرانجام آن عالم ربانی و عارف فرزانه، در روز جمعه 28 ربیعالثانی 1390 هجری قمری مصادف با 12 تیرماه 1349 هجری شمسی، دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در نجف اشرف، در جوار مولایش امام علی(ع) به خاک سپرده شد.
به مناسبت سالروز بزرگداشت علامه امینی نمونهای از مکاشفه صاحب کتاب 20 جلدی «الغدیر» از کتاب «نامداران مکاشفه و کرامت» تألیف حجتالاسلام حمید احمدی جلفایی در ادامه میآید:
ماجرای صبر زیاد علامه امینی و تأخیر اجابت حاجت
حجتالاسلام شیخ آصفی به نقل از حجتالاسلام سید محمد نوری ـ که در کتابخانه نجف اشرف، ملازم علامه امینی بود ـ گفته است:
علامه امینی میفرمود: در یک شب جمعه، زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) و مشغول زیارت و دعا بودم، از خدا میخواستم به خاطر حضرت امیر(ع) کتاب «درالسمطین» را که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر به آن نیاز داشتم، برای من مهیا کند.
در این هنگام، یک عرب دهاتی برای زیارت حضرت مشرف شد و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد.
یک هفته گذشت، ولی کتاب را پیدا نکردم؛ بعد از آن، دوباره برای زیارت مشرف شدم، از حسن اتفاق در وقتی که مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر کرد که حاجت او را برآورده کرده است.
وقتی من کلام آن مرد را شنیدم، محزون شدم، چون دیدم امام، حاجت او را برآورده کرده، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.
خطاب به حضرت(ع) عرضه داشتم: جواب این مرد را دادی و حاجتش را برآورده کردی! اما من مدتی است به خدا متوسل میشوم و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید، ولی آن کتاب مهیا نشده؛ آیا من کتاب را برای خودم میخواهم، یا به خاطر کتاب شما، الغدیر؟
آن گاه گریه برایم مستولی شد و با حالت ناراحتی از حرم بیرون آمدم، آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم، در عالم خواب دیدم که مشرف به خدمت حضرت امیر(ع) شدهام و حضرت در آن حال، به من فرمود: آن مرد، ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند، ولی تو باید صبر داشته باشی.
از خواب بیدار شدم، صبح سر سفره بودم که در زده شد، در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد و گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است، بیشتر اثاث خانه را به آنجا منتقل کردهام و این کتاب را در گوشه آن خانه پیدا کردم، خانمم گفت: این کتاب به درد تو نمیخورد، آن را به شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن، شاید او استفاده کند.
من کتاب را گرفتم، غبارش را پاک کردم و دیدم همان کتاب خطی «در السمطین» است که دنبالش بودم و در این هنگام، بر این نعمت، سجده شکر کردم.
توصیه برزخی علامه امینی به محبان اهل بیت(ع)
محمدهادی امینی فرزند علامه امینی مینویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت پدر، در شب جمعهای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم، او بسیار شاداب و خرسند بود، جلو رفتم و پس از سلام و دست بوسی گفتم: پدر جان! در آنجا چه عاملی باعث سعادت و نجات شما شد؟
پدرم گفت: چه میگویی؟
دوباره عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام یک از اعمالتان موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر، یا سایر تألیفات شما، یا تأسیس بنیاد و کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)؟
او اندک تأملی کرد و سپس فرمود: فقط زیارت اباعبدالله الحسین(ع)!
عرض کردم: شما میدانید اکنون روابط ایران و عراق تیره شده و راه کربلا بسته است؛ برای زیارت، چه کنیم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(ع) برپا میشود، شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین(ع) را به شما بدهند.
سپس فرمود: پسرجان! در گذشته بارها به تو یادآور شدم و اکنون نیز توصیه میکنم که زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن، زیارت عاشورا بخوان و آن را وظیفه خودت بدان. این زیارت، دارای آثار، برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی تو در دنیا و آخرت میشود.
منبع:فارس
211001