20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 42 : 23
کد خبر : ۹۷۱۵۷
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۶
به وقت نماز؛
مرد نابينايى به محضر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شرف ياب شد و عرض كرد: يا رسول اللّه، چشمانم ديد ندارد و چه بسا پيش آمده ...
عقیق:کتاب «چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران» اثری از آقای يدالله بهتاشى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.

* بستن طناب تا در مسجد و حضور در صف نماز جماعت

مرد نابينايى به محضر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شرف ياب شد و عرض كرد: يا رسول اللّه، چشمانم ديد ندارد و چه بسا پيش آمده كه اذان مسجد را مى شنوم؛ ولى كسى پيدا نمى شود كه دستم را بگيرد و براى اقامه نماز جماعت در كنار شما مرا به مسجد بياورد.

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به او فرمود: طنابى به درب منزلت ببند و آن را به درب مسجد وصل كن و با كمك آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شركت كن .


پی نوشت:

لثالى الاخبار، ج 4، ص 205

منبع:حوزه
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: