26 مهر 1400 12 (ربیع الاول 1443 - 04 : 15
کد خبر : ۹۶۹۷
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۲ - ۰۵:۱۳
پای درس اخلاق آیت‌الله احمد مجتهدی
بشین یک گوشه یک مقدار فکر کن ببین کی هستی؟ بگو من کی هستم؟ اصلا خودت را پیدا کن. بگرد در آشغال ها یک جواهر را پیدا کن. یک وقت یک جواهر قیمتی قاطی آشغال ها افتاده...

عقیق:  ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.


تفکر در اینکه بیهوده نیستی


حق تعالی در قرآن کریم می فرماید: «اولم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الله السماوات والارض و ما بینهما إلّا بالحقّ»(1)آیا در نزد خود تفکر نکردند که خدا ایجاد نکرده است آسمان ها و زمین و آنچه در ما بین آنهاست مگر به سبب امری که حق است و به لغو و هرزه نیافریده و می‌فرماید:« فاعتبروا یا اولی الابصار»(2)، تأمّل کنید و از آنها عبرت بگیرید، ای بینندگان. و فرموده «الّذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الأرض»(3) آنچنان کسانی که خدا را یاد می کنند ایستاده و نشسته و خوابیده و تفکر می کنند در خلقت آسمان ها و زمین.

 از حضرت رسول اکرم  (ص) مروی است که فرمودند: تفکّر یک ساعت بهتر است از عبادت یک سال و نمی رسد به مرتبه تفکر مگر  کسی که خدا او را مخصوص توحید و معرفت کرده باشد. و باز از آن جناب مروی است که فرمودند: بهترین عبادات صرف نمودن فکر است در خدا و قدرت او.


در آشغال دنیا جواهر وجودت را پیدا کن


ما می خواهیم همه‌اش نماز بخوانیم. نه بابا بشین یک گوشه یک مقدار فکر کن ببین کی هستی؟ بگو من کی هستم؟ اصلا خودت را پیدا کن. بگرد در آشغال ها یک جواهر را پیدا کن. یک وقت یک جواهر قیمتی قاطی آشغال ها افتاده. برده‌اند ریخته اند در خاک روبه‌ها ولی چون قیمتی است می روی چهار ساعت پنج ساعت، خاک ها را عقب می زنی پیدایش می کنی.

ما هم جواهریم که در این آشغال های دنیا گیر کرده‌ایم. باید بگردیم پیدا کنیم. عجیب است که انسان ها دنبال گم شده شان می گردند، اما دنبال خودشان نمی گردند. بگرد خودت را پیدا کن. خودت به خودت بگو من کی‌ام؟ وضو بگیر یک گوشه بشین صد مرتبه این ذکر را بگو. من که هستم کجا بودم؟ از کجا امده ام؟ کجا می خواهم بروم؟ اینقدر بگو تا خودت را پیدا کنی. وقتی خودت را پیدا کنی ها اینقدر لذت دارد، بفهمی کی هستی. «أتحسب أنّک جرمٌ صغیر؟» تو خیال می کنی که یک آدم دومتر و نیمی هستی؟ «و فیک انطوی العالم الاکبر». در تو عالم بزرگ است. تو خیلی مهمی بشر؟ تو خیلی می توانی ترقی کنی. از ملائکه هم  بیشتر.


انسان مرکب از شهوت و روحانیت


یک روایت است، خوب است که حفظ کنید: خداوند مخلوقاتش سه دسته است: انسان، ملائکه، حیوانات. حیوان شهوت محض است و ملائکه روحانیت محض است و انسان مرکب از هر دو است.

ملائکه فقط دارای روحانیت اند. شهوت در آن ها نیست.آن ها گناه نمی‌کنند. حیوانات هم شهوت دارند، عقل ندارند. اما انسان مرکب از هردو است ما هم شهوت داریم و هم عقل داریم. هم نفس داریم و هم عقل داریم. ما اگر کودتا کنیم که عقلمان هوی و نفسمان را از بین ببرد و هوی و نفسمان مطیع عقلمان باشد، حاکم بر بدنمان عقل باشد از ملائکه بالاتر می رویم و اگر هوی و نفسمان بر عقلمان غالب شود مثل بوش و امثال آنها که مردم را می کشند، آنها از حیوانات هم بدتر هستند. به آنها نمی توانی بگویی حیوان. خداوند می فرماید: «اولئک کالانعام بل هم أضل». یکی از علما می گفت اگر «بل هم أضل» نمی گفت من دق می کردم. این ها مثل حیوان اند بلکه از حیوان هم بدتر. شارون، بوش نمی دانم اصلا به دلشان رحم ندارند.


سر دوراهی های زندگی چه کنیم


 اگر ما زحمت بکشیم عقلمان بر بدنمان حاکم باشد، هروقت سر دوراهی می رسیم می بینیم عقلمان چه می گوید، دنبال آخرت می‌رویم. آنوقت ما از ملائکه بالاتر می شویم. وگرنه حکومت در بدن ما با نفس و هوی باشد و عقل سرکوب شود، نفس کودتا کرده و عقل را برده است، الان خیلی از مردم، این هایی که به فکر دنیایند و به فکر آخرت نیستند عقلشان از بین رفته است. الان نماز نخوانده و تا 12 شب راه می رود و نماز خوان هم است! تازه تا 11-12 شب نماز میخواند.

عاقل کیست؟ آنکه به فکر آخرت است. کسی که دنیا را بر آخرت اختیار کند دیوانه است. کسی که آخرت را بر دنیا اختیار کند عاقل است. ان شاء الله شما همه عاقل باشید. اینجا که نشسته اید، حکومت در بدن شما با عقل است.


چگونه بفهمیم منافق نیستیم؟


 اگر صد میلیون دلار الآن به من می دادند؛ که نماز مغرب و عشاء را امشب نخوان، می گویم نه. تمام تهران را اگر اسکناس دلار نو کنند، به من بدهند، حاضر نیستم نمازم را نخوانم. شما هم همین طور هستید؟ این روحیه را در خودتان تلقین کنید. یک کسی آمد پیش رسول خدا گفت من می ترسم منافق باشم. نا امید بود از خدا.

حضرت فرمود: تنها باشی نماز می خوانی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: تو منافق نیستی. منافق آن است که در انظار مردم نماز می‌خواند ولی اگر تنها باشد نماز نمی خواند. تو منافق نیستی. ما نوعا تنها باشیم نماز می خوانیم. پول هم بهمان بدهند که نماز نخوان، قبول نمی کنیم. صد میلیون دلار هم بدهند، یک ماشین بنز هم بدهند، یک خانه در شمیران هم بدهند. که امشب نماز نخوان، هیچکداممان قبول نمی کنیم. پس این را بشارت دادم به شما که بدانید مؤمنید با ایمانید. حاضر نیستید، این قلم درشت پول را بگیرید ولی نماز نخوانید.


پی نوشت ها:

1_(سوره مبارکه روم آیه 8)
2_(سوره مبارکه حشر آیه 2)
3_(سوره مبارکه آل عمران آیه 191)

منبع: دانشجو

211008

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: