19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 14 : 19
کد خبر : ۹۶۷۴۴
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۱
منبرهای رمضانی؛
در روز قیامت برای جبران حقّ الناس، از کارهای خوب و شایسته بدهکار برمی‌دارند و به حساب طلبکار می‌گذارند، تا حسابش صاف شود و اگر کارهای نیک بدهکار کفایت نکند یا نداشته باشد، از گناهان طلبکار برمی‌دارند و به حساب بدهکار می‌گذارند، تا به این صورت، شاکی راضی شود.
عقیق:معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در شماره 156 کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه رمضان ۱۴۳۹، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.

 

* آثار و پیامدهای اخروی گناه

اشاره

در جلسه گذشته، بعضی آثار دنیوی گناه بررسی شد. در این جلسه، برخی از آثار اخروی گناه را بررسی می‌کنیم. این بحث درمحورهای زیر سامان یافته است.

بایستگی معادباوری

امروزه، برای تربیت انسان بیش از هر زمانی، نیاز به تعمیق «معادباوری» است؛ زیرا از مهم‌ترین عوامل تربیت انسان، تقویت اعتقاد به حسابرسی در جهان آخرت می‌باشد. اگر عموم مردم، به‌ویژه مدیران جامعه، به روز قیامت یقین داشته باشند، بی‌تردید، از صراط مستقیم هدایت خارج نخواهند شد؛ چراکه یکی از عوامل مهمّ گناهان در جامعه ما و ریشه نابسامانی‌ها، ظلم‌ها و حق‌کشی‌ها، غفلت و فراموشی روز قیامت است؛ «إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ؛[1] کسانى که [به جهت فراموشی روز قیامت و پیروی از هوای نفس] از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى به سبب فراموشی روز حساب دارند.»

همچنین، از منظر کلام وحی، انسان در جهان پس از مرگ‌، در گرو عمل خویش است؛ «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً * اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى‏ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً؛[2] نامه عمل هر انسان را در گردنش ملازم كرديم و در روز قيامت برايش بيرون مى‏آوريم؛ درحالى‌كه نامه‏اى است گشوده و خوانا و [مى‏گوييم اكنون] نامه‏ات را بخوان كه خودت برای اینکه امروز حسابگر خويشتن باشى، كافى است.»

و یا در آیه‌ای دیگر در مورد مکافات اخروی گناه می‌فرماید: «امروز (قیامت) مردم پراکنده بازمى‏گردند تا اعمال خویش را ببینند‌. پس، هرکس به اندازه ذره‏اى نیکى کند، آن را مى‏بیند و هر آن‌که به مقدار ذره‏اى بدى نماید، آن را خواهد دید.‏»[3]

پیامد‌های اخروی گناه

مهم‌ترین آثار اخروی گناه، عبارت است از:

1. عذاب قبر

هنگام مرگ، روح انسان از بدن به طور کامل جدا می‌شود و به هنگام رستاخیز، خداوند متعال بار دیگر بدن و استخوان‌های پوسیده و خاک‌شده آدمی را حیات مجدد می‌دهد و روح، دوباره به آن برمی‌گردد.[4] پاداش‌‌ها و عذاب‌های اخروی، از لحظه مرگ انسان و ورود به عالم برزخ آغاز می‌شود و تا روز قیامت ادامه می‌یابد. مراد از برزخ، عالم قبر است؛ جهانی که انسان تا روز قیامت در آن زندگی می‌کند. امام صادق7 در مورد گرفتاری عالم برزخ فرمود: «وَ اللَّهِ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ إِلَّا الْبَرْزَخ‏؛[5]به خدا قسم! تنها چیزی که من برای شما می‌ترسم [که گرفتارش شوید]، برزخ است.»

چگونگی عذاب قبر

روح انسان بعد از پایان زندگى این جهان، در بدن لطیفى قرار مى‏گیرد که از بسیارى از عوارض ماده برکنار است و چون از هر نظر شبیه این جسم است، به آن «قالب مثالى» یا «بدن مثالى» مى‏گویند که نه به‌کلى مجرد است و نه مادى محض؛ بلکه داراى نوعی «تجرد برزخى» است.

بعضى از محققان، این پدیده را به وضع روح در حالت خواب تشبیه کرده‏اند که در آن حال، ممکن است با مشاهده نعمت‌هایى به‌راستى لذت ببرد و یا بر اثر دیدن مناظر هولناک، معذَّب و متألم شود؛ آن‌چنان‌که گاه واکنش آن در همین بدن نیز ظاهر مى‏شود و به هنگام دیدن خواب‌هاى هولناک، فریاد مى‏کشد؛ حتى بعضى معتقدند که در حال خواب، به‌راستى روح با قالب مثالى فعالیت مى‏کند و حتى بالاتر از آن، معتقدند ارواح قویه[6] اولیای الهی در حال بیدارى نیز مى‏تواند همان تجرد برزخى را نیز پیدا کند؛ یعنى از جسم جدا شده، با همین قالب مثالى به میل خود و یا از طریق خواب‌هاى مغناطیسى، در جهان سیر کند و از بعضی مسائل باخبر گردد.[7]

این موضوع، در روایات متعددی آمده است که انسان در بدنى همانند بدن دنیایى خود زندگى مى‏کند.[8] اگر اهل طاعت بوده، از لذت‏هاى مادى و معنوى بهره‏مند مى‏گردد و اگر اهل گناه و کفر بوده، از انواع عذاب‏ها مى‏چشد.[9]

نمونه‌ای از عذاب قبر

محدث قمی می‌گوید: روزی برای زیارت اهل قبور به وادی‌السلام در نجف اشرف رفتم. ناگهان از دور صدای نعره شتری که می‌خواهند او را داغ کنند، بلند شد. آن شتر، صیحه‌ای می‌کشید و ناله‌ای می‌کرد که گویی زمین وادی‌السلام می‌لرزید. به‌سرعت به طرف صدا رفتم؛ دیدم شتری در کار نیست؛ بلکه جنازه‌ای است که برای دفن آورده‌اند و این نعره‌ها، از اوست؛ ولی اطرافیان اصلاً متوجه نیستند.

این، جنازه شخص گنهکاری بود که بعد از مرگ و آغاز زندگی اخروی خود و مشاهده صورت‌های برزخی اعمالش، چنین وحشت کرده بود.[10]

2. فشار قبر

از پیامدهای اخروی گناه، فشار قبر است. امام صادق7 فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِيقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقبر؛[11] خداوندا! از عذاب و تنگى و فشار قبر به تو پناه می‌برم.»

قبر، سرآغاز حیات برزخی انسان است و شخص خطاکار، در شب اوّل دچار فشار قبر است؛ البته باید توجه داشت که آدمی در بدن برزخى دچار عذاب و فشار مى‏شود و نه در بدن مادی؛ زیرا روح انسان در عالم برزخ، با بدن برزخى که متناسب با آن عالم است، همراه می‌شود.

یادآوری این نکته لازم است که مقصود از فشار قبر، این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده، به هم نزدیک می‌شوند و بدن میّت را در تنگنا قرار می‌دهند؛ بلکه مقصود، فشار نامریی و نامحسوسی است که بر روح و جسد برزخی متوفا، وارد می‌آید و او را به‌شدت ناراحت می‌کند.[12] ازاین‌رو، تفاوتی نمی‌کند که شخص به خاک سپرده شود، به دار آویخته گردد، در دریا غرق شود و یا در آتش سوزانده گردد؛ به هر حال، در صورتی که شخصی به گناه آلوده باشد، از فشار قبر برخوردار خواهد بود. امام سجاد7 فرمود: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَان‏؛[13] قبر، یا به منزله باغی از باغ‌های بهشت، یا حفره‏ای از حفره‏های جهنم خواهد بود.»

البته قبر برزخى و قبر خاکى، ارتباط خاصى با هم دارند‌؛ ولى عمده مسائل شب اوّل قبر و پس از آن، مرتبط با عالم برزخ است و نه قبر خاکى.[14] بنابراین، هم عذاب قبر و فشار آن، و هم شادى‏ها و فراخى‏هاى آن، مرتبط با عالم برزخ است و با قالب بدن برزخى صورت مى‏گیرد و قبر خاکى در این موارد، خصوصیتى ندارد.

امام صادق7 هم فرموده: «مقصود از قبر، برزخ انسان است که از لحظه مرگ تا روز رستاخیز است.»[15]

داستان سعدبن‌معاذ

سعدبن‌معاذ، از اصحاب بزرگ پیامبر9 در مدینه و دارای سابقه درخشان در جنگ‌های اسلامی، مانند جنگ: بدر، احد و خندق بود. این مجاهد متعهد‌، در جنگ خندق، به‌شدت مجروح شد و بعد از مدتی، به شهادت رسید. در تشییع پیکر سعد‌، رسول خدا9 شخصاً جلوی تابوت را گرفته بود. سپس، پیامبر اکرم9 جنازه سعد را حنوط کرد و آن را تا قبرستان بقیع با سروپای برهنه و بدون عبا حمل نمود و جنازه سعد معاذ را دفن نمود. وقتی کار دفن به پایان رسید، مادر سعد کنار قبر آمد و گفت: «يَا سَعْدُ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّة؛ ای سعد! بهشت بر تو گوارا باد!» رسول خدا9 به مادر سعد فرمود: «يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ! لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكِ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّة‏؛ ای مادر سعد! آرام باش! چیزی را به طور جزم بر خدا حکم نکن. همانا اکنون فشار قبر، سعد را گرفت.»

رسول خدا9 در توضیح این سخن فرمود: «إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءاً؛[16] همانا [فشار قبر او، به دلیل این است که] با خانواده‌اش بداخلاق بود.»

3. محوشدن اعمال نيك‏

یکى از پیامدهاى اخروی گناه، حبط، یعنی محوشدن اعمال نیک است. آدم گنهکار نمى‏تواند به کارهاى نیکش دل ببندد؛ زیرا چه بسا گناهان او، ثواب کارهاى نیکش را از بین می‌برند. رسول گرامی اسلام9 فرمود: «روز قیامت، شخصی در مقابل پروردگار خود می‌ایستد و نامه عملش به او داده می‌شود. پس، اعمال نیک خویش را در نامه عملش مشاهده نمی‌کند و می‌گوید: «پروردگارا! این پرونده عمل من نیست؛ زیرا اعمال نیکی را که انجام داده‌ام، در آن نمی‌بینم.» به او گفته می‌شود: پروردگار تو چیزی را گم و فراموش نمی‌کند؛ بلکه عمل خوب تو به جهت غیبت از فلانی، از بین رفت.

سپس، شخص دیگری به پیشگاه الهی آورده می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود. پس، در پرونده خویش طاعات فراوانی مشاهده می‌کند و می‌گوید: «خدایا! این پرونده عمل من نیست؛ زیرا من این اعمال نیک را انجام نداده‌ام.» به او گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد. پس، خوبی‌های او از نامه عملش به نامه عمل تو منتقل شده است.»[17]

ناگفته نماند که عکس این قضیه هم صادق است؛ یعنی اعمال نیک انسان می‌تواند آثار مخرّب گناهان را از بین ببرد؛ چنان‌که خداوند فرمود: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏؛[18] همانا نیکی‌ها، بدی‌‌ها را از میان مى‏برند.» کارهای خوبی همچون: توبه، صدقه‌، صله رحم و بسیاری از رفتارهای خوب، آلودگی‌ها و پیامدهای گناهان را پاک می‌کنند.

4. تجسم گناهان

از دیگر آثار گناهان، تجسم اعمال انسان در قیامت است. این امر، انسان را به‌شدت می‌آزارد و شرمنده می‌کند؛ «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً؛[19] و آنچه را انجام دادند، حاضر یابند.»

در حقیقت، آنچه در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‌شود، تجسم عمل خود آنهاست. گفتنی است که عمل انسان دو چهره دارد: یکی چهره ظاهری و مُلکی، و دیگری چهره باطنی و ملکوتی. مُلک، به دنیای محسوسات می‌گویند که آدم با چشمش می‌بیند، با گوشش می‌شنود و با قوه و نیروی لامسه، آن را لمس می‌کند. اینها، چهره ملکی و دنیایی عمل است. علاوه بر این، عمل انسان، یک چهره غیبی و ملکوتی نیز دارد که در قیامت، مشاهده خواهد شد؛ مثلاً خوردن مال یتیم، چهره‌ای ملکی دارد و آن این است که آدم مال یتیم را می‌خورد و در ظاهر لذت هم می‌برد؛ ولی همین عمل، یک چهره ملکوتی دارد که به صورت آتش جلوه می‌نماید؛ قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً؛[20] کسانى که اموال یتیمان را ستمکارانه مى‏خورند، [در حقیقت،] آتش مى‏خورند.»

5. رسوایی در محشر

در روز قیامت، عوامل مختلفی رازهای پنهان خلاف‌کاران را فاش می‌کند که از جمله آنها، زمین است؛ «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛[21] در آن روز، زمین تمام خبرهایش را بازگو مى‏کند.» پیامبر گرامی اسلام9 در تفسیر این آیه فرمود: «منظور از خبردادن زمین، این است که اعمال هر مرد و زنى را که بر روى زمین انجام داده‏اند، خبر مى‏دهد و مى‏گوید: فلان شخص در فلان روز، فلان کار را انجام داد. این است خبردادن زمین.»[22]

6. حسابرسی دقیق و سخت

از دیگر آثار گناه، حسابرسی از گنهکاران در روز قیامت است. آنان باید حساب خطاهای خود را پس دهند. از آیات و روایات استفاده می‌شود که انسان‌ها در قیامت از جهت حسابرسی به اعمالشان، به چهار دسته تقسیم می‌شوند: 1. کسانی که بدون حساب وارد بهشت می‌شوند؛ 2. آنان‌که محاسبه آسان دارند؛ 3. کسانی که حسابرسی سختی در پیش خواهند داشت؛ 4. آنها که بدون حساب به جهنم داخل می‌شوند.

رسول خدا9 در مورد گروه اوّل، دوم و سوم فرمود: «آنانی که در ایمان و عبادات و طاعات و کارهای نیک بر دیگران پیشی گرفته‌اند، بدون محاسبه وارد بهشت می‌شوند و افراد میانه که محرمات را ترک کرده و واجبات را انجام داده‌اند و احیاناً به گناهان صغیره (لَمَم)[23] مبتلا شده‌اند، حساب آسانی خواهند داشت؛ اما آنان‌که اهل گناه بوده و با بی‌تفاوتی به دستورات پروردگار به خویشتن ستم روا داشته‌اند، محاسبه آنان سخت و در طول مدت محشر به درازا می‌کشد.»[24]

نمونه‌ای از کیفرحقّ الناس

در روز قیامت برای جبران حقّ الناس، از کارهای خوب و شایسته بدهکار برمی‌دارند و به حساب طلبکار می‌گذارند، تا حسابش صاف شود و اگر کارهای نیک بدهکار کفایت نکند یا نداشته باشد، از گناهان طلبکار برمی‌دارند و به حساب بدهکار می‌گذارند، تا به این صورت، شاکی راضی شود. اینجاست که بدهکار با دست خالی به دوزخ می‌رود.

پیامبر اکرم9 فرمود: «در قیامت، بنده‌ای که کار خوب بسیار دارد، درحالی‌که خوشحال است، وارد محشر می‌شود. ناگهان شخصی از راه می‌رسد و می‌گوید: خداوندا! این شخص [در دنیا] به من ظلم کرده است. پس، از کارهای نیک او گرفته و به آن مظلوم داده می‌شود؛ تا جایی که کار خوب و حسنه‌ای برای بدهکار باقی نمی‌ماند؛ ولی هنوز طلبکار راضی نشده و حقّش را طلب می‌کند. آنگاه از گناهان طلبکار برداشته، به بدهکار می‌دهند؛ تا آنجا که شخص بدهکار که به کارهای خوب خود دلخوش کرده و بهشتی بود، جهنمی می‌شود.»[25]

7. حبس طولانی‌مدت

یکی از مهم‌ترین عواقب گناه، حبس‌های طولانی‌مدت در قیامت است. رسول خدا‌9 فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَيُحْبَسُ عَلَى ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى أَزْوَاجِهِ فِي الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمْنَ؛[26] شخصی در جهان آخرت، گاهى براى يکى از گناهانش صد سال حبس شود و در همان حال، خانواده خود را که در نعمت بهشت مي‌خرامند، مشاهده می‌کند.»

ملا صالح مازندرانی در شرح این حدیث می‌گوید: «این روایت، دلالت می‌کند که فرد گناهکار از ورود به بهشت منع و در جایی حبس و نگهداری می‌شود و دلالت ندارد که او در این مدت، به جهنم می‌رود.»[27]

8. آتش جهنم

از آثار دیگر گناهان، گرفتاری در آتش جهنم است؛ «مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ؛[28] کسی که از اطاعت خدا و رسولش سرپیچی کند، آتش دوزخ ازآنِ اوست.» قطعاً آتش دنیا قابل مقایسه با آتش جهنم نیست؛ زیرا ما نمونه‌ای از آتش دوزخ در اختیار نداریم و فهم دقیق آن، برایمان ممکن نیست. قرآن کریم می‌فرماید: «النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ؛[29] آتشى که هیزم آن، مردمان و سنگ‌‌ها هستند.»

سخن پایانی: بشارت‌های امیدبخش

در اینجا مناسب است از بشارت‌های اهل‌بیت: به شیعیان هم سخنی بگویم. در مورد کیفرهای اخروی گناه، مواردی بیان شد؛ اما اگر گناهکاران توبه کرده و لغزش خود را جبران نمایند، قطعاً از الطاف الهی و امدادهای معنوی و الطاف اهل‌بیت: برخوردار خواهند شد. ابومحمد دیلمی، از محدثان قرن هشتم، روایت می‌کند:

روزی حارث همدانی ـ که از شیفتگان امیر مؤمنان7 بود ـ به حضور حضرت آمد. امام‌7 از علت آمدن او جویا شد. او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا کشانده است. حضرت در تأیید سخن او فرمود: «به خدا همین طور است. هیچ انگیزه‌ای جز محبت ما تو را به اینجا نیاورده است.‌» آنگاه علی‌7 به عنوان تشکر به او فرمود: «هیچ بنده‌ای از دوستان ما نمی‌میرد، مگر اینکه در هنگام مردن، مرا آن طوری که دوست دارد، می‌بیند و همچنین، از دشمنان و مخالفان ما هم کسی نمی‌میرد، تا اینکه در هنگام مرگ، درحالی‌که دلش نمی‌خواهد، مرا می‌بیند و شرمنده می‌شود.»[30]

همچنین، امام علی‌7 به حارث فرمود: «[‌ای حارث!] دوستی و محبت ما اهل‌بیت در سه جای مهم و سرنوشت‌ساز برای تو سود خواهد داد: هنگام نزول فرشته مرگ، موقعی که در قبر مورد سؤال و بازخواست قرار می‌گیری و زمانی که در روز قیامت در مقابل پروردگار ایستاده باشی.‌»[31]

 

نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم پاک‌نیا

 

 

 

 

[1]. سوره ص، آیه 26.

[2]. سوره اسراء، آیه 13و 14.

[3]. سوره زلزال، آیه 6 ـ 8.

[4]. سوره یس، آیه 79.

[5]. علی‌بن‌ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ‏2، ص 94.

[6]. ارواح قویه، به ارواح اولیای الهی اطلاق می‌شود که در اثر تلاش‌های معنوی، روحشان چنان تقویت می‌گردد که می‌توانند در حالت بیداری هم به تجرد برزخی برسند؛ یعنى از جسم جدا شده و با قالب مثالى به میل خود، در جهان سیر کنند و از اسرار هستی و مسائل نهانی مثل باطن انسان‌ها باخبر شوند.

[7]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 14، ص 322.

[8]. مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏6، ص 229.

[9]. کلینی، الکافی، ج ‏3، ص 245.

[10]. سید محمدحسین حسینى تهرانى، معادشناسی، ج 1، ص 140.

[11]. حسن‌بن‌فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص 279.

[12]. محمدتقی فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، ج 1 ، ص 261.

[13]. علی‌بن‌ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ‏2، ص 94.

[14]. بدون تردید، میان‌ قبر برزخی‌ و قبر خاکی‌، یعنی‌ بین‌ روح‌ انسان‌ در برزخ‌ و بدن‌ مادی‌ او در قبر خاکی،‌ ارتباط‌ خاصی‌ وجود دارد؛ چون روح با بدن مادی در دنیا با هم و متحد بودند‌، با قطع‌ تعلق‌ روح‌ از بدن‌ پس‌ از مرگ‌‌، و حضور روح‌ در عالمی‌ فوق‌ ماده‌، این ارتباط در حدّ پایین‌تری‌ میان‌ روح‌ برزخی‌ و بدن‌ مادی‌ و خاکی‌ ادامه می‌یابد و روح توجه‌ خاصی‌ به‌ بدن‌مادی‌ و قبر خاکی خود دارد. احکام اسلامی درباره قبر، تشییع‌ جنازه‌، حرمت‌ قبر و استحباب‌ زیارت‌ قبور، بر اساس‌ همین‌ ارتباط‌ است. این ارتباط موجب می‌شود که در کنار قبر خاکی، ارتباط بهتری با روح مربوطه برقرار شود. این‌ آداب‌ در هر جایی‌ برای‌ مردگان‌ خوب‌ است؛ ولی‌ به‌ دلیل‌ ارتباط‌ قبر برزخی‌ با قبر خاکی‌، بر انجام‌ این‌ آداب‌ استحبابی بر سر قبرها، تأکید بیشتری ‌شده‌ است‌. همچنین، ارواح‌ نیز به جهت‌ ارتباط‌ با بدن‌ مادی‌ و قبر خود، از حضور مؤمنان‌ خوشحال می‌شوند. امیر مؤمنان7 فرمود: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُم‏؛ به زیارت‏ مردگانتان بروید؛ آنان از زیارت شما خوشحال مى‏شوند.» (حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 3، ص 223)

[15]. کلینی، الکافی، ج ‏3، ص 242.

[16]. شیخ صدوق، امالی، ص 385.

[17]. نوری، مستدرک الوسائل، ج ‏9، ص 121.

[18]. سوره هود، آیه 114.

[19]. سوره کهف، آیه 49 .

[20]. سوره نساء، آیه 10.

[21]. سوره زلزله، آیه 4.

[22]. ملا محسن فیض، تفسیر صافی، ج ‏5، ص 358.

[23]. سوره نجم، آیه 32. «لمم»، یعنی بنده یک بار مرتکب گناه شده است. در روایات، به گناهان صغیره مثل یک بار نظر به نامحرم، تفسیر شده است. (کتاب العین، ج ‏8، ص 322)

[24]. محمدبن‌محمدرضا قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ج ‏10، ص 563.

[25]. محمد محمدی ری‌شهری، حکم النبى الأعظمJ، ج ‏5، ص 30؛ به نقل از: نهایة البدایة والنهایة، ج2، ص55.

[26]. کلینی، الکافی، ج ‏2، ص 272.

[27]. ملا صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج‏9، ص 236.

[28]. سوره جن، آیه 23.

[29]. سوره بقره، آیه ۲۴.

[30]. دیلمی، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 448.

[31]. همان، ص 461.

منبع:حوزه
گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: