19 بهمن 1400 7 رجب 1443 - 41 : 08
کد خبر : ۹۶۶۲۶
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۱
به مناسبت شب‌های قدر؛
حقیقت شب قدر به درک مقام و جایگاه امام و به طور کلی اهل بیت معطوف شده است. تا جایی که قرب ما به خدا تابع قرب ما به معصوم تلقی شده و درک شب قدر هم به این معنی است.
عقیق:شب قدر در روایات معصومین و در قرآن طوری به تصویر کشیده شده است که همه مسلمانان را به آن به عنوان یک شب منحصر به فرد متوجه کند. عباراتی مانند «خیر من الف شهر»، «لیله مبارکه»، «قلب ماه رمضان» و... خود گویای عظمت این شب لسان قرآن و اهل بیت است.

مفسرین دو معنا برای قدر ذکر کرده‌اند. نخست آن‌که «قدر»؛ را به معنای شرف و منزلت و عظمت دانسته‌اند. براساس این معنی شب «قدر»؛ شرافت و عظمت ویژه و بالایی داشته و این شب را می‌توان شب شرف نامید.

برخی دیگر، با استفاده از روایاتی درباره ویژگی های شب قدر، گفته‌اند «قدر»؛ مصدری است مساوی با تقدیر. معنی «قَدَرَ»، «یقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»،«یقَدِّرُ»، «تَقدیراً»، هر دو به معنای «تقدیر»؛ قضا و قدر است. براساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین می‏شود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع می‏شود، این شب «لیلة القدر»؛ نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر»؛ به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیرد.

اما در این بین درک حقیقت شب قدر به درک مقام و جایگاه امام و به طور کلی اهل بیت معطوف شده است. تا جایی که قرب ما به خدا تابع قرب ما به معصوم تلقی شده و درک شب قدر هم به این معنی است. چرا که نزول ملائکه و روح که هر سال در شب قدر رخ می دهد جز بر وجود امام زمان نیست. در اینجا به این سؤال پاسخ داده می ‏شود که اکنون که دیگر نزول قرآنی وجود ندارد که ملائکه بر پیغمبر نازل شوند، پس در شب قدر ملائکه برای چه کاری و بر چه کسی نازل می‏شوند؟

اثبات ولایت ائمه با سوره قدر

آیت الله مصباح یزدی در پاسخ به این سوال می گوید: «در اصول کافی در باب حجت، روایتی از امام معصوم(ع) آمده است که خطاب به شخصی فرمودند: «برای اثبات ولایت ما برای مخالفین، با سوره قدراحتجاج کنید. چرا که یکی از دلایل لزوم امام بعد از پیغمبر اکرم(ص) این سوره است.»؛ این شخص با تعجب می‏ گوید در این سوره از امامت و ولایت سخنی گفته نشده است. پس چگونه می‌توان از این سوره برای اثبات مسئله امامت احتجاج نمود؟ حضرت فرمودند: از مخالفان بپرسید در شب قدر ملائکه بر چه کسی نازل می‏شوند؟ آیا تاکنون کسی ادعا کرده است که در شب قدر، ملائکه بر او نازل شده باشند؟ هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که نزول ملائکه را در شب قدر درک کرده است. تاکنون نیز کسی در این باره مدعی نشده است. قرآن نیز می‌گوید «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ»؛ فرشتگان با روح در شب قدر نازل می ‏شوند. بنابراین حتماً باید پس از پیغمبر(ص) کسی وجود داشته باشد تا ملائکه بر او نازل شوند. او کسی جز حجت خدا و امام زمان(عج) نخواهد بود

حضرت زهرا؛ حقیقت شب قدر

اما در این میان در روایاتی بر این مسئله اشاره شده است که حضرت زهرا(س) حقیقت شب قدر است. مثلا در روایتی از امام صادق(ع) در ذیل تفسیر سوره قدر، به این امر اشاره شده است. حضرت در این روایت می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ. اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر» یعنی اللیله، حضرت فاطمه، است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است.

حجت الاسلام عباس اخوان در توضیح این روایت به خبرنگار مهر گفت: «در کتاب شریف کافی جناب کلینی باب مستقلی در اخبار «انا انزلناه فی لیله القدر» دارد. آنجا تصریح دارد که لیله القدر، فاطمه زهرا(س) است.»

وی افزود: «قرآن می فرماید «انا کُلَّ شَیْء خَلَقْناهُ بِقَدَر»، و یا امیرالمومنین می فرماید «رَحِمَ اللهُ امْرءً عَرَفَ قَدْرَهُ» یعنی رحمت خدا بر کسی است که اندازه خودش را بداند. لیله قدر شبی است که خداوند اندازه گیری می کند. «وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَار، عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ» این اندازه گیری نه در عالم ملک صورت می گیرد و نه در عالم ملکوت. برزخی است بین این دو عالم که اسم آن عالم قدر یا لیله قدر است که قرآن در آن شب نازل می شود و ائمه در آن شب قرار می گیرند و ملائکه در آن شب واقع می شوند. به این جهت «شب» گفته می شود که شان آن مجهول است.»

وی ادامه داد: «در این شب قرآن به محضر ولی خدا عرضه می شود و ولی خدا این قرآن را به آن اندازه که وظایف ملائکه است به آنها عرضه می کند که «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ملائکه فرود می آیند و همه در تحت اراده ذات ذوالجلال اند. به اراده خداوند عوالم وجود در تحت اراده ولی الله اعظم قرار می گیرد. «سلام هی حتی مطلع الفجر» همه در مقام تسلیم هستند.»

این مدرس حوزه های علمیه گفت: «ائمه معصومین از قرآنی که «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین» است و «کل شی ء فعلوه فی الزبر و کل صغیر و کبیر مستطر» است، فیوضات را استخراج می کنند و آن را به ملائکه تحویل می دهند و ملائکه می روند که تا یک سال، فیض را جاری کنند. همه اینها در ظرف فاطمه صدیقه(س) واقع می شود. از این جهت که در حدیثی از امام عسکری داریم که می فرمایند مادر ما فاطمه(س) بر ما حجت است و وجودش احاطه دارد.»

حجت الاسلام اخوان گفت: «خلقت از اساس یک شان فاعلیت و یک شان قابلیت و یک شان وجود ربطی دارد. فاعلیت از ذات ذوالجلال است و قابلیت از عالم امکان است. در روایت دارد که خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ فَمَکَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ» یکی ناظر به جنبه فاعلی و یکی ناظر به جنبه قابلی است و یکی هم ناظر به جنبه وجود ربطی است. خداوند در همه عوالم وجود؛ وجود ربطی را حاکم کرده است. صدیقه طاهره(س) مظهر وجود ربطی هستند. «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ، بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ، فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» صدیقه طاهره(س) در همه عوالم ظهور برزخی فرموده اند و لذا «هی حوراءُ انسیه» هم حورا است و هم انسیه، یعنی شان برزخی دارد. شب قدر شب اتصال عالم امر به عالم خلق است. لذا به وجود برزخی احتیاج است. اخبار «انا انزلناه» دریای عمیق و عجیبی است. آیت الله جوادی آملی فرمودند بحث معرفت حضرت زهرا(س) آنجاست.»

چگونه می شود یک شب برتر از هزار ماه باشد؟

در کنار بحث از صدیقه طاهره(س) که به حقیقت شب قدر از آن یاد شده است، نکات دیگری نیز محل تامل است. مثلا اینکه چگونه می شود یک شب برتر از هزار ماه باشد؟

آیت الله جوادی آملی در تبیین این موضوع می گوید: «شب قدر قلب ماه مبارک رمضان است. ماه مبارک رمضان برای امت اسلامی معجزه‌ای قویتر از معجزه سلیمان پیامبر است، زیرا اعجاز آن حضرت در مسلط بودن بر باد بود راه یک ماهه را در بامداد یا در شامگاه طی می‌کرد، ولی اعجاز قرآن کریم در این است که سالک صالح در یک شامگاه در لیلة القدر راه هزار ماهه را طی می‌کند «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» با این  تفاوت که او مسیر مکان را می‌پیمود و قرآنیان می‌توانند مسیر مکانت را طی کنند. همراهان سلیمان نبی در یک بامداد راه ظاهری یک ماهه را طی می‌کردند ولی پیروان قرآن و عترت مکانت و راه معنوی هزار ماهه را یک شبه طی می‌کنند، اگر گفته شد که این طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود، یا که این طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود آن را می‌شود در شب قدر تجربه کرد.»

آیت الله مصباح یزدی در پاسخ به این سوال که اینکه شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟ می گوید: «در کتاب فروع کافی روایاتی برای برتری شب قدر، بر سایر شبهای سال و بلکه بر هزار ماه، که بیش از هشتاد سال عمر می‌شود، وجود دارد. عبادتی که در شب قدر انجام می‏گیرد از عبادت هزار ماه برتر است. کسی که موفق شود در شب قدر، دو رکعت نماز بخواند مثل آن است که در هزار ماه هر شب دو رکعت نماز بخواند. این امتیاز توفیقی است که خدای متعال به پیغمبر اسلام و به مسلمان‌ها عنایت فرموده است تا مردم، تشویق شده و این شب را به عبادت بپردازند و از مزایا و برکات آن استفاده کنند.»

وی ادامه می دهد: «شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را می‌بخشیدند. خدای متعال که ارحم الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.»

در شب قدر از خدا چه بخواهیم؟

با درک عظمت و بزرگی شب های قدر این سوال مطرح می شود که در این شبی که همه مقدمات برای استجابت دعا فراهم است و درهای رحمت الهی به روی انشان باز می شود، از خدای متعال چه بخواهیم که مشمول لطف و رحمت الهی واقع شویم. از سوی دیگر این سوال مطرح می شود که موانع استجابت دعا در این شب ها چیست و قبولی طاعات در این شب های بزرگ در گرو چه مسائلی است؟

آیت الله جوادی آملی در این باره می گوید: «ما مطیع قرآن و عترتیم، این معنا را در شب قدر از خدا بخواهیم که به جایی برسیم که بگوییم من تا قرآن را نبینم از او اطاعت نمی‌کنم، من تا علی و خاتم اوصیا را نبینم اطاعت نمی‌کنم، من تا امام زمانم را نبینم اطاعت نمی‌کنم، نه با چشم ظاهر که با چشم دل، این معنا را می‌توان گفت این معنا را می‌توان خواست، این معنا را می‌توان یافت، این معنا میسور هر کسی نیست. آن مطالب جزئی هدف ما نیست گرچه به ما می‌دهند، مشکلات حل معیشت و ادای قرض و شفای مرض اینها جزء ریزش های مائده قرآنی است، ما به جایی برسیم که قرآن حافظ ما باشد، عترت حافظ ما باشد، ما هرگز رفتنی را به جای ماندنی اشتباه نکنیم، فانی را به جای باقی نبینیم، تمام مشکلات دولت و ملت در این است که ما اشتباهی می‌رویم. آن چیزی که این مملکت را فلج کرده است برای آن است که نماز ما «تَنْهَی عَنِ الفَحْشَاءِ» نیست قرآن به سر گرفتن ما، ما را به مقامی نمی‌رساند که بگوییم «ما کنت اطیع قرآناً لم أره»  ما در الفبای دین مشکل داریم اگر کسی دروغ نگوید، تجاوز نکند، تهمت نزند، کم فروشی نکند، گران فروشی نکند، هتک حرمت نکند، ما مشکل پرونده‌های قضایی نداریم. این نماز شبها، این نماز وترها، این نمازهای مستحبی، این قرآن به سرها این توسلها این دعاها این زیارتها برای اینکه ما را بیدار کند، ما باطل را حق ننگریم.»

آیت الله مظاهری نیز در پاسخ به این سوال که در شب های قدر از خدا چه بخواهیم و بهترین عبادت در این شب ها چیست؟ می گوید: «بهترین عبادت در این دوسه شب، توبۀ از گناه است. یک حالتی برای انسان پیدا شود که از رفتارش و از گذشته‌ها خجالت زده شود و آن حالت موجب شود که یک حالت پشیمانی از گناه و یک حالت اجتناب از گناه برایش پیدا شود، و اگر خدا توفیق دهد اشک گنهکار هم بعد از آن باشد و یک قطره اشک از او بچکد، ثواب این توبه را احدی نمی‌داند به جز خدا و کسانی که علمشان وابسته به علم خداست.»

وی در پاسخ به این سوال که در شب قدر چه باید بکنیم که مورد رحمت خدا واقع شویم؟ چه باید بکنیم که دعایمان مستجاب شود؟ گفت: «باید اوّل زمینه درست کرد؛ یعنی اوّل باید دل را پاک کرد و دل به توبه پاک می‌شود و توبه یعنی پشیمانی از کارهای زشتش. یک حالتی پیدا شود که خجالت‌زده از خدا شود. اینکه در محضر مقدس خدا از نعمت‌های خدا سوء استفاده کرده، یعنی گناه کرده و مخالفت کرده است. این حال پشیمانی و افسردگی اگر برایش پیدا شد، لازمه‌اش اینست که تصمیم می‌گیرد که گناه نکند. به این توبه می‌گویند. حال قرآن سر بگیرد و آنگاه ثوابش چندین برابر می‌شود و اگر قرآن سر نگیرد، دلش پاک شده و توبه‌اش قبول شده است. استغفار کند، ثواب دارد، حال استغفار زبانی باشد، ثواب دارد و استغفاری که دل همراه زبان باشد، ثواب بیشتر دارد، اما آنچه هست، عمل است یعنی یک دگرگونی در دل، یک خجالت زدگی در دل؛ و بالاخره در مقابل خدا شرمنده باشد.»

آیت الله مظاهری ادامه می دهد: «بحث اینست که اگر از شما بپرسند بالاترین عبادت‌ها چه در شب قدر و چه در غیر شب قدر چیست؟ اجتناب از گناه و بالاتر از آن توبه از گناه است. ثواب اجتناب از گناه خیلی بالاست، اما بالاتر از اجتناب از گناه، توبه و انابه است و معنای توبه هم یعنی انسان یک حالی پیدا کند و از گفتار و کردار و رفتارش شرمنده شود و تصمیم بگیرد کار زشت در محضر مقدس خدا نکند.»


منبع:مهر
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: