قانع بودن این است که زیادهخواهی نکنید هر چه خداوند داد ،ولی شما تلاش بکنید اما قانع بودن به این نیست که بگذارید دیگران چپاول کنند و تو بگویی من هم قانعم، عیبی ندارد من صبر میکنم و هر چه شد، نه این صبر، صبر دروغین است
عقیق:در دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان میخوانیم:
اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ
واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ
واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ
وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ
بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنى
و بپوشانم در آن جامه قناعت و خوددارى
و وادارم کن در آن بر عدل و انصاف
و آسودهام دار در آن از هر چیز که میترسم
به نگاهدارى خودت اى نگهدار ترسناکان!
*صبر دروغین چه نشانهای دارد
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در شرح دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان میگوید:
«اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ»؛ پروردگارا در این ماه و در این روز مرا به زیور سِتر و عفت نفس آراسته کن، من هم آبروی دیگران را حفظ کنم و هم آبروی خودم را، گاهی فردی است باید آبروی فرد را حفظ کرد اما گاهی آبروی اجتماعی را باید حفظ کرد.
شما ستر دیگران را بپوشانید و خدا هم ستر ما را بپوشاند، اما اگر بخواهند جامعهای را از بین ببرند آیا ما باید بگوییم ستر؟ نه این فردی نیست و باید بیان شود.
«واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ»؛ من عفتنفس داشته باشم و خدایا بپوشان به لباس قنوع و قناعت، گاهی انسان یک چیزی را دارد باید مواظبت کند آن را از دست ندهد، گاهی چیزی را ندارد، همانقدر که خدای متعال به او داده باید قانع باشد منتها قانع بودن به این معنا نیست که شما آن چیزی را که از دارید از دست بدهید و بعد بگویید من قانع بودم.
قانع بودن این است که زیادهخواهی نکنید هر چه خداوند داد، ولی شما تلاش کنید اما قانع بودن به این نیست که بگذارید دیگران چپاول کنند و تو بگویی من هم قانعم، عیبی ندارد من صبر میکنم و هر چه شد، نه این صبر، صبر دروغین است، قانع بودن به این است که آنچه خدای متعال به شما داد زیادهخواهی نکنی و نه اینکه آنچه خدای متعال میخواهد به تو بدهد را به دیگران بسپاری و دیگران را ثروتمندتر بکنی و یک عدهای ضعیفتر و بدبختتر و فقیرتر بشوند این قانع بودن نیست.
کفاف یعنی اینکه من اگر هم دارم اسراف نکنم، کفاف یعنی به اندازه خودم داشته باشم و مابقی را انفاق کنم، کفاف یعنی برای من کافی باشد، مدام نروم دنبال حرص و ولع.
«واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ»؛ در دعای روز دوازدهم از خدا میخواهیم کاری کن عدل و انصاف برای من به وجود بیاید و من کسی باشم که روشم، منشم عدالتخواهی و انصاف باشد، عدالتطلب باشیم، انصاف داشته باشیم، نخواهیم دیگران را با بیانصافی از راه بیرون کنیم.
«وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ»؛ هر جایی بیانصافی کردیم چوبش را خوردیم هر جایی خلاف عدالت گام برداشتیم پروردگار عالم در این دنیا جوابش را به ما میدهد بیعدالتی نکنیم. یکی از خصوصیات عدالت این است که به دیگران ظلم نکنیم چه ظلم فردی و چه ظلم اجتماعی.
«بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین»؛ خدایا یک کاری بکن نگهدارم باش، هم در امنیت تو باشم که گناه نکنم و مواظب باش فرموده معصومین و امام زمان را انجام دهم، نماز بخوانم، مسجد بروم و دعا بکنم و از گناه بدمان بیاید، ای کسی عصمتبخش هستی، ما از خدا بترسیم و خداوند متعال هم ما را در پناه خودش را نگه دارد.