زمانی که شیطان سبب لغزش آدم(ع) و حوا و هبوط آنها از بهشت نخستین به زمین شد، خداوند خطاب به آنها فرمود: «اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ همگی از آن [مرتبه و مقام] فرود آیید؛ چنانچه از سوی من هدایتی برای شما آمد، پس کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین شوند.» بقره (38)
اینک میخواهیم ببینیم این هدایت بر چه چیز استوار است و ماهیت آن چیست.
خداوند پس از تشریح صفات متقین در آیات ابتدایی سوره بقره، در پنجمین آیه این سوره میفرماید «أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ، آنانند که از سوی پروردگارشان بر [راهِ] هدایتند.» پس میتوان نتیجه گرفت که هدایت خداوند که در آیه 38 به آن اشاره شده است، بر تقوا استوار است و حزن و اندوه نتیجه بیتقوایی و گناه است.
با توجه به اوصاف قرآن از حال و روز کسانی که از هدایت الهی سرباززده و آن را مسخره کردهاند، بروز این حزن اندوه در زمان قیامت و حسابرسی حتمی است، چنانکه گنهکاران آروزو میکنند تا به آنها فرصتی برای بازگشت به دنیا داده شود تا جزو نیکوکاران باشند. قرآن در آیه 58 سوره مبارکه زمر میفرماید: «أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ، یا چون عذاب را ببیند، بگوید: ای کاش مرا [به دنیا] بازگشتی بود تا از نیکوکاران می شدم.»
اما با توجه به آثار وضعی گناه در این دنیا، میتوان گفت که این حزن و اندوه در دنیا نیز بر گنهکار عارض میشود.
نتیجه نهایی اینکه از نظر قرآن، فردی هدایت یافته است که تقوا پیشه کند و این میسر نیست مگر با ارتباط با قرآن کریم چرا که خداوند فرمود «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿2﴾ این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است.»