«و خداوند است که بادها را فرستاد تا ابر را برانگیزاند، پس آن را به سوى سرزمینى مرده راندیم، و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش زنده ساختیم، رستاخیز نیز چنین است».
عقیق:قرآن به صراحت نامی از بهار نیاورده اما دهها آیه قرآن به بهار و برکات و جلوهها و آثار آن اشارههایی بدیع و روح بخش دارند. آیاتی که از ابرها، باران، آبها، گیاهان، درختان، میوهها و... دیگر نشانههای طبیعی سخن میگوید، همه در وصف بهار است. شهید مطهری بر این عقیده است که در قرآن 115 بار و بلکه بیشتر به این موضوع اشاره شده است، برای یک هدف بزرگ، یک درس، یک تعلیم و آموختن یک حکمت.
همزمان با فرارسیدن سال نو و بهار طبیعت بر آن شدیم تا آیاتی را که به نوعی به جهان طبیعت اشاره دارد را برای عموم علاقهمندان از کتاب تفسیر نور حجتالاسلام محسن قرائتی بیاوریم:
سوره مبارکه «بقره» آیات 163 و 164
«وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَ حِدٌ لَا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الْرَّحِیمُ»؛ و معبود شما خدایى یگانه است، جز او معبودى نیست، بخشنده مهربان است.
«إِنَّ فِى خَلْقِ الْسَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الّتِى تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ الْنَّاسَ وَمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْسَّمآءِ مِنْ مَّآءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الْرِّیَحِ وَالْسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ الْسَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ لَأَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛ همانا در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز و کشتىهایى که براى سودرسانى به مردم در دریا در حرکتند و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان آسمان و زمین معلّقند، براى مردمى که مىاندیشند، نشانههایى گویاست.
نکتهها هماهنگى میان عناصر طبیعت و اجزاى هستى و قوانین حاکم بر آنها، همه نشان دهنده حاکمیّت و قدرت و اراده خداى یگانه است. آفرینش آسمانها و توسعه دائمى آنها که دست انسان تاکنون فقط به قسمتى از اولین آسمان رسیده، و استحکام و طبقات هفتگانه و نظام حاکم و تناسبات و ارتباطات میان هریک و بىستون بودن و حفاظت آنها و حرکات ستارگان در مدارهاى خود و فاصله هریک از آنها، همه نشانههاى قدرت خداوند یکتاى حکیم است.
سعدى مىگوید:
آفرینش، همه تدبیر خداوند دل است دل ندارد، که ندارد به خداوند اقرار
کوه و دریا و درختان، همه در تسبیحند نه همه مستمعى، فهم کند این اسرار
عقل، حیران شود از خوشه زرین عنب فهم، عاجز شود از حبّه یاقوت انار
پاک و بىعیب، خدایى که به تقدیر عزیز ماه و خورشید، مسخّر کند و لیل و نهار
کلمه «ریاح» جمع «ریح» به معناى باد است، ولى در قرآن هر جا کلمه «ریح» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: «ریح صرصر» ولى هرجا کلمه «ریاح» آمده است، همراه باران و لطف الهى است. در حدیث مىخوانیم: هرگاه بادى مىوزید پیامبر صلى الله علیه وآله مىفرمود: «الّلهم اجعلها ریاحاً و لا تجعلها ریحاً» خداوندا! این باد را ریاحِ رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب.
پیامها 1- شناخت طبیعت، یکى از راههاى خداشناسى است که شناخت او، قدرت، حکمت و یکتایى او را در بر دارد. «الهکم اله واحد... فى خلق السموات... لایات»
2- خداوند، نظیر و شبیه ندارد و مرکب از اجزا نیست. «اله واحد»
3- هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. «خلق السموات و الارض... والفلک»
4- هر موجودى در جهان هستى، آیهاى از آیات کتاب خداوند در طبیعت است. «لایات»
برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار هر ورقش دفترى است، معرفت کردگار
5- تنها خردمندان از نگاه در هستى، درس خداشناسى مىگیرند. «ان فى خلق السموات... لایات لقوم یعقلون»
سوره مبارکه «جاثیه» آیات 4 و 5
«وَفِى خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَآبَّةٍ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ»؛ و در آفرینش شما و آنچه از جنبدهها که (در هستى) پراکنده نموده، براى اهل یقین، نشانههایى (از قدرت الهى) است.
«وَاخْتِلاَفِ الَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَآ أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَآءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛ و شب و روز که در پى یکدیگرند و آنچه از روزى که خداوند از آسمان فرو فرستاده و زمین را به واسطه آن بعد از پژمردگىاش سبز و زنده نموده است و گردش بادها، براى کسانى که تعقّل کنند نشانههایى از قدرت الهى است.
نکتهها آیات 3 تا 5 که نشانههاى آفرینش را مطرح مىکند، در پایان هر کدام از آیات، یک دسته مورد خطاب قرار گرفتهاند؛ یک بار اهل ایمان، یک بار اهل یقین و بار دیگر اهل تعقّل، شاید بدان جهت که راه ایمان از راه عقل جدا نیست و هردو انسان را به یقین مىرساند. البتّه در آفرینش انسان و جنبندگان مسئله دقیقتر و گستردهتر است و دقّت و تأمل در آن سبب یقین مىشود. تنظیم گردش زمین و پى در پى آمدن شب و روز یکى دیگر از نشانههاى قدرت و حکمت الهى است، اگر این گردش نبود یا کند و یا تند بود زندگى فلج مىشد، لذا زمانى اهمیّت این نعمتها روشنتر مىشود که از انسان گرفته شود. باد و باران و شب و روز، نقش مهمى در حیات موجودات زمینى دارند که در یک آیه در کنار هم مطرح شدهاند.
آفرینش یک مسئله است و اداره کردن و روزى دادن مسئله دیگر، روزى هر آفریدهاى از ابتداى آفرینش تنظیم شده است. خداوند، کتاب را براى زنده شدن دلها و باران را براى زنده شدن گِلها نازل کرده است. مراد از اختلاف شب و روز یا پیدا شدن یکى خلف دیگرى است و یا تفاوت ساعات شب و روز است که گاهى روز بلند و شب کوتاه و گاهى بر عکس است.
در باد سه نعمت مهم وجود دارد: جا به جا کردن ابرها، تلقیح گیاهان و تصفیه هوا.
در تمام قرآن، هرگاه سخن از آفرینش شب و روز است، نام شب مقدّم است. «الیل والنهار»
پیامها 1- همه هستى کتاب شناخت خداوند است. آسمان، انسان و جانوران، همه ما را به یک هدف مىرساند. «و فى خلقکم و مایبثّ من دابّة»
2- یکى از نعمتهاى الهى پراکنده بودن جنبندههاست که در غیر این صورت زندگى انسان فلج مىشد. «یبثّ من دابّة»
3- آفرینش آسمانها و زمین یک طرف، آفرینش تمام جنبندهها یک طرف و آفرینش انسان نیز یک طرف. «خلقکم و ما یبث» (نام انسان قبل از سایر جنبدهها و به صورت جداگانه برده شده که نشانه اهمیّت است)
4- مطالعه در نظام هستى راه رسیدن به یقین است. «لقوم یوقنون»
5 - آسمان، منشأ رزق بشر است. «من السماء من رزق»
6- زمین، مرگ و حیات دارد و همواره (با پائیز و بهار) تکرار مىشود. «فاحیا به الارض بعد موتها»
7- حرکت بادها، امرى تصادفى نیست، بلکه بر اساس برنامه الهى است. «تصریف الریاح»
8 - کتاب هستى، پر است از آیات گوناگون، که درک آن نیاز به تفکّر و اندیشه دارد. «آیات لقوم یعقلون»
سوره مبارکه «فاطر» آیه 9
و خداوند است که بادها را فرستاد تا ابر را برانگیزاند، پس آن را به سوى سرزمینى مرده راندیم، و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش زنده نمودیم. رستاخیز نیز چنین است.
نکتهها چنانکه با اراده خداوند، حرکت ابر و باد و ریزش باران، زمین مرده را زنده کرده و گیاهان سر ازخاک بر مىآورند، با ارادهاى دیگر و وقوع زلزلهاى عظیم، مردگان از خاک بر مىخیزند و زنده مىشوند. این بهار نو ز بعد برگ ریز/ هست برهان بر وجود رستخیز
پیامها 1- وزش بادها، حرکت ابرها و ریزش بارانها، تصادفى نیست، با اراده الهى است. «اللّه... ارسل الریاح فتثیر... فسقناه» 2- در هستى، برنامه و نظم و تدبیر حاکم است. «ارسل... فتثیر... فسقناه... فاحیینا» 3- براى فهم غیب، از شهود استفاده کنید. «کذلک النشور»