حجت الاسلام سوزنچی در مناظره «مبانی و محدوده حجاب شرعی» به نقد کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» پرداخت و گفت: سیر بحث در این کتاب به سه بخش تقسیم میکنم؛ بخش اول: بررسی وضعیت پوشش در جامعه عرب پیش از بعثت و اینکه آیا حجاب شرعی به صورتی که همگان فهمیدهاند، امکان دارد؟ بخش دوم: مناقشه در فهم متعارف آیات قرآن کریم با توجه به گزارش تاریخی و ارائه معنای جدیدی از تمامی کلمات و آیات، بخش سوم: ایجاد دو قول جدید در فقه با توجه به گزارش تاریخی.
سوزنچی در ادامه به نقد بخش اول از کتاب پرداخت و در پاسخ به این استدلال نویسنده که؛ رواج پدیده برهنگی و دوخته نبودن لباسها و فقط یک تکه پارچه بودن آنها و وضعیت خانههای مکه و عدم رواج دستشویی و حمام در مکه دال بر رواج برهنگی کامل است، گفت: اولا بر اساس تحقیقات مورخان هیچ قومی در طول تاریخ وجود نداشته که برهنگی کامل در آن رایج باشد و فقط در قرن بیستم نچرالیستها هستند که برهنگی کامل دارند. ثانیا تحقیقات مردمشناسان و جامعهشناسان درباره جوامع بدوی خلاف نظر نویسنده کتاب را مورد تایید و تاکید قرار میدهد. مثلا مالینوفسکی در کتاب «غریزه جنسی و سرکوب آن در جوامع ابتدایی» و دانیل بیتس در کتاب «انسانشناسی فرهنگی» شواهدی بر خلاف نظریه برهنگی کامل که ترکاشوند در کتاب ذکر کرده را میآورد. ثالثا آیات قرآن از زمان آفرینش آدم و حوا مسئله شرم جنسی و لباس را مطرح کرده است.
وی در ادامه با طرح این پرسش که؛ آیا در عرب جاهلی برهنگی کامل عادی بوده است؟ پاسخ داد: گزارشهای تاریخی خلاف این را میگوید و مکه در شاهراه تجاری سه امپراتوری قرار داشته و پارچه و البسه در دسترس همگان بوده و عرب آن زمان بیش از ۷۰واژه برای لباس داشته که حاکی از تنوع و وفور البسه در آن زمان بوده است همه این شواهد دال بر این است که حجاب شرعی در عصر پیامبر کاملا ممکن بوده است. در آخر این سوال وجود دارد آیا ممکن است چنین تحریفی در مورد حجاب ۱۴۰۰ سال ادامه یابد؟ در حالی که فریقین شیعه و سنی با اینکه نزاعات مختلف بر سر بسیاری از مسائل دارند، در مورد حجاب اتفاق نظر دارند.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم در نقد ادله کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» گفت: اولا مشکلات فهم متون تاریخی و عدم رعایت سادهترین ضوابط فهم متن در علم اصول فقه و سمانتیک در متن کتاب به وفور دیده میشود. ثانیا مشکلات استنادات تاریخی در کتاب ایشان وجود دارد. مثلا اسناد روایات مورد استناد در کتاب مخدوش است و شواهد ایشان بر برهنگی، از جمله طواف عریان، مدعای ایشان را بر برهنگی همه جامعه اثبات نمیکند. ثالثا فضاسازیهای ناخودآگاه برای همراه کردن مخاطب و نحوه معرفی یک واقعه و تکرار آن در کنار آوردن وقایع خاص به عنوان وقایع رایج آن زمان اشتباه است. رابعا عدم فهم متون تخصصی فقهی که این عدم فهم و عدم آشنایی، در جای جای کتاب و استنادات کتاب به چشم میخورد.
در بخش دوم جلسه «امیرحسین ترکاشوند» نویسنده کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» انگیزه خود را در سال ۸۴ از ورود به موضوع حجاب اشکالاتی عنوان کرد که در نگاه سنتی به حجاب وجود داشته است و گفت: برخی میگویند حجاب امری است از ناحیه مولا که باید رعایت شود و عدهای هم در مورد چرایی و فلسفه حجاب در نگاه سنتی، میگویند به وسیله حجاب جلوی مفسده و فحشا گرفته میشود و یا تاکید بر حجاب، به ویژه روسری و چادر، از باب حرمت و احترام به زن مسلمان است و برخی میگویند اساسا حجاب به نوعی ریشه در فطرت انسان دارد و این را میتوان از داستان آدم و حوا فهمید.
وی در نقد دیدگاه سنتی گفت: علت العللی که مرا به سمت بازخوانی حجاب برد این بود که قدما برای رسیدن به نیات خوبی که داشتند متاسفانه از خیلی چیزها عبور کردند و یا آنها را نادیده گرفتند؛ اولا غفلت از کارکرد زیبایی محورانه لباس که قران به آن توجه دارد و در آیه« یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا» لباس را مایه آراستگی و زیبایی و ارجمندی میداند. این نگاه قرانی در مورد لباسِ مردان رعایت میشود اما این کارکرد زیبایی محور قران در مورد زنان در نگاه قدما آیا رعایت شده است؟ در حالی که لباس زنان با روبند، حجاب مطلوب مورد نظر قدما بوده است.
وی افزود: دومین چیزی که در آرای قدما نادیده گرفته شده تمامیت زن بود، رای قطعی قدما درباره زن این است که زن باید در خانه حبس شود و در متون فقهی نیز شواهد بسیاری بر این مسئله داریم از جمله عدم لزوم حضور زن در نماز جمعه و جماعت یا تشییع جنازه و استحباب حبس زن در خانه و.... البته این اواخر حرفهای دیگری از لسان فقها گفته میشود که اینها به برکت انقلاب اسلامی و بازبینی برخی احکام بوده است.
ترکاشوند گفت: سومین مورد این است که دیوار ضخیمی بین زن و مرد کشیده شده است و شخصیت مرد ممتاز شده است در حالی که به زنان توصیه میشود که دیده نشوند چون مردان تحریک میشوند یا دچار هیجانات میشوند در حالی که هرچه این دایره تنگتر شود اوضاع بدتر خواهد شد.
چهارمین چیزی که نادیده گرفته شده در نگاه قدما به زن این است که اختلاف فاحشی بین حجاب زن و مرد وجود دارد. برای زن حجاب نزدیک به صد درصد است (وجه و کفین فقط از حجاب مستثنا شده است) در حالی که در مورد مردان تقریبا این حجاب صفر درصد است.
در ادامه نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر در نقد سخنان سوزنچی گفت: ابدا بنده چنین ادعایی ندارم که در زمان جاهلیت برهنگی کامل رواج داشته است. بلکه من در کتاب به دنبال این بودم که فضای پوشش را در آن زمان برای مخاطب ترسیم کنم و گفتهام که پدیده برهنگی کامل برای برخی افراد وجود داشته و اصحاب صفه را از باب مثال ذکر کردم و پدیده برهنگی را به عنوان پدیده غالب آن زمان نیاوردم بلکه آن را در کنار لباس اشراف ذکر کردم که یکی از البسه رایج آن زمان بوده و آوردهام که پیامبر هر دوی اینها را مذمت میکرده، یعنی هم برهنگی کامل و هم جامههای بلند اشراف، مورد اعتراض پیامبر بوده است و در کنار این دو دسته، دسته سومی را هم ذکر کردهام که لباس مخصوص آن زمان را داشتهاند که در زنان و مردان فرق داشته و البته روسری را حجابی تشریفاتی و آدابی میدانم.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اینکه مباحث کتاب در ۱۴۰۰ سال سابقه نداشته مسئله جدیدی نیست، بلکه ما در فقه میبینیم که مسائل زیادی امروزه وجود دارد که بسیاری از فقها قرنهاست که به آن نپرداختهاند و سابقه فقهی نداشته است.
ترکاشوند در پایان به نظریه خود در مورد محدوده حجاب شرعی پرداخت و گفت: در زمان پیامبر روسری بوده اما کارکرد جنسی، اخلاقی و شرعی نداشته بلکه کارکردی کاملا رسومی، آدابی و تشریفاتی داشته است که ربطی به فحشا و مفسده ندارد. دلایل این ادعا این است که اولا برای جسد و بدن زن لفظ عورت استفاده می¬شود نه سر زن! اگر ما پوشش روسری را به خاطر فحشا و مفسده بدانیم آیا این فحشا و مفسده در کنیزان و زنان غیر مسلمان ممکن نبوده است؟ پس چرا این زنان از حکم حجاب مستثنی شده¬اند؟ در حالیکه زمینه مفسده و فحشا جامعه در آنها هم وجود داشته است. دلیل دوم زنان یائسه از پوشیدن روسری معاف هستند. سومین گروهی که از طریق آنها می¬توانیم به تشریفاتی بودن روسری پی ببریم زنان ذمی هستند که نه روسری داشتند و نه مردان از نگاه به آنها منع شده بودند درحالی که اگر ما فلسفه روسری را جلوگیری از اشاعه فحشا بدانیم باید آنها نیز روسری به سر میکردند.
حجت الاسلام سوزنچی در بخش پایانی و در پاسخ به تشریفاتی بودن روسری و ادله آقای ترکاشوند گفت: اولا هیچ لغوی و فقیهی قول آقای ترکاشوند در مورد «رأس» را قبول ندارد و ایشان منفرد هستند. ثانیا دلایلی که آقای ترکاشوند برای نظریه خودشان در مورد محدوده حجاب شرعی ذکر کرد ناظر به استثنائات قوانین است و با استثنا مدعای ایشان قابل اثبات نیست بلکه قانون گذار استثنا را برای تقویت قانون قرار میدهد نه اینکه استثنا ملاک قانون باشد. ضمن اینکه قانون گذار بعد از کسر و انکسار مصالح و مفاسد عدیده قانون را جعل میکند پس نمیتوان قانون را تک عنصری تحلیل کرد و از عدم وجوب روسری برای کنیز یا زن ذمی عدم ملاک بودن زمینه مفسده در وجوب حجاب را استخراج نمود، ضمن اینکه در قانون اسلامی هم داریم که کنیز یا زن ذمی حق ندارد با هیأتی خارج بشود که جامعه اسلامی را تحریک کند.