وی افزود: رحمت پروردگار در کل سی جزء قرآن کریم، دعاهایی که از اهلبیت(ع) نقل شده و در روایات الهی و ملکوتی این بزرگواران مطرح است و این رحمت هم در بخشهای مختلف خلقت حیات انسان بیان شده است. رحمت یک امر تصوری و خیالی نیست و چه در جهان آفرینش چه در زندگی انسان جلوههای گوناگونی دارد. کل خلقت جلوهٔ رحمت الله است.
این مفسر قرآن و نهج البلاغه ادامه داد: آیهٔ 164 سورهٔ بقره یکی از آیات بسیار قابلتوجه قرآن است: «إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ»، این دو موجود، سماوات و ارض که هر دو اثرات فوقالعادهای در زندگی موجودات زنده دارند، «وَ اِخْتِلاٰفِ اَللَّیلِ وَ اَلنَّهٰارِ»، آمد و رفت شب و روز که براساس قدرت و ارادهٔ او انجام میگیرد، در ارتباط با گردش زمین در هر 24 ساعت به دور خودش است. این گردش بسیار منظم است و وقتی کرهٔ زمین نصف ساعات شبانهروز بهطرف خورشید قرار میگیرد و در حال گردش است، روز است و وقتی پشت به خورشید میشود، شب است. پیوسته کره غرق در روز و غرق در شب است.
استاد انصاریان اضافه کرد: اینطور که دانشمندان میگویند و نوشتهاند: با آزمایشاتی که شده، عمر زمین چهارمیلیارد و پانصدمیلیون سال است و نظام رفتوآمد شب و روز تاکنون بههم نخورده است. زمین علاوه بر اینکه سالی یکبار به دور خودش میگردد، دور خورشید هم میگردد و این دور خورشید گشتن اینقدر منظم است که دانشمندان میدانند تحویل سال سرِ این ساعت و این چند دقیقه و چند ثانیه انجام میگیرد؛ تمام ساعتهای جهان عقبافتادن و جلوافتادن دارند، گاهی در حدی که محسوس نیست؛ ولی ساعت خلقت عقب و جلو نمیافتد و اگر بیفتد، خیمهٔ نظام بههم میریزد.
استاد حوزه با بیان اینکه آسمانها و زمین، شب و روز، چهار نعمت هستند، گفت: «وَ اَلْفُلْک اَلَّتِی تَجْرِی فِی اَلْبَحْرِ بِمٰا ینْفَعُ اَلنّٰاسَ»، کشتیها با بار و مسافر که به سود کل مردم است، «الناس» یعنی کل مردم در دریاها در حرکتاند. پانصدهزار تُن بار دارد، ولی چندبار در قرآن فرموده که حرکت به ارادهٔ من است. آب که خیلی روان است و این پانصدهزار تُن باید دهان آب را باز کند و کشتی را قعر دریا ببرد، اما نمیبرد. این از آیات خداست، در سورهٔ یس میگوید: کشتی در دریا نشانهٔ قدرت و ارادهٔ من است؛ اگر چشمم را از کشتی بردارم، «انک نغرقهم» کشتی فرو میرود، «فلا صریخ لهم»، فریادرسی پیدا نمیشود، «و لا هم ینقذون». شما دیدید با یک تصادف، با اینهمه پیشرفت علوم، هواپیما و هلیکوپتر و مواد آتشنشانی، کشتی سوخت و فرو رفت. «انک نغرقهم»، فکر نکنید که کشتیها با موتورها و قطبنماها و کاپیتان حرکت میکند، اینها همه ابزارند و من محرک هستم. کاپیتان و کشتی و موتور و ابزار دیگر کشتی متحرکهای به تحریک من هستند که اگر این تحرک را بگیرم، فرو میرود.
وی با اشاره به اینکه تمام عالم به رحمت الهی گره دارد که اگر او اراده کند این گره را از هر کجا باز کند، چکش فنا به سر آن موجود میخورد و هیچکس هم نمیتواند کاری کند، اظهار کرد: «و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما انزل الله»، این آیه نمیخواهد خدا را اثبات کند، چون خدا اثبات شده است. خداوند ما را آفریده و طبق آیات سورهٔ روم، حقیقتی را در نهاد ما بهنام فطرت گذاشته است. فطرت یک عقربه است که کل وجود ما بهطرف او جهت میگیرد، ولی وقتی مواظبت نکنیم، روی این عقربه پوشش میآید، کار نمیکند و ما را بهطرف دیگر جهت میدهد؛ چنانکه جهانیان را توانسته بهطرف فسق و فجور و کفر و نفاق و شرک و گناه، اثم، طغیان نفس امارهشان جهت دهد؛ ولی این نابودی حتمی انسان نیست، چون اگر همین انسانِ منحرفشده به یک طبیب الهی برخورد کند، میتواند این پوششهای روی فطرتش را کنار بزند و آن عقربهٔ جهتدهندهٔ بهطرف پروردگار را یک لحظه بهکار بیندازد.
استاد انصاریان به یکی از علل رحمت بینهایت پروردگار اشاره و خاطرنشان کرد: رحمت خداوند برای این است که بندگانش بهدنبال این مکتب و آن مکتب نروند و بدانند که قدرتمندان قدرت بازکردن یک گره از کارشان را ندارند؛ بندگانش بدانند که پول همهکاره نیست؛ بندگانش بدانند که بتهای جاندار و بیجان هیچکاره هستند؛ بندگانش بدانند که کلید کل مسائل ظاهر جهان و باطن جهان به دست یکنفر است که او هم پروردگار است. همهٔ این حرفها برای این است که توحید مردم اصلاح شود، چون قرآن میگوید: توحید بیشتر مردم به شرک آلوده است. خیلی توحید خالص کم است و خیلی کم هستند آنهایی که توانستند به این آیه عمل کنند: «قُلِ اَللّٰهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» ﴿الأنعام، 91﴾، همهٔ کلیدها در دست خداست، بقیه را دور بریزید و به هیچچیز و هیچکسی امید نبندید؛ چراکه او منبع تحقق امید و حل مشکلات است.
وی ادامه داد: آیات سورهٔ مبارکهٔ نمل بسیار آیات راهگشایی است که یکی از آن آیات این آیه است: «أَمَّنْ یجِیبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ یکشِفُ اَلسُّوءَ» ﴿النمل، 62﴾، این آیهٔ شریفه خطاب به مشرکین جهان و آنهایی است که بت زنده را میپرستند، مثل عربستان که دائم بت عوض میکند، بت وجود اوباما، ریگان، کارتر و الآن هم ترامپ؛ آنهایی که بت زنده و بت جامد میپرستند، مثل بسیاری از هندیها و ژاپنیها و بوداییها. آیه سؤال میکند که جواب مضطر را من در این عالم میدهم یا این بتهای شما؟ مشکلات را من حل میکنم یا اینها؟ اگر جواب مضطر را اینها میدهند و مشکلات را اینان حل میکنند، نمونه بدهید.
استاد انصاریان با بیان اینکه مسئلهٔ طرح رحمت و طرح صفات در قرآن و دعاها و روایات برای تصحیح اعتقاد مردم و توحید مردم است؛ تصریح کرد: اگر توحید هفتادمیلیون نفر در کشور ما ضعیف نبود و مردم توحید مستقیمی داشتند، یقین بدانید که اینهمه مشکلات دستوبال مردم را در زندگی نبسته بود. کارگردانان مملکت نمیفهمند که ریشهٔ مشکلات کجاست؛ لذا ما در یک سخنرانی وزرا، وکلا، رئیسجمهور، مدیران و استانداران، هیچچیزی دربارهٔ پروردگار نمیشنویم و مدام مردم را به بت تکیه میدهند؛ سابقه ندارد یکنفر تاکنون گفته باشد که مردم، امیدتان را از ما بردارید و بهطرف خدا ببرید، از او بخواهید که ما را راهنمایی کند تا یک مشکلی را حل کنیم. همه میگویند من، همه میگویند ما، همه میگویند حزب ما، همه میگویند دارودستهٔ ما، همه میگویند رأی ما، اما یکی نمیگوید خدا؛ ملت هم محکوم همین فرهنگی هستند که بر آنها حاکم است و گریبانشان را گرفته است.
استاد حوزه با بیان اینکه توحید خالص کلید حل همهٔ مشکلات و شفای همهٔ دردهاست، گفت: اگر کل کشورها تصمیم بگیرند که در اوّل فروردین هرچه رتیل، زنبور، مار، عقرب و زهرداران در کرهٔ زمین و هواست نابود کنند، یکسال نمیکشد که هفتمیلیارد نفر میمیرند؛ چون مسمومیت کل هوا در درجهٔ نابودکردن قرار میگیرد. وظیفهٔ این حیوانات سَمدار است که هوا را دائماً از سموم تصفیه و هوا را پاک کنند؛ از سم هوا هم برای خودشان اسلحه بسازند که خطر را از خودشان دور کنند. مار، رتیل، زنبور و عقرب رحمت خداست، اما کجاست چشمی که ببیند و دل از همهچیز بردارد و بهطرف پروردگار ببرد؟!
وی افزود: «و تصریف الریاح»، باد باید در کرهٔ زمین بگردد و اگر باد نباشد، دوسوم میوهها بهوجود نمیآید، هوا تصفیه نمیشود و خطرات سنگینی کرهٔ زمین و موجودات زنده را تهدید میکند. مردم فقط یک کلمه از باد بلد هستند: چه خوب شد که باد آمد، باد خنک است، باد گرم است، اما نمیدانند که باد شعاع رحمت پروردگار است و خدا چه مسئولیتهای عظیم و مفیدی را بر دوش باد گذاشته است.
استاد انصاریان به بخشهای دیگری از آیات قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند میفرماید: «مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مِنْ مٰاءٍ فَأَحْیٰا بِهِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا وَ بَثَّ فیها مِنْ کلِّ دَابَّةٍ»، من فقط از عالم بالا برایتان آب میفرستم و هیچچیز دیگری نمیفرستم، با همین آب هم کرهٔ زمین را که سهماه زمستان مرده بود، زنده میکنم و موجودات زندهٔ زیادی را پخش میکنم که هر موجود زندهای آثاری برای شما دارد.
پژوهشگر قرآنی ادامه داد: خدا میگوید: «وَ اَلسَّحٰابِ اَلْمُسَخَّرِ بَینَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ» ﴿البقرة، 164﴾، ابرهایی که بار دارند و 24 ساعت در تهران میبارند، من اینها را بین آسمان و زمین نگه میدارم که با این بار در کلهٔ شما نیفتند و همهتان را نابود کنند؛ البته ستون هم زیرشان نزدهام، «مسخر بین السماء و الارض»، ابرهای پربار را بین آسمان و زمین بهکار گرفتهام؛ حالا اگر آنجا میایستادند یا پایین میایستادند و یا اگر به باران حامله نمیشدند، شما میخواستید چهکار کنید؟ بعد در آخر آیه میگوید: «ان فی ذلک»، در تمام این مسائلی که در این آیه گفتم، «لآیات» نشانههایی از ربوبیت، رحمت، اراده و قدرت من است، «لقوم یعقلون» برای آنهایی که فکر کنند.
استاد انصاریان گفت: تاکنون فکر کردهاید چرا با اینکه دو دست و دو پا داریم، راست راه میرویم و نه به چپ، نه به راست، نه به عقب و نه به جلو میافتیم؟ کل بدن ما را یک کف پا از نظر ساختمانی متعادل نگه میدارد. یکربع در نماز میایستیم، اما از جلو، عقب، راست و چپ زمین نمیخوریم؛ حتی راه هم که میخواهیم برویم، متعادل راه میرویم. فکر کردهاید که خیلی از استخوانها ثابت است، ولی استخوان گردن گردان است و میتواند چپ، راست، عقب و جلو را نگاه کند؛ اگر این استخوانها ثابت بود، ما فقط جلو را میدیدیم. فکر کردهاید که اگر ما ناخن نداشتیم، چه بلایی به سرمان میآمد؟ فکر کردهاید که اگر ابرو نداشتیم، طول سال باید 9 ماه عرق شور در چشم ما میریخت؛ فکر کردهاید شبها که میخواهیم بخوابیم، اگر چشم ما باز بود و حشره وارد آن میشد تا میآمد بخورد، به خارش بیفتد، ما بیدار میشدیم، قرنیه را خورده بود و ما دیگر نمیدیدیم. چرا برای گوش در نگذاشته است؟ برای اینکه ما صدای حادثه را بشنویم و بیدار شویم؛ چرا برای چشم در گذاشته است؟ برای اینکه چشم نودسال بماند و گیر حشرات نیفتد. «لقوم یعقلون» همه اینها را برای کسانی میگویم که اندیشه میکنند.