آيه:
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى كُنْتَ عَلَيْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إيمَنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
ترجمه:
و بدینسان ما شما را امّتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهاى را كه قبلاً بر آن بودى برنگرداندیم، مگر براى آنكه افرادى را كه از پیامبر پیروى مىكنند از آنها كه به جاهلیّت باز مىگردند، بازشناسیم. و همانا این (تغییر قبله،) جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدایت كرده دشوار بود. وخدا هرگز ایمان شما را (كه سابقاً به سوى بیتالمقدّس نماز خواندهاید،) ضایع نمىگرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.
* نکته ها
مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسى در بیتالمقدّس مىایستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و یهودیان رو به بیتالمقدّس عبادت مىكردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، مىفرماید: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم.
مفسّران بحث هاى گوناگونى را در ذیل این آیه مطرح نمودهاند و در تفسیر «امّت وسط» برخى گفته اند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مى شود كه مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
2- گواه شدن، علم و آگاهى و عدالت مى خواهد.
3- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همین دلیل در روایات مىخوانیم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلاً به همه كارها علم دارند. چنانكه قرآن مىفرماید: «سیرى اللّه عملكم و رسوله والمؤمنون» [1] كه مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مى بینند و به آن علم پیدا مىكنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آیهى «انّما یُرید اللّه لیذهب عنكم الرِّجس اهل البیت و یُطهّركم تطهیراً» [2]عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است.
امام صادق علیه السلام مىفرماید: مگر مىشود امّتى كه بعضى افرادش لایق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنیا نیستند، لیاقت گواهى دادن بر همهى مردم در قیامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همهى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روایات، امامان معصوم مىباشند.
در اینجا یك سؤال باقى مىماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مىگوییم: قرآن حتّى یك نفر را نیز امّت معرفى نموده است: «انّ ابراهیم كان امّة قانتاً للّه» [3]
* فلسفه تغییر قبله
در مورد فلسفه تغییر قبله، تحلیل هاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفته اند انتخاب اوّلیّه بیتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار یهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانایى پیدا كردند، دیگر به این كار نیاز نبود. برخى نیز گفتهاند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغییر یابد. لیكن این تحلیل ها موهوم و خلاف واقع هستند.
آنچه قرآن در این باره تصریح و تأكید دارد این است كه تغییر قبله، آزمایش الهى بود تا پیروان واقعى پیامبر شناخته شوند. زیرا آنها كه ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یك فرمان، شروع به چون و چرا مى نمایند كه چرا اینگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مى شود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جدید چیست؟ اگر دستور جدید درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟ خداوند نیز به كسانى كه در برابر فرامین او تسلیم هستند، بشارت مىدهد كه اعمال گذشتهى شما ضایع نمى شود، زیرا مطابق دستور بوده است.
در این آیه به جاى كلمه نماز، واژه ایمان بكار رفته است كه نشان دهندهى اهمیّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ایمان مىباشد. «وما كان اللّه لِیضیع ایمانكم»
* پيام ها
1- اولیاى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لتكونوا شهداء»
آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفیّتى هستند كه مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزههاى انسانها در طول تاریخ باشند.
2- در قیامت، سلسله مراتب است. تشكیلات و سازماندهى محكمهى قیامت بگونهاى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مىدهند، سپس پیامبر بر امامان گواه است. «لتكونوا شهداء على الناس و یكون الرّسول علیكم شهیداً»
3- آزمایش، یك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغییر فرمان، مردم را امتحان مىكند. «لنعلم من یتبع الرسول...»
4- پیروى از دستورات دین، مایه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «ینقلب على عقبیه»
5 - جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شیوهى خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقهى ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لنعلم من یتّبع الرّسول ممن ینقلب على عقبیه»
6- مقام تسلیم بر افراد عادّى سنگین است: «لكبیرة» و تنها كسانى به این مقام دست مى یابند كه هدایت خاصّ الهى شامل آنان شود. «الاّ على الّذین هدى اللَّه»
7- قوانین و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمى شود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحیح است و از امروز باید به سوى دیگر نماز خواند. «وما كان اللّه لیضیع ایمانكم»
8 - تمام تغییرات و تحوّلات تكوینى و تشریعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لرؤف رحیم»
پی نوشت:
1) توبه/ 105
2) احزاب/ 33
3) نحل/ 120
منبع:حوزه