پیامبر صلی الله علیه و آله، مسجدش را با خشت خام ساخت. چون مسلمانان بسیار شدند، گفتند: ای پیامبر خدا! کاش دستور میدادی بر مسجد بیفزایند.
عقیق:امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله، مسجدش را با خشت خام ساخت. چون مسلمانان بسیار شدند، گفتند: ای پیامبر خدا! کاش دستور می دادی بر مسجد بیفزایند. فرمود: « باشد ». دستور داد بر آن افزودند و آن را به صورت یک خشت و نیم خشت، بنا کرد. باز هم مسلمانان، بسیار شدند و گفتند: ای پیامبر خدا ! کاش دستور می دادی مسجد را بزرگ کنند. فرمود: «باشد» . دستور داد آن را بزرگ کردند و دیوار آن را با آجر یک در میان افقی و عمودی، بنا نمودند. سپس گرما بر آنان، شدّت یافت. گفتند: ای پیامبر خدا! کاش دستور می دادی سایه بانی بر مسجد میساختند. دستور داد تا ستونهایی از تنه درخت خرما بر پا کنند . سپس چوبهای پهن ، شاخ و برگ خرما و اِذخَر بر آن افکنند و در آن به سر بردند، تا آن که باران بارید و از [ سقف ] مسجد بر آنان چکید. گفتند: ای پیامبر خدا! کاش دستور میدادی مسجد را گِلاندود کنند.
فرمود: « نه ! و سایه بانی همچون سایه بان موسی [کافی است]» . چنان بود تا آن که پیامبر خدا از دنیا رفت. دیوار مسجد پیش از آن که سایه بان بر آن بزنند، به اندازه یک قامت بود. هر گاه که سایه به اندازه یک گز ـ که به اندازه آغل بُز بود ـ میرسید، نماز ظهر را ، و چون سایه دو برابر آن میشد ، نماز عصر را میخواند.