19 دی 1400 6 جمادی الثانی 1443 - 53 : 01
کد خبر : ۹۴۵۳۷
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۷
آیت‌الله محمد علی جاودان معتقد است جریان‌های بسیاری در تاریخ تلاش کرده‌اند تا زندگی حضرت فاطمه تحربف شود، اما موفق نشدند
ماجرای حضرت زهرا(س) چیزی نیست که بتوانیم از کنارش بی تفاوت بگذریم. مساله ایشان، متن و اصل تاریخ اسلام است، و چون اسلام یک دین تاریخی است باید بگوییم اصل اسلام است.

عقیق: ماجرای زندگی حضرت فاطمه و اتفاق‌هایی که پس از رحلت پیامبر اسلام رخ داد، همواره یکی از پر چالش‌ترین وقایع تاریخ اسلام و اهل بیت بوده است. عوامل بسیاری دست به دست هم داده‌اند تا زندگی بزرگترین بانوی تاریخ را در هاله‌ای از ابهام قرار دهند، اما حقیقت فاطمی انقدر درخشان است که با همه این تلاش‌های مذبوحانه، هنوز می‌درخشد و غیر قابل انکار است. علمای شیعه در طول تاریخ، همواره بر اهمیت این موضوع تاکید کرده‌اند و به ما یاد داده‌اند که «فاطمیه والاترین تجلی ولایت‌پذیری است».  آیت‌الله محمد علی جاودان یکی از همین افراد است. ایشان از شاگردان صاحب نام آیت‌الله بهجت، آیت‌الله حق شناس و ایت‌الله مجتهدی تهرانی محسوب میشود و  از معدود افرادی است که به طور تخصصی تاریخ اسلام را مطالعه و بررسی کرده است. آیت الله جاودان حرف‌های بسیاری دارد درباره جریانی که در طول تاریخ سعی بر حذف حقایق فاطمی داشته‌اند؛  جریانی که هنوز هم فعالیت می‌کند و برای تحریف داستان زندگی حضرت فاطمه از هیچ تلاش فرو گذاری نمی‌کند.

  همه ما می‌دانیم که عزاداری ایام فاطمیه، هم پرچم تولای شیعه است و هم از سوی دیگر نشان تبرای شیعیان. شما این نکته را قبول دارید؟

 حتما همین طور است. اصولا تعریف عام اسلام مبتنی بر همین تولی و تبری است. شما می دانید که مهم‌ترین شعار دین ما «لا اله الا الله» است. اصلا این شعار همه ادیان است؛ از صدر خلقت تا کنون. شروع این شعار با نفی و تبرا و پایان آن تصدیق و تولا است. اساسا دین باید طوری باشد که قبول کردنش برای فرد تولا و تبرا ایجاد کند. حالا شما مثال فاطمیه را زدید، من معتقدم  همه اتفاق‌هایی که در خصوص اهل بیت افتاده چنین ویژگی‌هایی دارد. مثلا شما وقتی برای امام حسین (ع) هم اقامه عزا می کنید، از عده ای تبری می‌جویید و گروهی را لعنت می‌کنید، خب در فاطمیه هم همین گونه است، چون تشیع  زاییده حماسه‌ای است که صدیقه طاهره آفرید.

 

اجازه دهید بدون تعارف سوال کنم؛ به هر حال آنهایی که در ماجرای حضرت زهرا مورد تبری قرار می‌گیرند، از بزرگان برخی از مذاهب دین خودمان هستند. این تبری با وحدت با آنها جمع می‌شود؟

 

ماجرای حضرت زهرا(س) چیزی نیست که بتوانیم از کنارش بی تفاوت بگذریم. مساله ایشان، متن و اصل تاریخ اسلام است، و چون اسلام یک دین تاریخی است باید بگوییم اصل اسلام است. به هر حال بعد از رحلت رسول اسلام وقایعی رخ داد که خیلی چیزها را مشخص کرد، ما باید اینها را حفظ کنیم. با این حال، برای آنکه وحدت بین مسلمانان هم خدشه‌ای وارد نشود، می‌توانیم برخی نکته‌ها را غیر مستقیم بگوییم. لازم نیست همه چیز را واضح بگوییم. همین شیوه‌ای که الان در مراسم‌های عزای فاطمی است، درست به نظر می رسد.

 

 

اتفاقا برخی از اهل سنت از همین شیوه عزاداری گلایه دارند. شما این اعتراض را به جا می‌دانید؟

 ما هیچ حرفی را بدون سند نمی‌زنیم و معتقدیم حقیقت تاریخ اسلام را بیان می کنیم، انسان مسلمان نباید از شنیدن و گفتن حقیقت ناراحت شود و با آن مقابله کند. اسناد قابل توجهی نزد شیعه است که می‌تواند با آن ادعایش را ثابت کند، اینکه  پس از رحلت پیامبر، دختر عزیزش از عده‌ای ناخشنود بود. اتفاقا برخی از  این وقایع در روایات درجه اول اهل سنت هم به چشم می‌خورد؛ مثل داستان آتش زدن در خانه حضرت. با این حساب، جایی برای گلایه باقی نمی‌ماند.البته این نکته را هم باید بگویم که بخش قابل توجهی از اسناد شیعیان از بین رفته و متاسفانه در برخی حوزه‌ها دچار کمبود منابع هستیم.

  این مشکل کمبود منابع و مواخذ،  در کدام بخش‌های تاریخ زندگی حضرت فاطمه بیشتر به چشم می‌خورد؟

 

ببینید! اصول گفته‌های ما با همین منابع قابل اثبات است، اما در جزئیات وقایعی که پس از فوت پیامبر رخ داد، به طور جدی دچار کمبود منبع هستیم. مثلا چند خط در تاریخ طبری در این خصوص وجود دارد. یا در حد 3 خط در کتاب « انساب الاشراف» بلاذری به این موضوع پرداخته شده است. یا در بخش‌های حاشیه‌ای «تاریخ کامل» ابن اثیر این نکته مطرح شده است و جالب اینکه بعدها همین چند خط هم از این کتاب حذف شد.

 

مگر چه نوشته شده بود؟

داستان درباره بیعت گرفتن عبدالله بن زبید است. وقتی خواست بیعت بگیرد، تعدادی که حاضر نشدند با او بیعت کنند را در غاری حبس کرد و مقابل غار هیزم آتش زد تا دود این آتش آنها را شکنجه دهد و مجبور به بیعت شوند. در حاشیه این کتاب نوشته شده که این افراد، قبلا هم چنین کارهایی برای بیعت گرفتن انجام داده اند، اما در چاپ‌های بعدی کتاب، همین نکته‌ها نیز حذف شده است، حتی در چاپ‌های اروپایی.

 

منظورتان این است که یک جریان مشخص در طول تاریخ سعی کرده منابع مرتبط به شهادت حضرت صدیقه طاهره را نابود کند؟

قطعا این طور است. مرحوم علامه عسگری در کتاب معالم المدرستین، ده نوع تلاش برای کتمان این حقایق را افشا کرده که قابل بررسی است. ماجرای کوچکی نیست، پیامبر بارها فرموده بودند رضا و غضب فاطمه، رضا و غضب من است. اگر حضرت فاطمه از جریانی ناراضی باشد، اسلام تاییدش نمی‌کند، به همین دلیل تصمیم گرفتند این بخش مهم تاریخ را کاملا حذف کنند.

 

در کنار این جریان، برخی منابع شیعه در خصوص زندگی حضرت فاطمه هم  به واسطه بلایای مختلف از بین رفت. در این باره توضیح می‌دهید؟

 بله، متاسفانه بسیاری از کتاب‌های ارزشمند شیعه به دلایل مختلف در طول تاریخ نابود شد. مثلا شیخ طوسی یک کتابخانه عظیم داشت در محله «بین السورین» بغداد که مواخذ درجه اول شیعه در آن نگهداری می‌شد. وقتی طغرل سلجوقی به بعداد رفت این کتابخانه سوزانده شد و بسیاری از کتاب‌های درجه اول شیعه از بین رفت.  یکی دیگر از این وقایع،  مربوط به کتابخانه بزرگ «شاپور بن اردشیر» می شود که صدر اعظم خلفای گذشته بود،  در این کتابخانه صدها کتاب خطی به قلم مولف نگهداری می‌شود، مثل نهج البلاغه به خط سیدرضی. واقعا امروز کتابخانه‌ای اینچنین در دنیا نیست. اما وقتی طغرل به بغداد حمله کرد، این کتابخانه نیز نابود شد و می‌توان گفت آخرین اثار قدرت شیعیان که در دوره آل‌بویه پایه ریزی شده بود، از بین رفت. از این نمونه‌ها بسیار داریم، مثلا وقتی سلطان محمود غزنوی ری را فتح کرد، هر چه از فقه حنفی بود را بار شتر کرد، نوشته‌اند که صد بار شتر کتاب حنفی از ری بیرون برد و باقی هر چه بود را سوزاند. حالا ما باید حسرت بخوریم که شیخ صدوق کتابی داشت به نام « مدینه العلم» که در آن بیش از 20 هزار حدیث نقل شده بود، اما در طول تاریخ نابود شد و به دست ما نرسید. 20 هزار حدیث کم نیست، کتاب کافی که الان یکی از اصلی‌ترین کتب‌های حدیثی ماست، 16 هزار حدیث دارد. ببینید چه بلایی بر سر منابع حدیثی و تاریخی شیعیان آمده است. ائمه ما در همه حوزه‌ها حدیث فرموده‌اند، اما الان چرا ما تاریخ انبیا نداریم؟ چرا اطلاعاتمان درباره پیامبر خودمان کامل نیست؟ همه این کتاب‌ها از بین رفته است. باز هم باید مثال بزنم، کتاب الغارات، یکی از کتاب‌های تاریخی معتبر نزد شیعه است ، از صاحب این کتاب فقط همین اثر مانده در حالی او 183 کتاب نوشته است. واقعا این خسارات بزرگ جبران ناپذیر است.

 با این حساب ما نگران می شویم که منابع معتبری برای اثبات عقایدمان نداشته باشیم.

 ابتدا به شما گفتم  که همین منابع محدود باقی مانده برای اثبات اصل ادعای شیعیان کافی است. البته همین حالا هم تلاش‌هایی برای جمع آوری منابع معتبر می‌شود. مثلا فرزند مرحوم علامه امینی مدتی به کتابخانه‌های ترکیه رفت و کتاب‌های خطی آنجا را مورد بررسی قرار دارد. خوشبختانه کتاب‌هایی آنجا مثل ما دچار آفت نشده است، چون دوره‌های سلطنتی طولانی و قدرتمند داشته‌اند، مثلا عثمانی 700 سال حکمرانی کرد. فرزند علامه این آثار را کم کم برای پدر ‌آورد، حتی یک کتاب حدیثی در فضایل حضرت زهرا به قلم اهل سنت پیدا شد. مرحوم امینی این احادیث را از حیث سند بررسی و اثبات کرد، اما همان جریان حذف آثار، این اثر گرانبها را نیز نابود کرد.

 

فکر نمی‌کنید وقت آن شده که برای جمع آوری چنین منابعی، خودمان آستین همت بالا بزنیم؟

 همت اینگونه کمتر دیده‌ایم. باید کسی خودش را وقف این کار کند . امروز کتابخانه‌های یمن می تواند به ما کمک کند، چون مردم یمن شیعه زیدی بودند و در کتاب‌هایشان منابعی به چشم می‌خورد. البته باید خطرات این کار را هم به جان خرید؛ خیلی‌ها دوست ندارند چنین اتفاقی بیفتد. سال ها قبل یک تاجر نزد آیت‌الله نجفی رفت و یک کتاب خطی را برای فروش به ایشان عرضه کرد. آیت‌اله نجفی متوجه شد این کتاب از مراجع دسته اول است و ارزش بسیاری دارد، بلافاصله خرید. اما چند روز بعد تاجر آمد و گفت کتابم را پس دهید، تهدید به مرگ شده‌ام و جانم در خطر است. ایشان هم از کتاب تصویر برداشتند و تحویل تاجر دادند. با این حال، تلاش‌هایی شده است؛ مثلا علامه عسکری یک بار به کتابخانه ظاهریه دمشق رفتند و از چندین کتاب ارزشمند عکس انداختند، مثل دوره کامل تاریخ دمشق یا همان کتاب بلاذری که تا آن روزگار کامل نبود. ایشان تصمیم داشت مصر هم برود که محقق نشد.

 

امروز هم هستند کسانی که مشغول چنین ماموریت‌هایی باشند؟

مقام معظم رهبری فردی را مامور کردند تا در کتابخانه‌های هند جست و جو کنند. آنجا هم دریای کتاب و اطلاعات است. به نتایج قابل توجهی هم رسیده. اتفاقا ایشان تصمیم گرفته پس از هند به نجف برود و از کتابخانه‌های شخصی نجف که بسیار ارزشمند است، تصویر تهیه کند. به همت رهبر معظم انقلاب، این تلاش‌ها هنوز ادامه دارد.

 جایگاه دخت نبی اکرم ص در قرآن

 

با آنکه در خصوص کتاب‌های حدیثی و تاریخی دچار مشکل هستم، اما به نظر می‌رسد اصلی‌ترین منبعی که شیعه می‌تواند با آن، شان فاطمه زهرا را نشان دهد، قرآن کریم است. آیت الله جاودان درباره جایگاه حضرت زهرا در قران می گوید:«چند نشانه قرانی داریم که برای ابدالدهر کافی است. مثلا در آیه تطهیر پیامبر روی سر اهل بیتش چادر انداخته و دعا کرده که هر گونه رجس و ناپاکی از آنها دور شود. من معتقدم این آیه نازل شده برای حفظ حرمت صدیقه طاهره، چون بحث درباره نساآلنبی است. خداوند به آنها می‌گوید که شما چون به پیامبر انتساب دارید، کار خوب و بدتان دو برابر حساب می شود. دقت کنید آیه گفته یا «نساء» النبی، نگفته «زوجات» . حالا چرا می‌گوییم فاطمه زهرا نساءالنبی است؟ به دلیل آیه مباهله. وقتی پیامبر فرمود زنانتان را بیاورید، خودش حضرت زهرا را آورد. پس قطعا منظور از اهل بیت در آیه تطهیر هم فاطمه زهراست و از طربق ایشان عصمت اهل بیت ثابت می شود. آیه مباهله هم بی‌نطیر است. می‌فرماید:« ِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين‏» اینجا کاذبین قرار است مقابل صادقین قرار بگیرند، پیامبر با فاطمه زهرا، امیرالمومنین و حسنین به میدان مباهله می‌آید. امام حسن در آن روزگار حدود 5 سالش بوده و سیدالشهدا تقریبا 3 ساله بوده است. واقعا این دو طفل چه حرفی برای گفتن داشتند که جز صادقین قرار گرفته‌اند؟ پاسخ روشن است، حرف هر 5 نفر یکی بود. چه دلیلی بالاتر از این، برای آنکه بگوییم حرف فاطمه عین حرف پیامبر است؟ پیامبر سخن‌گوی پروردگار است و اهل بیت مبلغان درجه اول آن. هر کسی غیر از اهل بیت مبلغ درجه دو محسوب می‌شود. از سلمان و ابوذر گرفته تا مبلغان معاصر ما. مبلغ درجه اول باید معصوم باشد و حرفش با پیامبر فرقی نکند. این شان را ما فقط برای اهل بیت و در راس آنها فاطمه زهرا قائلیم. اتفاقا در تاریخ مواردی هم در این خصوص ذکر شده، مثلا وقتی قرار شد پیغام آیه برائت را پیامبر به حاجیان برساند، ایشان ابوبکر را مامور کرد، اما جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول‌الله! پیغام را به کسی بسپار که حرفش مثل تو باشد، پیامبر ماموریت را از ابوبکر گرفت و به مولا علی سپرد. مبلغ درجه اول یعنی این.قران بالاترین منبع شیعیان برای اثبات اصولشان است. البته به شرط آنکه در کتاب خدا دقت و تدبیر کنیم، خداوند فرموده أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؟مفسران هم باید در این خصوص دقت بیشتری کنند، مثلا وقتی به آیه اکمال دین می‌رسند، نباید سهل انگارانه عبور کنند. باید موشکافانه همه جوانب را ببینند و تفسیر کنند تا در روز قیمات شرمنده پیامبر و اهل بیتش نشوند. ما که می‌دانیم سر این آیه دعواست، پس باید با دقت اصولمان را از طریق ثابت کنیم. البته عده‌ای هم هستند که نمی‌خواهند حرف حق را قبول کنند، با ظهور سلفیت این نگاه بیمار تشدید شد. مثلا درباره آیه تطهیر می‌گویند:خب! پیامبر می‌خواهد برای اهل بیتش دعا کند، این چیزی را ثابت نمی‌کند، غافل از اینکه چشمان خود را بر حقیقت بسته‌اند. در چنین وضعی، وظیفه ما این است که با دقت تلاش کنیم. متاسفانه رسانه‌ های ما درباره معرفی حضرت فاطمه به مردم کم کاری کرده‌اند. هنرمندان هم همین طور. خود ما هم مقصریم. من شاهد بوده‌ام که عده‌ای از ارداتمندان در ایام فاطمه عروسی گرفته است. این از سر جهل است نه عداوت. باید همه تلاش کنیم که با زبان‌های مختلف، معارف فاطمی را به مردم منتقل کنیم.»


منبع: چهارده

نشريه مشترك موسسه قدس و سايت عقيق
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: