خدايا! پوزشطلبي من به درگاهت، عذرخواهي كسي است كه از عذرپذيري تو بي نياز نيست، پس عذرم را بپذير، اي كريمترين بزرگواري كه زشتكاران، به درگاهش عذر گناه مي برند.
خدايا! بر پيامبر و دودمان پاكش درود
فرست، و آنگاه كه تو را ميخوانم و صدايت ميزنم، صدا و دعايم را بشنو و
اجابت كن،و آنگاه كه با تو نجوا ميكنم، بر من عنايت كن.
آنچه را در دل من ميگذرد ميداني، از نياز
من آگاهي، ضمير و درونم را ميشناسي و فرجام و سرانجام زندگي و مرگم از تو
پنهان نيست. آنچه را كه ميخواهم بر زبان آورم و از خواستهام سخن بگويم و
به حسن عاقبتم اميد بندم، همه را ميداني.
خدايا! گويا چنانم كه در پيشگاه لطف تو
ايستاده ام و سايه سار توكل نيكويم بر من بال گشوده و آنچه را تو شايسته
آني گفته اي و مرا در هاله اي از بخشايش خويش پوشانده اي.
خدايا! همواره در طول زندگي، از لطف و احسانت برخوردار بوده ام، پس از مرگ هم، لطف خويش از من دريغ مدار.
إِلَهِي
كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ
تُوَلِّنِي [تُولِنِي] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي خدايا! چگونه مايوس
باشم از اينكه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالي
كه در طول حياتم، با من جز احسان و نيكي نكردهاي.
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
خدايا! كار مرا آنگونه به سامان برسان كه تو سزاوار آني (نه آن سان كه من در خور آنم).
در
دنيا گناهاني را بر من پوشاندهاي كه در آخرت، نيازمندترم كه پرده پوشش
خود را بر آنها افكني. خدايا! چون گناهانم را پوشاندي و بر هيچ يك از
بندگان شايستهات فاش نساختي، بر من نيكي كردي، خدايا، پس در روز قيامت نيز
رسواي خلايقم مگردان.
خدايا! پوزشطلبي من به درگاهت،
عذرخواهي كسي است كه از عذرپذيري تو بي نياز نيست، پس عذرم را بپذير، اي
كريمترين بزرگواري كه زشتكاران، به درگاهش عذر گناه مي برند.
إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي
پروردگار من! حاجت و نيازم را رد مكن و دست اميد و آرزويم را از درگاه خويش، كوتاه مگردان.
خداوندا! اگر ميخواستي خوارم كني، هدايتم نميكردي. و اگر ميخواستي رسوايم سازي، از عقوبت دنيا معافم نميكردي.
إِلَهِي
مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي
طَلَبِهَا مِنْكَ خدايا! باور ندارم كه در حاجتي دست رد به سينهام بزني،
حاجتي كه عمر خويش را در پي آن گذراندم و عمري از تو طلبيدم.
خدايا!
عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،جوانيام را در سرمستي دوري از تو
هدر دادم،خداوندا! آن روزها كه به كرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم،
از خواب غفلتبيدار نگشتم.
آفريدگارا! توان آن نداشتهام كه از
نافرمانيت دستشويم،مگر آنگاه كه به عشق و محبتخويش بيدارم ساختهاي، يا
آنگونه بودهام كه تو خود خواستهاي. تو را سپاس، كه مرا در كرم خويش وارد
كردي و دلم را از آلايشها و كدورتهاي غفلت از خودت را پاك نمودي.
خدايا!
مرا قلبي بخش كه شوق و عشق، به تو نزديكش سازد،و زباني عطا كن كه صداقت و
راستياش به درگاهتبالا رودو نگاهي بخش، كه حقيقتش، زمينهساز قرب به تو
گردد!
خدايا! آنكه از تو راه را يافت، روشن شد و آنكه پناهنده
تو شد، پناه يافت،خداوندا! من به تو پناه آوردهام، از رحمتخويش مايوس و
محرومم مساز و از رافت و مهربانيت محجوبم مگردان.
خداوندا! تو را به خودت سوگند،
كه مرا به جايگاه اهل طاعتتبرسان و به منزلگاه شايسته و پسنديده خويش،
رهنمون باش، كه من، نه ميتوانم شري را از خويش دور سازم و نه سودي به خويش
رسانم.
كردگارا! من،
بنده ناتوان و گنهكار توام و برده عيبناك تو، كه بسويت آمدهام. پس مرا از
آنان مگردان كه چهره لطف خويش از آنان برگرداندهاي و اشتباهاتشان حجاب
بخشايش تو گشته است.
خدایا! مرا كمال گسستن از غير و پيوستن به خودت عطا
كنديده دلهايمان را با فروغ نگاه به خود، روشن سازتا ديدههاي بصيرت دل،
حجابهاي نور را از هم بر درد و به كانون عظمتبرسد و جانهاي ما آويخته
درگاه عزت و قدس تو گردد.
آفريدگارا! من از تو ميخواهم و تنها به آستان تو دست نياز برميآورم و تو را خواستارم.
وَ
أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ
تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لا يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا
يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ
از تو
ميخواهم كه بر محمد و دودمانش درود فرستي و مرا از آنان قرار دهي كه
همواره به ياد تواند و پيمان تو را نميشكنند و از سپاس تو غافل نميشوند و
فرمانت را سبك نميشمرند.