عقیق:آیتالله علیاکبر سیفی مازندرانی استاد حوزه علمیه قم در نشست تخصصی دانشافزایی با موضوع «حوزه و طلبه تراز انقلاب اسلامی» که به همت تشکل حوزه انقلابی برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید: *حوزه و طلبه تراز انقلاب اسلامی قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ(46، سبا) ایام دهه فجر و مقارن پیروزی انقلاب اسلامی ایران است و موضوع کلام ما هم حوزه تراز انقلاب اسلامی است. «حوزه تراز انقلاب اسلامی» حوزهای است که ارزشهای انقلاب اسلامی به طور استدلالی و اجتهادی برای فضلاء و اساتید و فقهایش جا افتاده باشد و ثانیاً در محور تدریس، تحقیق، تألیف و تبلیغ قرار گرفته باشد. دفاع از ارزشهایی که هویت این نظام اسلامی را تشکیل میدهد، نه به نحو ادعایی و فرمایشی بلکه با استدلال متقن و اجتهادی به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت، در تدریس، تألیف و تبلیغ حضور داشته باشد. حوزه تراز انقلاب اسلامی به شعارها و ساختمانهای عریض و طویل به نام انقلاب و نهادهای انقلابی نیست. *ارزشهای انقلاب 1 – نفی سلطه یکی از ارزشهای انقلاب، نفی سلطه استکبار کفر جهانی بر حکومت اسلامی و مسلمین است که مبتنی بر آیات قرآن کریم به خصوص آیه نفی سبیل «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»(نساء/141) است. این آیه به معنای إخبار از یک واقعه خارجی نیست، زیرا مستلزم کذب است، در طول تاریخ بعد از رسول خدا (ص)، طی حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و تا به حال مثل حکومت سفاک پهلوی، مسلمین و مؤمنین تحت سیطره طواغیت بودهاند. فقهاء از روی قاعده محاوره عقلائی از این آیه شریفه اینگونه استظهار نمودهاند: خدای متعال هیچ حکمی را در دفتر تشریع خود وضع نکرده که موجب سلطه کفار بر مسلمین شود. مسئولین دولتهای ما اینگونه بودهاند یا خیر؟ معاهداتی مثل برجام تا 2030 و همچنین کنوانسیونهایی مثل کنوانسیون زنان شکل گرفته است که التزام و عمل به اینها موجبات سلطه کفار را فراهم میکند. إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ(توبه/4) بعد از مذمت مشرکت و اعلام برائت از مشرکین در اول سوره توبه، این آیه به صراحت دلالت دارد که با مشرکینی که با آنها عهد بستهاید، به عهدتان وفا کنید البته تا زمانی که لم ینقصوکم شیئا... شرط اول قرآن: آیا بعد از برجام ، اینها نقصی به دین شما وارد نکردهاند؟ آیا هر روز در دستگاه تبلیغاتیشان علیه ارزشها و مسئولین تنقیص نمیکنند؟ آیا این تنقیص قابل انکار است؟ حتی سران اروپایی که شما میگویید دوست شما هستند، برای سفر به کشور شما پیش شرط میگذارند! اینها با احکام مسلم دین مبارزه میکنند و حتی بلاهایی بر سر زنان محجبه میآورند، شما را به کشور خودشان راه نمیدهند، همین طور تصویب کردهاند که کسانی را هم که جواز اقامت دارند را به کشورهایشان راه ندهند. شرط دوم قرآن: و لَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً، بر وفق دشمنان شما علیه شما نباشند. با کدام یک از این کشورهایی که عهد بستید، پشتیبانی اسرائیل نمیکند؟ حتی بعضی از کشورهایی که شما با آنها عهد بستید دشمن شما هستند؛ مثل آمریکا. ظهور صریح این آیه دلالت دارد. اگر این دو شرط محقق نشد، ادامه معاهده مشروع نیست. الان شما چه کار میکنید؟ به حکم اولی شرع، ادامه این مذاکره حرام است. به حکم ثانوی هم حرام بود، ولی امر 9 شرط برای این معاهده قرار داد و این شروط حکم ولی امر بود. بدون رعایت این شروط، این معاهده قانونیت ندارد، مگر شما درس نخواندهاید؟ مگر محاوره عقلا را بلد نیستید؟ هر چند لفظ حکم در این شروط نیامده اما فهم عقلائی و عرفی به شما میگوید که بدون این شروط، این معاهده مشروع نیست. شما با این شروط چه کردید؟ جوی را ایجاد کردید که این برجام هیچ شرطی را نمیپذیرد! این حرف باطلی است، شما باید یک استثناء میگذاشتید و آن شروط ولی امر بود. چرا از حق دفاع نمیکنید؟ چرا حق را کتمان میکنید؟ اگر با قدرت پای شروط رهبری میایستادید دشمن جری نمیشد. اگر شما به این شروط عمل میکردید، با اتکال به همین برجام، به شما تعدی نمیکردند. در اصل تدوین این معاهده هم رهبری چندین بار تذکر دادند و گفتند: نرمش قهرمانانه کنید. شما فقط نرمش منفعلانه کردید و نوک قلم را به گونهای به آنها سپردید که هر وقت بخواهند شما را تحریم کنند از همین برجام استفاده میکنند و شما هنوز نتوانستهاید به هیچ کدام از این بندها تمسک کنید و علیه آنها اقدامی کنید. حوزه انقلابی باید با استدلال و اجتهاد، این عدم مشروعیت را اعلام میکرد. وقتی برجام تصویب شد، جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه، میبایست با استدلال به آیات و روایات این عدم مشروعیت را اعلام میکردند و به گوش همه میرساندند. نباید رهبری را تنها میگذاشتند. حوزه انقلابی، حوزهای است که وقتی رهبری به استناد شرع، حکمی را میکند یا راهی را نشان میدهد، با استدلال و اجتهاد به آیات قرآن و نصوص روایات، آن را تبیین و تبلیغ کنند و پای آن بایستند. با شعار و جلسه شعاری، حوزه انقلابی محقق نخواهد شد. 2- ولایت فقیه ولایت فقیه مبنای اصولی و روایی دارد: اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم، که در نصوص متواتر شیعه به ائمه معصومین تفسیر شده است و در نصوصی که از امام صادق و امام عصر(عج) و ائمه معصومین دیگر وارد شده است فقهاء به عنوان نائب معرفی شدهاند. «قَالَ یَنْظُرَانِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا- وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا- فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً» صاحب نظر باشد، مجتهد باشد و در همه ابواب پیاده کند بعد برسد به مرحله عرف احکامنا، عرف احکامنا در طول روایت حدیث باشد، نه اینکه فقط احکام را بلد باشد. نه اینکه هرکسی ادعا کند من معرفت در دین دارم، در حالی که هیچ حضی از اجتهاد ندارد. 2- امام زمان (عج) در آن توقیت فرمود: فانی حجتی علیکم کما انا حجت الله، صاحب جواهر فرمود: کما انا حجت الله. شیخ انصاری در کتاب قضاء فرمود: ظاهر هذه التعلیل ان الحکمیة و التحکیم فرع حکومته المطلقة، زیرا تعلیل فرمودند فلیرضوا به حکما که فانی جعلته علیکم حاکما. حکمیت از مصادیق حکومة مطلقه است. یا در وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا- فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است اگر ولی فقیه را قبول دارید آن احکامی را که از ایشان صادر شده است، نصبالعین قرار بدهید. بین ولایت رسول الله و ولایت فقیه در حکومت تفاوتی وجود ندارد، این راه و کلام امام خمینی(ره) است، در کتاب ایشان است. ولایت فقیه جامع شرایط فتوی و قیادت و رهبری، همان ولایت رسول الله در حکومت است. *رد حکم فقیه جامع الشرایط در حد شرک بالله است در آیه شریفه فرمود: فَلاَ وَ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً(نساء/65) خدا در این آیه قسم می خورد (و من اصدق من الله قیلا) که اینان دروغ می گویند که ایمان دارند مگر اینکه تو را در همه مشاجرات حکم قرار دهند، که این اعم از مشاجرات سیاسی، اقتصادی و ..میباشد. از حکم تو، هم محکوم علیه و محکوم له، در قلب و جانش هرجی راه ندهد و به حکم رسول خدا اعتراضی نکند، چه برسد به اینکه بخواهد لفظاً آن را نقد کند و رد کند. موضوع آیه حکم است، فقیه هم همین طور است، لذا امام صادق(ع) فرمود: من حکم بحکمنا، یعنی فقیه جامع الشرایط که روی حدیثنا و عرف احکامنا باشد اگر حکم کند و کسی آنرا رد کند در حد شرک بالله است. اگر رسول خدا(ص) صحبت و وعظی برای هدایت بشر می فرموده است و یک شخصی می آمده درست در مقابل موضع رسول خدا تبلیغ می کرده است، آیا او معارض رسول خدا و سادّ عن سبیل الله نبود؟ قطعا همینطور است. الان هم همین طور شده است، امروز هم ولیامر چراغ هدایت و بیانی برای مردم قرار میدهد و شخصی بیاد و خط مقابل را تبلیغ کند و بگوید: سیدالشهداء مذاکره کرد و کلام معصوم نقدپذیر است و ....این همان تضعیف ولی امر میشود، زیرا این رفتار اعلی فرد این تضعیف است. *وحدت حول حبل الله بعد از این امور، میگویند بیایید وحدت داشته باشیم، وحدت حول چی؟ وحدت در دین و حبل الله باید داشته باشیم، این وحدت مطلوب شارع است. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا(آل عمران/103). نفس وحدت بنفسه مطلوبیت ندارد مگر در اعتصام به حبل الله. امروز حبل الله، بلاشک امام زمان(عج) است، در زمان غیبت، حبل الله فقیه جامع شرایط فتوا و قیادت است، زیرا ممکن است فقیهی جامع شرایط فتوا باشد اما توانایی اداره دفتر خود را نداشته باشد، این فقیه مراد نیست. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ان اولاکم بهذا الامر اعلمکم بامرالله فیه و اقواکم علیه، اقواکم به معنای شجاعت و قدرت جنگآوری نیست، بلکه به معنای اقواکم در تدبیر و تجربه و مدیریت است. چنین شخصی که واجد شرایط فتوی و رهبری باشد و مردم هم با او دست بیعت داده باشند و این ولایت به فعلیت رسیده باشد، این چنین شخصی مراد است، حالا کسی بیاید در مقابل ایشان، موضع مقابل بگیرد! 3- عدالت اجتماعی یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ ...(نساء/135) قیام به قسط و عدالت به چه امری است؟ آیا در نظام علوی و حکومت اسلام، کارگزاران و مسئولین دولت، بیش از 9 برابر عامه مردم حقوق داشته باشند، و پایه حقوق 17میلیون داشته باشند، حالا مزایا هم بماند. صداوسیما تصویب مجلس را هم اطلاعرسانی مینماید و مردم عامه هم میبینید، مردم چطور طاقت بیاورند؟ بیش از 90 درصد مردم کمتر از حدود 2 تا 3 میلیون حقوق میگیرند! الان مجتهد در حوزه، دو میلیون هم حقوق ندارد که از دکتری هم بالاتر است! آیا این عدل و قسط است؟ امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ان اللَّه تعالی فرض علی ائمّة الحق ان یقدّروا انفسهم بضعفة النّاسو به نقل ابی الحدید: ان الله تعالی فرض علی ائمة الحق ان یقدروا انفسهم بالقوام. قوام یعنی عامه مردم، عامه مردم چقدر حقوق میگیرند؟ این باعث اختلاف طبقاتی میشود، این با حکومت علوی سازگاری ندارد. اگر این طور پیش بروید روزی طلبهها و اساتید جوان حوزه، علیه شما قیام خواهند کرد. کسی که در دولت اسلامی مسئول شد، دلیل نیست که فقیه شده است، مسئول اجرایی است و باید اجرائیاتش را انجام بدهد، شرعاً حق ندارد در حریم فقاهت وارد شود و نظر بدهد. 4- ارزشهای اسلامی مثل حجاب شما یک وزیر یا رئیس جمهور هستید، فقیه نیستید و سر از فقه و فقاهت در نمیآورید، اگر غیر از این بود ضروریات دین را انکار نمیکردید. البته حمل بر صحت میکنیم که شما فقط سواد نداشتهاید. مثلاً میفرماید: که اجبار به حجاب در سیره معصومین نبوده است. این حرف نشانه نهایت بیاطلاعی از فقاهت اسلام است، فقهای ما از صدر طهارت تا دیات، 90 درصد بر طبق الفاظ و نصوص شرعیه فتوا میدهند نه سیره. اقل موارد است که سیره متشرعه یا معصومین استدلال میشود. مگر نیاز است که سیره احراز شود! شما که مطلع نیستید چرا مداخله میکنید! تریبون هم دست شماست و به نام اسلام حرف می زنید و مردم هم عوام هستند و فکر میکنند این نظر اسلام است. 5- حفظ ماهیت اسلامی نظام اگر شما آمدید به اوج پیشرفت و قله تمدن رسیدید و از کشورهای اروپایی هم جلو زدید، ولی از سنت و فرهنگ الهی و حدود شرعی تهی باشید، آیا به هدف انقلاب رسیدهاید؟ خیر! در کنار رشد نظامی و علمی، هویت اسلامی نظام و اهدافی که امام برای آن قیام کرده و سیدالشهدا و انبیا و شهدا برای آن خون دادهاند را اهمیت بدهید و حفظ کنید. نگذارید با حرفهایتان ماهیت نظام و ارزشهای انقلاب کمرنگ شود تا اینکه ماهیت نظام عوض شود و یک اسمی باقی بماند مثل کشور افعانستان و پاکستان و .... مگر کشور اسلامی نیستند، اما نوکر آمریکا هستند. *توقع از شورای عالی حوزه و جامعه مدرسین آنچه که وظیفه شرعی شورای عالی حوزه و جامعه مدرسین است و توقع میرود این است که وقتی مقام معظم رهبری کلامی را ( که کلامش شرح کلام امام خمینی(ره) و به آیات و روایات مستند است و همچنین لب و عصاره حدود و ارزشهای الهی است) بیان میکند، آن را مستدل و مبرهن به آیات و روایات بیان کند، و همچنین صداوسیما وظیفه شرعی دارد که این را تبلیغ کند و باید ندای حوزه به صورت مستدل و مبرهن، به گوش دنیا و انقلابیها برسد و اساتید حوزه آن را محور تدریس قرار بدهند و آن را با استدلال تدریس کنند تا جا بیفتد.منبع:فارس