حجت الاسلام حامد کاشانی در پاسخ به این سوال که ضرورت بزرگداشت فاطمیه چیست؟ گفت: اگر مقابله حضرت زهرا با جریان نفاق نبود، تقریبا هیچ نشانه جدی برای مخالفت امیرالمومنین با آن جریان نفاق در اسناد تاریخی وجود نداشت. یعنی فاطمیه و قیام حضرت زهرا ماناترین سندی است که نشان میدهد در اسلام دو تفکر وجود داشت، نه یک تفکر. چون همانطور که مستشرقین گفتهاند در سال های مثلا ۱۱ و ۱۵ و ۲۰ یا ۲۲ هجری مردم همه یکجور بودند و هیچ تفاوت ظاهری با هم نداشتند. در مسجد همه به یک شکل نماز میخوانند و خلیفه امام جماعت است. هیچ صدای مخالف رسمی و جدی وجود ندارد. گاهی اجازه میدادند مخالفت های کوچکی در اعتراض به برخی والیهای مختلف صورت گیرد اما اینکه رسما ایدئولوژی آنها نقد شود، کسی چنین جرئتی نداشته و با او برخورد میشده است. مثلا سعد ابن عباده بیعت نکرد و وقتی به شام رفت خالد بن ولید او را کشت و گفتند جنیان او را کشتند و یا به تیر غیب گرفتار شد. یا مثلا ام سلمه یکسال از حقوق بیت المال منع شد. یعنی فضای اینکه کسی مخالفت کند وجود نداشت و کسی این کار را نمیکرد. جمعیت طرفداران اعتقادی امیرالمومنین هم به شدت کم بود. اینها نیز به دلایلی مثل تقیه و شرایط آن روز مخالفت خود را ابراز نداشتند.
وی ادامه داد: هر چه می گذشت تفاوتی بین مردم دیده نمیشد تا ماجرای قتل عثمان. در قتل عثمان فضا دوقطبی شد و یک عده طرفدار امیرالمومنین شدند و حضرت را نه بعنوان امام معصوم بلکه بعنوان فردی که بهترین گزینه برای خلافت است انتخاب کردند. عدهای هم جریان امویها شدند و عده کمی هم به جریان زبیریها پیوستند. عدهای از طرفداران امیرالمومنین در آن زمان، حضرت را از نظر سیاسی قبول داشتند و اولی و دومی را از آن حضرت بالاتر می دانستند و وقتی امیرالمومنین قاضی القضات کوفه را عزل میکند به ایشان اعتراض میکنند و میگویند او را عمر منصوب کرده و تو حق نداری او را عزل کنی.
این کارشناس دینی گفت: در این میان برای اینکه مبانی فکری آن عده قلیل که طرفدار اعتقادی امیرالمومنین بودند با دیگران مشخص شود، امیرالمومنین گاهی اشاره به آن روز اختلاف میکردند. مثلا در نامهای که به عثمان ابن حنیف مینویسند در جایی که کاملا بی ارتباط با موضوع است به این مطلب اشاره میکنند. وقتی میخواهند به عثمان ابن حنیف بگوید که چرا در مهمانی ثروتمندان شرکت نمودهای میفرماید امام تو منم، من در این دنیا هیچ ندارم و تنها دو قرص نان دارم و... یک فدکی داشتیم که یک عده خساست به خرج دادند و یک عده سخاوت کردند که بهترین حاکم خداوند است. یعنی خدا یک روز حکمیت خواهد کرد. چرا حضرت مثال فدک را میزند؟ چون فدک رمز آن اختلاف است.