با اینکه همه نعمتها از جانب خداوند است و بندگان در هر نعمتى رهین منت او هستند، اما خدای متعال در خصوص چند نعمت در قرآن کریم، تعبیر به منت فرموده که طبعاً از اهمیت بالاى آنها حکایت دارد.
عقیق:قرآن کریم در آیات متعددی به دوران آخرالزمان اشاره کرده است دورانی که شیعیان جهان منتظر منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) بوده و سایر مردم نیز در آن به دنبال مصلح جهانی هستند.
ما در این نوشتار به بیان دو آیه از آیات قرآن کریم مبنی بر آیه 5 سوره مبارکه «قصص» و آیه 33 سوره «توبه» براساس تفسیر نور حجتالاسلام محسن قرائتی پرداختهایم که به نحوی به موضوع آخرالزمان و مهدویت اشاره دارد.
آیه 5 سوره مبارکه «قصص»
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»؛ و ما اراده کردهایم بر کسانى که در زمین به ضعف و زبونى کشیده شدند، منّت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان (روى زمین) قرار دهیم.
نکتهها:
کلمه «منّت» در اینجا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر دیگران باشد و مسلّماً کار زشت و ناپسندى است.
شکى نیست که هرگاه اراده الهى بر تحقق امرى تعلق گیرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هیچ مانعى نمىتواند سدّ راه آن شود، قرآن کریم مىفرماید: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ»؛ همانا فرمان اوست که هرگاه چیزى را اراده کند که باشد، پس آن چیز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اینکه همه نعمتها از جانب خداوند است و بندگان در هر نعمتى رهین منّت او هستند، لیکن او در خصوص چند نعمت، تعبیر به منّت فرموده که طبعاً از اهمیّت بالاى آنها حکایت دارد، از جمله:
الف: نعمت اسلام. «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ» ب: نعمت نبوّت. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا» ج: نعمت هدایت. «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ» د: نعمت حاکمیّت مؤمنان. «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» در روایات بسیار، حضرت مهدى علیهالسلام و حکومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ این آیه معرفى شده است.
مسئله حاکمیّت مستضعفان بر زمین، با عبارات و بیانهاى مختلفى در قرآن آمده است:
الف: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ»؛ خداوند به کسانى که ایمان آورده و کار شایسته انجام دادهاند، وعده خلافت در زمین را داده است.
ب: «وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ... ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ»؛ بعد از آنکه اقوام ستمگر پیشین را هلاک کردیم... شما را جانشینان زمین قرار دادیم.
د: «وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا»؛ ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمین گرداندیم.
ه : «لَنهْلِکَنَّ الظلِمِینَ» * «وَ لَنُسکنَنَّکُمُ الاَرْض مِن بَعْدِهِمْ»؛ ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساکن زمین مىگردانیم.
مراد از مستضعفان در این آیه، با توجه به مجهول بودن فعل «استضعفوا»، کسانى هستند که خود در این امر نقش نداشته و استکبار آنها را به استضعاف کشیده باشد.
پیامها:
1- حکومت جهانى مستضعفان و حمایت از مظلومان تاریخ، اراده و خواست الهى است. «نُرید»
2- در حکومت خودکامه طاغوتى، نیروهاى کارآمد به ضعف کشانده مىشوند. «استضعفوا»
3- آینده از آنِ مستضعفان است. «نجعلهم ائمّة...»
4- امامت، همچون بعثت، نعمت ویژهاى است که خداوند بر مردم منّت مىنهد. در مورد بعثت پیامبر مىفرماید: «لقد منّ اللّه على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً»؛ در اینجا مىفرماید: «نمنّ... نجعلهم ائمّة».
آیه 33 سوره «توبه»
«هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»؛ او کسى است که پیامبر خود را با هدایت و دین حقّ فرستاد، تا آن را بر همه دینها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناراحت باشند.
این آیه به همین صورت، علاوه بر این سوره در دو سوره دیگر نیز آمده است: سوره فتح، آیه 28 و سوره صف، آیه 9.
نکتهها:
گرچه اسلام از نظر منطق و استدلال همیشه پیروز بوده است، امّا این آیه، غلبه ظاهرى و وعده حاکمیت اسلام بر جهان را بیان مىکند. چنانکه در آیات دیگرى نیز «ظَهَر» به معناى استیلا یافتن آمده است، مثل: «إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ»؛ اگر بر شما غالب شوند، سنگسارتان مىکنند. و درباره کفار آمده است: «إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»؛ اگر بر شما غالب شوند، هیچ عهد و پیمانى را مراعات نمىکنند.
از یک سو این آیه تاکنون تحقق نیافته است و از سویى دیگر خداوند وعده حاکمیت کلى اسلام را داده و وعدهاش دروغ نیست، در نتیجه همان گونه که در روایات بسیارى آمده است، این آیه به ظهور حضرت مهدى علیهالسلام اشاره دارد.
مسأله حضرت مهدى علیهالسلام و قیام جهانى ایشان، در روایات بسیارى از طریق شیعه و اهل سنت آمده و در اغلب کتب حدیثى عامه نیز مطرح شده و از مسلمات اعتقادى مسلمانان است. هرچند برخى از جمله وهابیت به دروغ این عقیده را مخصوص شیعه دانستهاند.
امام باقر(ع) فرمودند: زمانى خواهد آمد که هیچ کس باقى نخواهد ماند، مگر اینکه به رسالت حضرت محمّدصلى الله علیه وآله اقرار خواهد کرد.
در مورد حاکمیت دین در سراسر گیتى، احادیث بسیارى است؛ از جمله از حضرت على علیهالسلام روایت شده است که در زمان ظهور امام زمان(عج)، هیچ خانهاى و هیچ قریهاى نخواهد بود، مگر آنکه اسلام وارد آن خواهد شد، چه بخواهند، چه نخواهند. و صداى اذان هر صبح و شام در هر قریهاى شنیده خواهد شد.
پیامها:
1- محور و پایه دین اسلام، حق است. «دین الحقّ» (همه ادیان آسمانى حقّند، ولى به خاطر پیدایش تحریف در آنها، حقّانیت آنها مخدوش شده است)
2- حقّ بر باطل پیروز است. «لیظهره»
3- اراده و حرکت خود را با اراده الهى هماهنگ سازیم، وگرنه محو و نابود خواهیم شد. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»