جعفری ادامه داد: خوارج از اصحاب امام علی(ع) بودند که از ایشان برگشته بودند. آنها حتی به امام(ع) نسبت کفر داده بودند، رفتار امام نسبت به ایشان خیلی عجیب بود. اما تا وقتی که دست به شمشیر نبرده بودند و اقدام به مبارزه مسلحانه نکرده بودند توسط امام علی(ع) مورد برخورد جدی قرار نگرفتند و امام کاری به ایشان نداشت.
این استاد حوزه با بیان اینکه خوارج حتی به مسجد کوفه میآمدند و اعتراض میکردند، گفت: خوارج حرف میزدند و امام(ع) به حرف ایشان گوش میداد و هیچ اقدامی نمیکرد و گاهی با ایشان بحث محاجه و مناظره میپرداخت. این حرکات تا به زمانی رسید که ایشان قیام مسلحانه را شروع کردند و برخی از اصحاب به حضرت اعلان جنگ کردند، آنجا بود که امام(ع) در مقابل ایشان حاضر به جنگ شد و در نهروان با ایشان جنگید و خیلی از خوارج توسط سپاهیان امام علی(ع) کشته شدند.
وی تصریح کرد: حتی زمانی که ایشان علیه امام اعلان جنگ داده بودند، امام(ع) فورا با ایشان جنگ نکرد و ابنعباس را فرستاد تا با ایشان مذاکرده کنند تا قائله خاتمه پیدا کند که ایشان قبول نکرده و هدایت نشدند که امام(ع) مجبور شد که با ایشان به جنگ بپردازد.
چگونگی روش مناظره امام(ع) با مخالفان
جعفری در پاسخ به این پرسش که روش مناظره امام(ع) با مخالفان چگونه بود، گفت: روش امام(ع) در نهجالبلاغه ذکر شده است. وقتی حضرت به ابنعباس(ع) میگوید برو و با ایشان مناظره کن، روش مناظره را هم یاد میدهد و میگوید با اینها با آیات قرآنی مناظره نکن برای اینکه تو یک چیزی میگویی و آنها هم یک چیزی میگویند و معمولا در مناظرات مباحث تکرار میشود و حضرت فرمود آنها چیزی میگویند و تو چیزی میگویی و چون قرآن ذو وجوه است، تو با ایشان با سنت پیامبر(ص) مناظره کن که در مطلب صریح است و ولایت و وصایت امیر آمده است و آنها نمیتوانند انکار کنند.
این استاد حوزه تصریح کرد: امام(ع) به ابنعباس فرمود با یک شیوه شفاف و روشن با ایشان مناظره کن. خود حضرت مناظرهای به آن صورت با ایشان نکرد. آنها پای منبر اعتراض میکردند و آیهای میخواندند و شبهه مطرح میکردند و حضرت بالای منبر به ایشان جواب داده و شبهات را حل میکرد و تا وقتی که ایشان اقدام به جنگ نکردند، امام سهم ایشان را از بیتالمال میداد، چون ایشان به حد کفر نرسیده بودند اما وقتی به روی امام شمشیر کشیدند و بیگناهان را کشتند اقدام به جهاد بر علیه ایشان کرد.
جعفری در پاسخ به این پرسش که چرا با خوارج مناظره میکرد و این کار چه مبانی در اندیشه دینی داشته است؟ گفت: جواب خیلی روشن این است که حضرت امیر(ع) بود و امام(ع) هر چه بگوید حق و حجت است و قرار نیست که ما از ایشان مطالبه دلیل کنیم و ایشان خود حجت هستند.
وی افزود: در مرحله بعدی در آیات قرآنی، ما توصیه به مناظره و محاجه داریم، مثلا آیه معروفی وجود دارد که خداوند به پیامبر(ص) دستور داده است که «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ: با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه اى] كه نيكوتر است مجادله نماى» (نحل، ۱۲۵) پیامبر موظف شده است که اول باید دعوت کند، آن هم با حکمت و موعظه حسنه.
وی تصریح کرد: مراد از حکمت این است که پیامبر باید دلایل قانع کننده بیاورد و موعظه حسنه این است که از احساسات مخاطبان استفاده کند و از در خیرخواهی وارد شود، ولی اگر این دو کارگر و موثر نشد، باید مناظره کند و در مناظره نیز باید از نکاتی که مناسبت و خوب است، استفاده کند و باید چیزهای زیبا استفاده شود.
جعفری ادامه داد: در زندگی پیامبران هم داریم که ایشان مناظره میکردند و حضرت ابراهیم(ع) و موسی(ع) در قرآن مناظرههای بسیاری داشتهاند و این بحث به وفور در قرآن وجود دارد و خدا هم مناظره کرده و به کافران میگوید برهان بیاورید و این روش قرآن است.
وی در خصوص نحوه برخورد با معترضان در جامعه اسلامی گفت: مسئولان باید ببینند کدام روش با سیره ائمه(ع) سازگار است. امیرالمومنین(ع) مطابق با شرایط رفتاری و مصلحت عمل میکرد و جایی از مناظره و جایی هم از شمشیر استفاده میکرد و حتی کسانی بودند که درباره امام(ع) تا سرحد خدایی غلو میکردند که امام ایشان را ابتدا نصیحت کرد اما ایشان کارشان را ادامه دادند تا دستور دارد که ایشان را بکشند. بالاخره شرایط ایجاب میکند که حاکم جامعه چگونه با آنها رفتار کند حالا تشخیص آن با حاکم جامعه است، ممکن است حاکم درست و یا اشتباه تشخیص دهد. امام(ع) معصوم است و درست تشخیص میدهد اما غیر امام امکان این را دارد که تشخیصش درست و یا نادرست بوده و مطابق مصالح مسلمین نباشد.