چرا باید در وضو گرفتن باید ابتدا صورت خود را بشوئیم؟
نماز سیر وحرکتی است بسوی خدای تعالی،که برای رفتن به بینائی و بصیرت نیازمندیم.شاید اینکه اوّل صورت را می شوئیم و چشمها را آب می کشیم و آلودگی و غبار آنها را پاک می کنیم ،عنایت واشارتی به این است که ما را توجه دهد به اینکه چشمها را باید گشود و خوب نگریست،آیات ونشانه ها ، آسمانها با همه ی عظمتش و زمین وغوغای حیات و زندگی، نمو و تحول ها ، برخورد وتزاحم ها ، ترکیب و امتزاج ها و ......و......و را خوب دید و تدبر وارزیابی نمود و به بینش و عقیده ای پایدار رسید ، که رفتن بدون بینش ، کورکورانه است و متزلزل،مانند تکه چوبی که بر آب شناور است،هر چند به دریا هم برسد(که بعید می نماید)ملاقاتی است ناخواسته ، پیوستن نیست که با هدف صورت گرفته باشد،دراین صورت قدر نمی داند وبهره و لذّتی ندارد. پس برای حرکت به سوی ابدیت ناشناخته ابتداباید شناخت ،که از کجا آمده ای ؟،آمدنت بهر چه بوده؟کی هستی وچه می خواهی؟ به کجا می روی؟
<<ألم نجعل له عینین>>(آیه۸ سوره۹۰).،،آیا دو چشم بینایش ندادیم.،، و دیگر اینکه هنگام شستن صورت لب ها را هم آب می کشیم و مقداری آب مستحباً در دهان مزمزه می کنیم که زبان ودهان هم بی نصیب نمانند، چرا که زبان و لب ها در تحقق بصیرت و بینایی و رسیدن به بینش صحیح بسیار کمک می کنند، بوسیله آنها سئوالاتمان و مجهولاتمان را مطرح می کنیم، راه را می پرسیم و حقیقت را پی میگیریم،استغاثه به درگاه احدیّت می نماییم و ابدیّت را می یابیم. <<و لساناً و شفتین>>(آیه۹ سوره۹۰).،،زبان ودو لب اش نداده ایم؟.،،والله اعلم
دست نشانه نیرو و قدرت است, « ذی الاید » یعنی صاحب نیرو و قدرت.
دست , عضو مجری وخدمتگزاربدن,همیشه آماده خدمت,ماهرترین عضو بدن که با دقت و ظرافت می گیرد, با هنرمندی می سازد, دفاع و دفع خطر می کند,نوازش وجستجو, نظافت و شستشو , نوشتن و........................قدرت لامسه سر انگشتان که زبری ونرمی, خشکی و رطوبت , لطافت وظرافت و......را به خوبی تشخیص می دهد , سر انگشتانی که خداوند برای بیان قدرت خلقت خود و باز آفرینی انسان درقیامت فرموده است:« بلی قادرین علی ان نسوّی بنانه»(آیه 4 سوره 75), بله ما قادر و توانائیم که بند سر انگشتان او را بیافرینیم. پس باید در خلقت این عضو مهم اندیشه کرد, که این پنج انگشت , هر کدام با چه شکل خاص در جای مخصوص قرار گرفته اند و مفصلهایشان چگونه خمیده شدن آنها را امکان پذیر کرده اند,و تکه های استخوان آنها در اندازه های مختلف در کنار هم قرار گرفته اند و توانائی در انجام حرکات مختلف در تمام جهات , شیارها وناهمواری های کف دست که در عین لطافت زبر هستند , تا اجسام را بگیرند و ناخنی پشت هر کدام که استحکام آنها را افزایش می دهد , و انگشت شست در مقابل چهار انگشت دیگر با حالتی ویژه که گرفتن را آسان و امکان پذیر می سازد. پس باید دو باره و چند باره اندیشه کرد و آب را با دقت و ملایمت بر دست ها بکشانیم.
چرا در وضو گرفتن بر روی پاها را مسح می کنیم و آنها را نمی شوئیم؟
اعمال ظاهری وضو علاوه بر محاسن ظاهری خود به نکاتی اشاره دارند که در ارتباط با مسح سر و مسح روی پا ها می توان این نکات را برداشت نمود :
1-بر روی سر وپاها مسح می کشیم یعنی که از سر تا به پا , با تمام وجود بسوی معبود باید رفت.
2-مسح سر می کنیم, یعنی سر به راه دوست یاید دادکه این نشانه نهایت اخلاص است,و اخلاص سد راه شیطان می باشد. از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن
3- پاها برای رفتن است ,آنها را مسح می کشیم به این نشان که باید رفت,رفتن از غفلت ها , رفتن از بودن به سوی شدن , هجرت برای دگرگونی, اگر نروی نمی رسی, رکود موجب پوسیدن است,که چشمه چون ماند مرداب گردد و.....تعفن و .... نفرت
۴- بر سر و روی پا ها از همان آب باقی مانده از شستن صورت و دست ها
مسح می کنیم نه آب دیگری , یعنی که سر به همان عقیده و بینش که به آن رسیده ای باید داد و پاها در همان راه گام زنند ،نه راه دیگری.
۵- بر سر وپاها با آب باقی مانده مسح می کشیم , نه آب دیگری , که هشداری باشد به توجه به این مایه حیات ,که در آن اسرف نکنیم و در هر جایی به اندازه ای از آن استفاده کنیم که لازم است,در مصرفش دقت و در حفاظتش اهتمام داشته باشیم.
6- در وضو ابتدا صورت و دست ها را مفصلاً می شوئیم و در انتها سر و پاها را سریعاً مسح می کشیم
به این معنی که هر چه به معبود نزدیک می شویم باید بر سرعت رفتنمان افزوده گردد چرا که جاذبه بیشتر می شود و جای معطلی نیست. « و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنة ....»
7- در وضو صورت و دست ها را می شوئیم و بر سر و پاها فقط مسح می کشیم که به ما گوشزد شود که وضو نه شستن است و نه مسح , بلکه وضو یکسری اعمال است که از حقیقتی والا حکایت دارد. یک عضو را شستن از بالا به پایین , و عضو دیگری را فقط مسح می کنی از پایین به طرف بالا , یک عضو را می شوئی حتی جزئی ترین قسمت را آب می کشی , و عضو دیگر را فقط مسح می کشی با آب باقی مانده .یعنی چه؟! یعنی که وضو نه فقط شستن است برای تمیزی ,نه رطوبت رساندن به عضوی برای طراوت , که این ظاهر است و باید به درون راه پیدا کنی و حقیقت مطلب بجوئی , حتی در ضرورت به جای وضو تیمم می کنی, دست بر خاک پاک می زنی و بر صورت می مالی.پس در ورای اعمال ظاهرش تفکری باید کرد, و به جستجو پرداخت.
آیا رابطه و قرابتی و یا شباهتی بین وضو و نماز میتوان یافت؟
وضو مقدمه نماز است، که شخص با این مقدمه خود را کم کم در حال وهوای نماز قرار داده و جهت بجا آوردن این فریضه مهم آماده می کند،و مقدمه هر چیز هم نشان از آن چیزدارد و وضو هم که مقدمه نماز است، این چنین است.
۱- وضو را به قصد قرب درگاه ربوبی می گیریم و نماز را هم قربةالله بجا می آوریم.
۲- در وضو آب بر صورت وچشم ها می کشیم که سمبل بینائی و بصیرت وبینش است،که ای دیده نیک نظر کن و آیات و نشانه ها و دست مدبّر ربوبی و قدرت لایزال او را در گردش امور ببین تا تا دل به توحید برسد،( توحید نظری ) . و در قرائت آیات بخش اوّل سوره حمد نیز که می خوانیم ، اندیشه به سوی توحید سوق داده می شود،( توحید نظری ) که وقتی این آیات را بر زبان جاری می سازیم ، خدا را پروردگار جهانیان ، و رحمان و رحیم و صاحب اختیار همه چیز می دانیم.
۳- در وضو دست ها را می شوئیم و بر پاها مسح می کنیم ، به نشانه ی رهرو شدن به راه حق در صراط مستقیم ، که بینش به دست آمده را در عمل هم در صراط توحید پیاده کنیم.( توحید عملی )
و در قرائت آیات بخش دوم سوره مبارکه حمد نیز تو فیق توحید عملی را از خداوند درخواست می کنیم و صراط نعمت داده شدگان را جهت عمل تقاضا می نمائیم.(توحید عملی )
۴- در وضو شستن صورت و دست ها(اولین و دومین عمل) گسترده و مفصل است و مسح سر و مسح بر پاها (اعمال سوم وچهارم) مختصر است.
و در نماز هم در رکعت اول ودوم به تفصیل سوره حمد و سوره ی دیگری می خوانیم و در رکعت سوم و چهارم باختصار تسبیحات می گوئیم.
۵- در اضطرار وضرورت بجای وضو تیمم می کنیم .، و در ضرورت و مسافرت و هنگام بیماری، نشسته، خوابیده یا به اشاره، و اگر در سفر باشیم ،شکسته نماز را بجا می آوریم.
منبع: برکت نماز
211001