یادداشت/ حجتالاسلام علی نصیری
عموماً اعمال عبادی را به نیت پاداش اخروی و دور ماندن از عذاب الهی انجام میدهیم و اعمال ما از روی عشق و محبت به خداوند و نیل به مراتب کمال انجام نمیگیرد.
عقیق:آیا خواندن آیات قرآن و ادعیه، تغییری در باطن انسان ایجاد می کند؟ چرا با این که برخی افراد فراوان اعمال واجب و مستحب انجام می دهند اما برخی رذایل اخلاقی را با وجود اینکه بسیار دوست دارند ترک کنند، باز هم موفق به ترک آنها و به دست آوردن اخلاص در عمل نمی شوند؟ حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سؤال که چرا طاعات نورانیت لازم به ما ارزانی نمیکنند؟، گفت: در این که خواندن آیات و ادعیه تاثیری در نورانیت انسان دارد، جای هیچ شبهه ای وجود ندارد. بارها در متون دینی از این امور به عنوان «یحی القلوب» یاد شده است؛ اموری که دل ها را زنده می کند.
باباطاهر خوش سرود:
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
اگر کسی خیال معشوق خود را در شب در آغوش گیرد، سحر از بسترش بوی گل می آید. همنشینی با قرآن و گفتار اهل بیت (ع) که گاه در بستر دعا بازتاب یافته، بسان همنشینی و هم قدمی در باغی پر از گل است.
آیا ممکن است انسان مدتی در باغی پر از عطر و بوی گل و بهار قدم بزند و از بدن و لباس او بوی گل به مشام نرسد؟! اما این که می فرمائید: چرا به رغم انجام واجبات و مستحبات هم چنان برخی از رذایل در نفس باقی می مانند، حداقل دو پاسخ اساسی دارد:
تغییر صفات و ریشه کن کردن رذایل اخلاقی انصافاً کار دشواری است و به مجاهدت و کوشش مستمر زیاد نیاز دارد.
به این گفتار امام صادق (ع) عنایت فرمایید: «إزالة الجبال أهون من إزالة قلب عن موضعه؛ جابجایی کوه ها آسان تر از جابجایی دل از جای خود است.»
در جایی دیگر امام فرمود: رذیلت حسادت هم چنان در دل برخی از کسانی که استحقاق بهشت می یابند، می ماند تا آن که آن خداوند خود دخالت کرده و با شراب بهشتی آنان را پاک می کند.
عموم عبادات ما با نقص و کاستی در مقدمات، حین انجام عمل و پس از آن مواجه اند.
شنیده اید که برخی از اولیای الهی گفته اند در عمر حتی موفق به انجام یک نماز کامل نشده ام.
عموماً اعمال عبادی را به نیت پاداش اخروی و دور ماندن از عذاب الهی انجام می دهیم و اعمال ما از روی عشق و محبت به خداوند و نیل به مراتب کمال انجام نمی گیرد.
پیداست که چنین اعمالی اگر هم نورانیتی داشته باشند که البته دارند، آن چنان که باید اثرگذار نخواهند بود.
از این گذشته عموماً آثار اعمال خود را به رفتارهای نامناسبی همچون سُمعه، غیبت، سوء ظن، سوء خلق و ... بر باد می دهیم.
به قول مولوی موش دزد در انبان عمل ماست که نمی گذارد سود لازم عائد ما شود:
ما درین انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
بشنو از اخبار آن صدر الصدور
لا صلوة تم الا بالحضور
گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزهریزه صدق هر روزه چرا
جمع میناید درین انبار ما
بس ستارهٔ آتش از آهن جهید
وان دل سوزیده پذرفت و کشید
درد مورد اشاره شما درد همه ماست، بهترین راه چاره؛ الحاح، اصرار و التجاء به محضر الهی است. با زبان راز و نیاز از محضرش بخواهیم و بگوییم: خدایا! ما تا این اندازه توانستیم حریف نفس خود شویم و بیش از این در توان ما نیست، خدایا! تو خود دست ما را بگیر و ما از ظلمت و تاریکی گناهان و رذایل برهان!
منبع:فارس