از این رو میبینیم که امام حسین(ع) در ابتدای حرکتشان از مکه به سوی کربلا شرط همراهی را اینگونه بیان فرمودند: «مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا؛ هرکس قصد دارد در راه ما بذل جان کند و در لقای خداوند وطن گزیند، با ما حرکت کند» بنابراین میتوان نتیجه گرفت اولین شرط بذل جان، عبور از تعلقات دنیایی است. از این رو این عدم تعلق به دنیا باعث شده بود جنس کلام حضرت و کاروانیان آسمانی شود و مدام از بهشت و نعمتهای پس از آن صحبت بفرمایند.
در
یکی از ماجراها، پس از ورود کاروان امام حسین(ع) به کربلا، امام حسین
علیهالسلام مجدداً به گونهای دیگر نسبت به دنیا و تعلقات آن اظهار
بیاعتنایی و بیاعتمادی کرد. امام(ع) در گوشهاى نشست به اصلاح شمشیرش
پرداخت و در این وقت این اشعار را خواند:
یا دهر افّ لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاصیل
من طالب و صاحب قتیل و الدّهر لا یقنع بالبدیل
و انّما الامر الى الجلیل و کلّ حىّ سالک سبیل
ما اقرب الوعد الى الرّحیل الى جنان و الى مقیل
«اى
روزگار! اُف بر دوستى تو، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را کشتى و
بین دوستان جدایى افکندى و در عین حال روزگار به افراد جایگزین آنها قناعت
نکند، به هر حال امور به سوى خداى بزرگ بازگردد، و هر زنده سرانجام این
راه را مىپیماید، زمان کوچیدن از دنیا چقدر نزدیک شده که به سوى بهشت و یا
به سوى غیر بهشت است.»
حضرت
زینب(س) وقتى که این اشعار را از برادر شنید، عرض کرد: «برادرم! این کلام
کسى است که یقین به کشته شدن دارد.» امام حسین علیهالسلام فرمود: «آرى اى
خواهرم!» زینب(س) فرمود: «اى واى بر من که برادرم حسین کشتن خود را به من
خبر دهد.» گریه سایر بانوان حرم بلند شد، آنها از شدّت غم، گریبان خود را
چاک مىزدند، و بر صورت خود سیلى مىزدند، و حضرت ام کلثوم فریاد مىزد: وا
محمّداه! وا علیّاه!، وا امّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسیناه! وا
ضیعتاه بعدک یا ابا عبد اللّه، اى واى اى رسول خدا! اى واى اى على!
اى واى اى مادر جان! اى فاطمه! اى واى اى حسن، اى واى اى حسین! چه قدر
مصیبت شما بعد از تو اى حسین، ضایعه جانسوز و جبران ناپذیر است.»
امام حسین علیهالسلام او را تسلیت داد و فرمود: «اى خواهرم خاطرات را به تسلیت الهى، تسلّى بده، چرا که ساکنان آسمانها و زمین همه مىمیرند، همه خلایق نابود مىشوند و کسى باقى نمىماند؛
یَا أُخْتَاهْ تَعَزَّیْ بِعَزَاءِ اللَّهِ فَإِنَّ سُکَّانَ
السَّمَاوَاتِ یَفْنُونَ وَ أَهْلَ الْأَرْضِ کُلَّهُمْ یَمُوتُونَ وَ
جَمِیعَ الْبَرِّیَّةِ یَهْلِکُون» سپس فرمود: «اى خواهرم امّ کلثوم! و اى زینب و اى رقیّه، و اى فاطمه و اى رباب، متوجّه باشید، هرگاه کشته شدم، به خاطر عزاى من گریبانتان را چاک نزنید، و صورت خود را نخراشید و گفتار بیهوده به زبان نیاورید؛ وَ
أَنْتِ یَا زَیْنَبُ وَ أَنْتِ یَا فَاطِمَةُ وَ أَنْتِ یَا رَبَابُ
انْظُرْنَ إِذَا أَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقُقْنَ عَلَیَّ جَیْباً وَ لَا
تَخْمِشْنَ عَلَیَّ وَجْهاً وَ لَا تَقُلْنَ هُجْراً.»
همان طور که در کلام امام حسین(ع) مشاهده میکنیم، حضرت مدام توجهات را به بهشت، قیامت، آسمانها و ... جلب میکنند و این نکته را به ما یادآور میشود که برای آسمانی شدن باید در آسمان حسین(ع) پرواز کرد.
منبع:تسنیم